یادداشت‌ها و مقالات شخصی

صدور انقلاب؛ خیال یا واقعیت

یکی ازمفاهیم بحث برانگیز برآمده از انقلاب اسلامی صدور انقلاب است و علیرغم گذشت ۲۸ سال از پیروزی انقلاب همچنان این واژه محل بحث، مجادله و منازعه‌های گفتاری و نوشتاری است. در این نوشتار سعی شده به اجمال و با نگاهی به اهم رویکردهای موافق و مخالف با این راهبرد بنیادین انقلاب اسلامی؛ هم «امکان» و هم «مطلوبیت» صدور انقلاب اسلامی تبیین و همچنین نسبت این راهبرد را با پروژه یا پروسه جهانی‌سازی سنجیده شود.

۱- صدور انقلاب: اشتراک لفظ موافقان ومخالفان

بر مبنای یک بحث نظری در علوم سیاسی به ویژه جامعه‌شناسی سیاسی؛ انقلاب اسلامی ایران که پس از فرایندی ۱۵ساله درسال ۱۳۵۷هـ.ش (۱۹۷۷م.) به پیروزی رسید در کنار انقلاب‌هایی نظیر انقلاب کبیر فرانسه در ۱۷۸۹م. و انقلاب بلشویکی روسیه در ۱۹۱۷م. و حتی انقلاب منجر به استقلال آمریکا در ۱۷۷۶م. در زمره بزرگ‌ترین انقلاب‌های تاریخ جوامع مدرن محسوب می‌شود و نمی‌توان انقلاب‌های مذکور بویژه انقلاب اسلامی را با انقلاب‌هایی نظیر انقلاب‌های رنگین در آسیای مرکزی و قفقاز؛ نیکاراگوئه در ۱۹۷۹م. و … مقایسه کرد. سه دلیل این تمایز عبارتند از:

اول- بازتاب منطقه‌ای وبین‌المللی این انقلاب‌ها

دوم- ایدئولوژی و پیام‌های فراملی این انقلاب‌ها

سوم- تاکید صاحبنظران؛ مورخان و صاحبان قدرت بر بزرگی و عظمت این انقلاب‌ها در مقایسه با دیگر انقلاب‌ها. (۲)

از این رو انقلاب اسلامی به تأیید بسیاری از صاحبنظران یکی از ۱۰ رویداد بزرگ قرن بیستم در کنار وقایع بزرگی مثل دو جنگ جهانی، ظهور و افول نظام کمونیستی شوروی در روسیه و … است و هم منطقه خاورمیانه و هم دیگر حوزه‌های منطقه‌ای در جهان از آن متأثر شدند. (۳)

از این رو انقلاب اسلامی بازتاب‌های گسترده‌ای درجهان داشت و آنچه که به عنوان صدور انقلاب از آن یاد می‌شود از دو منظر پیامد این بازتاب‌هاست:

منظر اول به ماهیت انقلاب اسلامی مربوط می‌شود که ماهیتی خودجوش، فراملی و فرامرزی است و منظر دوم طرح مخالفان انقلاب اسلامی برای کاهش تاثیرات آن درصحنه جهانی با طرح مفهوم صدور انقلاب به مثابه یک تهدید است. این دو منظر نیاز به تبیین و تشریح دارد.

از منظر اول صدور انقلاب پیامد طبیعی این رویداد بزرگ است. انقلاب اسلامی با شعار اصلی خود یعنی «استقلال؛ آزادی؛ جمهوری اسلامی» توجه همه آزادی‌خواهان، مظلومان تحت سیطره استعمار و مسلمانان عزت‌خواه را به خود جلب کرد و آنها را در اقصی‌نقاط عالم به پیرزوی و توفیق حرکت‌های اجتماعی امیدوار نمود. نمونه‌های بارز ایجاد این باور که از انقلاب اسلامی متأثر بود را می‌توانیم در لبنان، فلسطین، افغانستان، عراق و حتی پاکستان مشاهده کنیم. این ملت‌ها بویژه نخبگان سیاسی و فعالان و مبارزانشان با پیروزی انقلاب اسلامی دریک حرکت خودجوش و بدون برنامه‌ریزی و طرح خاصی احساس غرور کرده و امیدوار شدند که با ادامه راه ملت ایران و الگوبرداری از حرکت و نهضت اسلامی درایران خواهند توانست به آرمان‌های فراموش شده خود دست یابند و به تعبیر دقیق‌تر با پیروزی انقلاب اسلامی موج نوینی از «بیداری اسلامی» در جهان اسلام آغاز شد. نکته مهم دیگر محدود نماندن این بیداری به جهان اسلام است. در پی انقلاب برخی کشورهای غیراسلامی نیز از فریاد و شعار استقلال‌طلبی انقلاب که در «نه شرقی و نه غربی» تبلور یافته بود تأثیر پذیرفتند. برای نمونه می‌توان به کوبا و کره شمالی اشاره کرد.

