اسلایدر / مهمترین مطالبیادداشتها و مقالات شخصی
آیا رای دادن بازی در زمین نظام است یا میدان استیفای حقوق ملت؟
چرا باید رای بدهیم؟

در ابتدا یک سوال از آنهایی دارم که هیچ امیدی به انتخابات پیش رو ندارد و همه اتفاقات را بازینظام برای بازیافت مشروعیت ازدست رفته در سالهای اخیر میدانند . آیا اگرنظام صلاحیت پزشکیان را تاییدنمیکردو مانند انتخابات ۹۸ مجلس و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ومجلس ۱۴۰۲ تن بهحداقلی از رقابتنمی دادچه میشد؟ جز اینکه با یک انتخابات کم رونق یک گزینه نا محبوبی مانند جلیلی راهی پاستور می شد. مگر در سه تجربه قبلی از ۱۳۹۸تا ۱۴۰۲ که انتخابات بی رمق برگزار شد چه بدست تحریم کنندگان آمد؟ جز یک رضایت باطنی قلبی که علی رغم این همه خواهش و تمنا رای ندادیم. اما ایا اتفاقی افتاد؟ اعتراضی شد؟ تاخیری در شکل گیری دولت و مجلس رخداد؟ البته آن اتفاق نرم و بنیادی که افتاد بروز بحران اعتماد ملی و سرمایه اجتماعی و اختلال در نرم افزار نظام سیاسی بود که در نتیجه آن معدود عقلای نظام را هوشیارکرد که اینگونه نمی توان ادامه داد و باقی ماند! در چنین وضعیتهایی که دل مردم با حکومت نیست یک حادثه مانند مرگ مهسا امینی کلیت نظام را با چالش تاریخی مواجه می کند. به نظر من عقلانیت نظام که گاهی بیدار می شود به این نتیجه رسید که بایدفضای تنفسی باز کرد باید سیستم را ُاوِرهال کرد .من هم معتقدم این حداقل کاری است که نظام می توانست انجام دهد و تغییرات وسیع دیگر ضروری است اما همه سخن اینجاست که آیا از این حداقل فرصت ها باید برای گرفتن حق حاکمیت ملی استفاده کرد یا نه؟ آیا مشارکت سیاسی نوعی پیشروی در گرفتن حق است یا بازی در زمین صاحبان قدرت؟ چنانچه برخی از جوانان ناراضی می اندیشند. با براندازان و نوانقلابی ها کاری ندارم ولی من معتقدم مشکل اصلی مخالفین مشارکت سیاسی در منطق ذهنی آنهاست که همه چیز را سیاه و سفید وصفر ویک می ببینند. در حالی که گاهی می شود در زمین حریف بازی کرد وگل زد وپیروز شد. اگر از فرصتی که همین نظام فراهم کرده استفاده کنیم و حتی ۲۰ درصد از حقوق اساسی از دست رفته مان را بازیابیم عقل میگوید باید امیدوار بود و مشارکت کرد . بله اگر ۲۰ درصد پیشروی کنیم یعنی ۸۰ درصد زمینِ در اختیار حریف را به رسمیت شناختیم اما مگر راه دیگری داریم جز کنشگری مدنی و آرام تدریجی و صبورانه ! تجربه نشان داده کنشگری سیاسی با صبر و عقلانیت و آهستهگی پیوندخورده است . نکته مهم که خیلی از جوانان نمی دانند این است نظام جمهوریاسلامی آنقدر یکدست و یکپارچه نیست که برخی فکر می کنند. در هسته سخت قدرت کسانی هستند که باور دارندبدون مردم هیچ اند و به جمهوری اسلامی باور دارند البته انکار نمی کنم کسانی هم هستند که دنبال حکومت اسلامی از نوع طالبانی هستند همانها که در خیابان با تازیانه می خواهند احکام شریعت را اجرا کنند و از زوال مشروعیت سیاسی باکی ندارند! و اعتراضات را با درفش و تیغ پاسخ می دهند .در چنین فضایی باید خردمندانه اندیشید وعمل کرد. همه ما از اتفاقات نابخردانه سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ ناراحت و دلخور هستیم از چینش وعملکرد دولت فعلی ناراضی هستیم مگر میشود ذره ای شرافت و شعور و وطن دوستی داشت و از وضع موجود راضی بود اما راه آن براندازی و قهر و فحاشی و نا امیدی و واگذاری میدان به حریف نیست راه آن کنش عقلانی فعال وتدریجی برای بهبود اوضاع است. میدان جنگ و ستیز را کنار بگذارید ما دریک میدان بازی بسیار پیچیده هستیم که اگر خوب فکر نکنیم وخوب بازی نکنیم هر لحظه احتمال بروز جنگ و ستیز هست و امثال من هستیم که بدون چشمداشت به قدرت اما به عشق زندگی تلاش میکنیم فضایی فراهم کنیم که مردم در بازی برنده شوند و بهتر زندگی کنند و لازمه آن پرهیز از جنگ است. بعد از تاکید بر اصل شرکت در انتخابات پیش رو برخلاف کسانی که می گویند به چه کسی رای بدهید من تاکید می کنم قطعا به زاکانی و قاضی زاده و جلیلی رای ندهید نگاه این آقایان و ناکارآمدی اثبات شده آنها ایران را با سرعت به ته دره تباهی خواهد برد البته اگر تا پایان ماندند. بقیه نامزدها یعنی پزشکیان و قالیباف و پورمحمدی از حداقل توانایی وصلاحیت ها برخوردارند و تشخیص برتری هر کدام با رای دهنده است و من هنوز به جمع بندی نهایی نرسیدم که بخواهم به هموطنانم توصیه کنم. شاید تا چند روز دیگر. https://t.me/andishkadeye_kherad