چه زود ۴۶ سال گذشت
چه زود ۴۶ سال گذشت . ششم تیر ماه هر سال روز میعاد خودشناسی وخود ارزیابی من است . نوروز من است و۴۶ بار شش تیر را گذراندم و در انتظار این سالها بودم . همه عمر خواندم و اموختم و تجربه کردم تا زیستن اصیل را درک کنم و تازه چند سالی است که فهمیدم تجلیل از جوانی میراث عصر کشاورزی است که ارزش انسانها به توان بدنی و زور بازوی آنها بود تا بیشتر در کنار حیوانات خدمات دهد.امروز مجموعه ای از دانستهها، بینش ها، تجربه ها ، احساسات ، خاطرات و در نهایت منش انسانی است که به زندگی معنا ولذت می بخشد واز قضا هر چه عمر می گذرد این فضیلتها دست یافتنی تر می شوند. از این رو در سالهای پایانی دهه پنجم زندگی خدای بزرگ را شاکرم که فرصت زیستن به من داد و تامل در خوب زیستن را آموخت و خرسندم که مسیر اصلی زندگی ام جز در فراگیری دانش ، نیکی ، زیبایی ، معنویت در ساحت فردی و تحقق آزادی و عدالت و صلح وامنیت و توسعه در ساحت اجتماعی نبوده است و اگر در این مسیر قصوری بوده از ضعف در توان بدنی و روحی ام بوده و خداست که باید رحم کند و ببخشاید.