از منظر دوم صدور انقلاب از یک واقعیت طبیعی و جبری برآمده از انقلاب به سوژه‌ای تبلیغاتی و جنجالی تبدیل شده و به مثابه یک تهدید بررسی می‌شود. نگرانی حکام غیردموکرات در خاورمیانه و سلطه‌جوی جهانی از بازتاب‌های انقلاب اسلامی در این طیف قرار می‌گیرد. آنها بلافاصله پس از پیروزی انقلاب و طرح مفهوم صدور انقلاب این واژه را دستمایه تبلیغات خود قرار دادند و اینگونه وانمود کردند که جمهوری اسلامی بعنوان نظام سیاسی برآمده از انقلاب قصد کشورگشایی داشته و در گام اول با بی‌ثبات کردن فضای سیاسی کشورهای عرب منطقه، بستر لازم برای فروپاشی در این کشورها را فراهم خواهد ساخت و متاسفانه بعلت حجم وسیع تبلیغات رسانه‌های چنین درکی از صدور انقلاب هنوز هم وجود دارد و مستمسک برخی اظهارات و اقدامات است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در نوزدهم تیرماه ۱۳۶۸ دراین خصوص می‌فرمایند:

«پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سردمداران تبلیغات جهانی روی اشاعهٔ فرهنگ انقلابی اسلام جنجال راه انداختند و آن را به عنوان صدور انقلاب – با معنای غلطی که از صدور انقلاب می‌کردند – مورد تهاجم تبلیغاتی قرار دادند. همهٔ رسانه‌ها در سرتاسر عالم، روی این نکته و کلمه تکیه می‌کنند که جمهوری اسلامی درصدد صدور انقلاب است! خباثت آن‌ها در این جاست که صدور انقلاب را به معنای صدور مواد منفجره و ایجاد درگیری در گوشه و کنار عالم و از این قبیل کارها معرفی می‌کنند! که این هم مثل بقیهٔ خباثت‌های تبلیغاتی دنیای غرب، یک ترفند رذیلانه است»

ایشان در سخنان خود که مبنا و معیار حرکت نظام اسلامی است صدور انقلاب را «صدور فرهنگ انسان‌ساز اسلام و صدور صفا و خلوص و تکیه و اصرار بر ارزش‌های انسانی» معنا کرده و افزوده‌اند:

«ما به این کار و انجام این وظیفه افتخار می‌کنیم. این، راه انبیاست و ما این راه را باید ادامه دهیم … چرا ما باید از صادر کردن توحید و اخلاق انبیا و روح فداکاری و اخلاص و تزکیهٔ اخلاقی به کشورهای دیگر خجالت بکشیم؟! چرا باید شرم کنیم از این که غیرت و حمیت صحیح و ایستادگی در مقابل قدرت‌های باطل را به صورت درس عملی به ملت‌های دیگر ارائه و تعلیم بدهیم؟ ملت‌ها باور نمی‌کنند که بشود با عوامل و مزدوران قدرت‌های استکباری درافتاد. ما درافتادیم و پیروز هم شدیم. چرا این عمل و تجربهٔ خودمان را در اختیار افکار عمومی ملت‌ها نگذاریم؟ ما این انقلاب را صادر می‌کنیم. ما از این که بتوانیم توحید و مکتب انبیا و روش‌های انسانی پاکیزه و طیب و طاهر و صبر و مقاومت و ایثار را به کشورهای دیگر صادر کنیم، هیچ ابایی نداریم. رسانه‌های غربی که با پول صهیونیست‌ها و با تدبیر سیاستمداران خبیث و ظالم و فاسد اداره می‌شوند، می‌خواهند جنجال درست کنند و ما را از این حرف و عمل که فرهنگ و مفاهیم انقلاب باید صادر شود، پشیمان کنند.

اگر منظور این است که ما مواد منفجره صادر می‌کنیم، این ادعا دروغ است. این کار را خود دستگاه‌های پلید خبیث استکباری می‌کنند. سازمان جاسوسی امریکاست که برای ساقط کردن دولت‌ها وارد صحنه می‌شود و اسلحه و مواد منفجره و نیرو می‌برد و به ضدانقلاب در کشورهای انقلابی کمک می‌کند. ما به هیچ کشوری مواد منفجره نمی‌بریم. خرابکاری دور از شأن ماست و به هیچ وجه به ما نمی‌چسبد و هر کس بگوید، خلاف و دروغ گفته است. این تهمت‌های ناشایست، باب خود همان کسانی است که این‌ها را به اسلام و جمهوری اسلامی نسبت می‌دهند …. صدور انقلاب، به معنای صادر کردن ارزش‌های انقلابی و افشاگری درباره مستبدها و ظالم‌های عالم، وظیفه و تکلیف الهی ماست. اگر این کار را نکنیم، کوتاهی کرده‌ایم. جمهوری اسلامی و ملت ایران و آن شخصیت عظیم و عالیقدری که دنیا را در مقابل عظمت خودش کوچک و خاضع کرد، نشان دادند که همه قدرت‌های عالم برای مقابله با چنین عزم و اراده معظم و پولادینی – که اسلامی است و متعلق به عموم ملت است – کوچک‌اند».

