راهبرد اساسی پزشکیان : توافق با بالا و حمایت از پایین
چگونه می توان رفتارهای رییس جمهور را تفسیر کرد؟
امیر دبیری مهر
ایرانیانی که در انتخابات اخیر به مسعود پزشکیان رای دادند منتظر هستند ببیند ایا او می تواند به وعده هایی که داده پاسخ بدهد؟ انهایی که به رقیب او رای دادند در فضای مجازی تبلیغات منفی علیه اورا با شدت اغازکرده اند ومحور مشترک تبلیغاتی انها این است که پزشکیان نخواهد توانست دوران ریاست جمهوری خود را تمام کند. مردمی هم که در انتخابات شرکت نکردند امیدی به بهبود شرایط ندارند. مسعود پزشکیان نهمین رییس جمهور ایران در مثلث امیدواری و نا امیدی و تخریب سیاستی متفاوت را برگزیده است تا بتواند با کمترین هزینه ومانع به وعده های خود درعرصه داخلی و خارجی عمل کند و مشروعیت مردمی خود را ازدست ندهد. سیاست پزشکیان عبارت است از توافق با بالا و جلب حمایت از پایین . تکرار مداوم این سخن که سیاست های او منطبق با سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی است و دیدار با فرماندهان سپاه وارتش وانتخاب عراق بعنوان مقصد نخست سفرهای خارجی او ازاتخاذ این سیاست حکایت می کند.قبلاهم درانتخاب کابینه نیزتاکید کرده بود بسیاری از اعضای کابینه مورد تاکید وتایید رهبر نظام هستند سخنی که ایت الله خامنه ای هم در دیدار با کابینه ان را تایید کرد. پزشکیان ۷۰ ساله زمانی که انقلاب اسلامی درایران پیروز شد مردی ۲۴ ساله بود ودر۴۶ سال گذشته تحولات سیاسی ایران بویژه عملکرد دولتها را از نزدیک مشاهده کرده و به خوبی می داند که در ساختار سیاسی ایران رییس جمهور فقط زمانی می تواند به وعده های خود به مردم عمل کند که درسطح بالای مناسبات سیاسی و روابط قدرت کمترین تنش را داشته باشد. رییس جمهور درایران برای اینکه بتواند به خواسته های مردم جامه عمل بپوشاند باید با لایه های موثر قدرت همکاری کرده و حتی اگر اختلافی هم دارد از طریق نتفاهم و بده بستان انها را به نفع مردم حل کند. این لایه ها به ترتیب اهمیت عبارتند از : رهبری و دفتر او / قوه قضاییه / مجلس شورای اسلامی/ نیروهای نظامی و انتظامی بویژه سپاه پاسداران / روحانیت با نفوذ بویژه مراجع تقلید ودر نهایت صداو سیما بعنوان رسانه رسمی حکومت.
پزشکیان به خوبی می داند علت اصلی عزل بنی صدر اولین رییس جمهور ایران تشدید اختلافات با مجلسی بود که حزب جمهوری اسلامی بر آن مسلط بود. علت ناکامی محمد خاتمی درگیری همزمان دولت اوبا قوه قضاییه وسپاه پاسداران بود. همچنین محمود احمدی نژاد با وجودی که با حمایت همه نهادهای قدرت یک شبه ره صد ساله را طی کرد ودر سال ۲۰۰۵ رییس جمهورایران شد دردو دوم ریاست جمهوری خود بخاطر عدم تبعیت از رهبری مطرود شد . روحانی هم در دو دوم ریاست جمهوری خود در سال ۲۰۱۷ به بعد بخاطربه تفاهم نرسیدن با سپاه پاسداران درمسایل خارجی بویژه برجام به شدت تضعیف شد. درحالی که علت اصلی موفقیت دولت هاشمی رفسنجانی در سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۷ هماهنگی او با کانون های اصلی قدرت بود وحتی ابراهیم رییسی در سه سالی که در قدرت بود با وجود کابینه ضعیف و مدیران بی تجربه ای که در اختیار داشت بخاطر هماهنگی با کانون های قدرت کمتر دچار مشکل شد .مسعود پزشکیان چنین تجربه ای را پیش رو دارد و می داند هم درسر وسامان دادن به وضع اشفته اقتصادی داخلی وهم کاهش تحریم های خارجی که منجر به نارضایتی مردم شده چاره ای جز این ندارد که همه مراکز و کانون های قدرت را همراه کند و طوری موضع و تصمیم بگیرد که منافع صاحبان هم تامین شود.اما نکته مهم اینجاست که برخی از تصمیمات مهم سیاسی به گونه ای است که ایجاد اجماع درباره انها سخت و حتی ناشدنی است. موضوعاتی مانند رفع فیلترینگ از شبکه های اجتماعی / بهبود رابطه با امریکا/ کاهش یارانه های انٰرژی و..در این موضوعات رسیدن به توافق با کانون های قدرت به گونه ای که رضایت مردم هم حاصل شود کاری است که فقط از دست سیاستمداران با تجربه و کاردان بر می اید.