لازم به تکرار نیست که جنگ هشت ساله علیه ملت ایران نیز به بهانه به اصطلاح خنثی‌سازی صدور انقلاب از سوی عراق و با حمایت غرب و شرق آغاز شد درحالی که هدف اصلی تحمیل این جنگ منکوب کردن آرمان‌خواهی ملت ایران بود که البته با قیمت خون ده‌ها هزار شهید ویرانی‌ها و خرابی‌های وسیع در کشور نتیجه عکس داد. و نه تنها روح آرمان‌خواه ایرانیان خدشه‌دار نشد بلکه افق‌های نوینی از اهداف متعالی پیش روی ملت گشوده و تجربه‌های دفاع مقدس موجب تقویت توانمندی‌های ملی شد.

۲- آیا صدور انقلاب منحصر به سال‌های نخست ییروزی است؟

آیا صدور انقلاب منحصر و محدود به سال‌های اولیه پیروزی انقلاب است؟ آیا تنها در آن سال‌های پرشور پیام انقلاب اسلامی جاذبه داشت؟ در پاسخ باید گفت اولاً جاذبه پیام‌های انقلاب در نیازهای بشریت نهفته است و آیا امروزان نیازها مرتفع شده‌اند تا پیام‌های انقلاب جاذبه نداشته باشند؟ ثانیاً انقلاب اسلامی یک رویداد نیست که صدور آن نیز متوقف به زمان خاصی باشد. انقلاب اسلامی یک فرایندی است که مراحل تکاملی دارد و این مراحل عبارت‌اند از:

۱- نهضت اسلامی

۲- پیروزی انقلاب اسلامی

۳- استقرار نظام و دولت اسلامی

۴- تشکیل کشور و جامعه اسلامی

۵- ایجاد تمدن اسلامی

انقلاب اسلامی امروز در مرحله سوم است و تلاش می‌کند با کارامد کردن نظام اسلامی بسترهای تشکیل جامعه اسلامی را فراهم سازد. اگر ایجاد تمدن اسلامی هدف غایی انقلاب اسلامی است، پس چگونه می‌توان از صدور انقلاب و معنا و مفهوم و شیوه‌های تحققان به سادگی عبور کرد.

نظام جمهوری اسلامی در ۲۸ سال گذشته چند دوره متمایز را سپری کرده که در توفیق در هرکدام آرمان صدور انقلاب را به واقعیت نزدیک‌تر نموده است.

دوره اول دوره پیروزی و تثبیت است از ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹

دوره دوم دفاع مقدس در برابر دشمن متجاوز است از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷

دوره سوم دوره بازسازی و سازندگی زیر ساخت‌های توسعه کشور است از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶

دوره چهارم دوره تثبیت مردم سالاری دینی و بازسازی روابط بین‌المللی است از ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۴

و دوره پنجم که تازه آغاز شده است، دوره احیای عدالت محوری و افزایش کارامدی نظام اسلامی است.

اگر به بازتاب‌های مواضع و اقدامات کشور در هر دوره به دقت بنگریم، می‌بینیم که فرایند صدور انقلاب به معنایی که در این نوشتار اختیار کردیم ادامه دارد و البته موانع و چالش‌های ویژه خود را نیز داشته است.

در واقع با گذر جمهوری اسلامی از هر یک ازمراحل فوق؛ حقانیت و اصالت آرمان‌های ملت ایران در نزد افکار عمومی تثبیت می‌شود و مردم ایران یک گام به خواسته‌های تاریخی خود نزدیک‌تر می‌شوند و آیا می‌توان منکر بازتاب و تاثیرات این حرکت تدریجی درعرصه ملی شد؟

۳- صدور انقلاب و جهانی‌شدن

امروز جهانی شدن چه به معنای پروژه بکار رود و چه به معنای پروسه؛ مهم‌ترین مساله پیش روی متفکران و صاحب‌نظران در مقام نظر و نزد ملت‌ها و دولت‌ها در مقام عمل است. جهانی شدن یا جهانی‌سازی (۴) مدعی ارائه پیام و الگوی واحد و همه‌پسندی از زندگی است و این نوید را به بیش از ۶ میلیارد انسان می‌دهد که اضطراب‌های ناشی از انتخاب شیوه زندگی به پایان رسیده و همه می‌توانند تحت لوای لیبرالیسم و سرمایه‌داری زیست کنند و تنها تن به قانون‌های لیبرال نهند و دیگر ایدئولوژی‌ها و مکاتب را با برچسب بنیادگرایی به خود وانهند. (۵)

ازاین رو شاید بتوان گفت امروز تبیین نسبت انقلاب اسلامی با جهانی شدن از اهم ضرورت‌های نظری و تئوریک است که باید بدون شعارزدگی و با صراحت علمی و پژوهشی مورد توجه و اقدام قرار گیرد. با حضور و ظهور جهانی شدن، دوام و بقای انقلاب اسلامی بستگی به توان انقلاب در مواجهه با این فرایند دارد. سه گزینه بیشتر روبروی انقلاب اسلامی در مواجهه با جهانی شدن قرار ندارد:

۱- تسلیم و استحاله؛ چنان که غرب می‌خواهد از اینرو پروژه عرفی شدن و سکولاریسم را تعقیب می‌کند.

۲- تقابل و درگیری یا رویارویی فیزیکی و سخت‌افزاری؛ چناچه بنیادگرایان مانند القاعده آن را تعقیب می‌کنند.

۳- تعامل یا رویارویی نرم‌افزاری.

انقلاب اسلامی برای بقا و تکمیل خود و صدور پیام‌ها و آرمان‌های خود درسطح منطقه‌ای و جهانی باید به شدت از گزینه‌های اول و دوم پرهیز کرده و برای اجرای هدفمند و روشمند گزینه سوم نهضت تولید علم و جنبش نرم‌افزاری و برنامه‌ریزی داشته باشد که این مهم مسئولیت اتاق‌های فکر در جمهوری اسلامی اعم از دولتی و مدنی را سنگین می‌نماید. امروز هر ادعا و برنامه‌ای در گستره منطقه‌ای و جهانی درگرو توفیقات داخلی و ملی است. امروز عبور ازبحران کارآمدی نظام اسلامی در همه عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تأمین محسوس «امنیت، رفاه و عدالت» در کشور مهم‌ترین ضامن صدور انقلاب است. با چنین رویکردی می‌توان حلقه‌های مفقود بین آرمانگرایی و واقع‌گرایی را پرکرد و از ذهیت به عینیت پل مستحکمی بنا ساخت.

پینوشت:

۱- بین جنبش اجتماعی؛ شورش عمومی و انقلاب تفاوت‌های بارزی وجود دارد که عدم تمایز بین آنها موجب تشویش ذهن پژوهشگر خواهد شد. برای مطالعه بیشتر نگاه کنید به کتاب‌های زیر:

– مصطفی ملکوتیان؛ سیری در نظریه‌های انقلاب؛ (تهران: قومس؛ ۱۳۷۲)

– عباس منوچهری؛ نظریه‌های انقلاب؛ (تهران: سمت؛ ۱۳۸۰)

حسین بشیریه؛ انقلاب و بسیج سیاسی؛ (تهران: دانشگاه تهران؛ ۱۳۷۴)

هانا ارنت؛ انقلاب؛ ترجمه عزت الله فولادوند (تهران: خوارزمی؛ ۱۳۶۱)

استانفورد کوهن؛ تئوری‌های انقلاب؛ ترجمه علیرضا طیب (تهران: قومس؛ ۱۳۷۵)

۲- نگارنده درباره تاثیرات انقلاب اسلامی ایران بر کشور پاکستان پژوهشی انجام داده است که بخشی از آن در بهمن ماه ۱۳۸۳ در روزنامه جام‌جم با عنوان اسلام سیاسی در پاکستان منتشر شده است.

۳- نگاه کنید به سایت ایشان به نشانی www.khamenei.ir

۴- درباره مسائل مرتبط با جهانی شدن پژوهش مشروحی از نگارنده در شماره اخیر فصلنامه راهبرد یاس منتشر شده که تکمیل شده سخنرانی اینجانب در دانشگاه زابل در ۱۶ آذر ۱۳۸۳ می‌باشد.

۵- نئو محافظه‌کاران در اینجا مسیرشان را جدا می‌کنند و وانهادن به اصطلاح بنیادگرایان به حال خود را برنمی‌تابند و آن را تهدیدی علیه لیبرالیسم و سرمایه‌داری می‌دانند. از این رو، توسل به قدرت نظامی را نیز برای سرکوب مخالفان روا می‌دانند؛ چناچه در عراق و افغانستان وارد عمل شدند و مقدمات اقدام علیه سوریه نیز با پروژه «خدامیسم» در شرف اجراست.

+ نویسنده: دکتر امیر دبیری‌مهر – سال ۱۳۸۵ هـ.ش

+ ویراستاری: فتحی

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

9 + 18 =

دکمه بازگشت به بالا