اعلیحضرت ! برای ترقی همه چیز داشت جز قلب و رضایت مردم
اعلیحضرت ! برای ترقی همه چیز داشت جز قلب و رضایت مردم
امیر دبیری مهر
جلد چهارم یادداشتهای علم وزیر دربار پهلوی مربوط به سال ۱۳۵۳ است و از سفر نوروزی شاه به کیش آغاز می شود. علم می نویسد به هنگام اسب سواری نم بارانی امد و شاه خیلی خوشحال شد. عرض کردم شاهنشاه هر چه خواسته اید شده
درآمد نفت از سه هزار میلیون دلار در سال به ۱۶ هزار میلیون دلار رسید
از لحاظ قدرت هم که شاهنشاه بی همتا هستید پس باید این شعر را بخوانم
شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدای
بر مُنتهای همت خود کامران شدم
فرمودند:
«هنوز خیلی امیدها دارم.باید این مملکت را به پایه بزرگترین کشورهای دنیابرسانم نه این که در خاورمیانه اول باشم. دلیلی ندارد که نشود. هم وسیله داریم هم قدرت و هم مواد اولیه داریم.مگر دیگران چه کرده اند که ما نتوانیم بکنیم.عرض کردم که ما باید دعا کنیم که خداوند به اعلیحضرت عمر طولانی عطا فرماید وما این ترقیات شگرف را ببینیم»
۵سال بعد در نوروز ۱۳۵۸ شاه از ایران فرار کرده بود و از آن حکومت پر هیمنه و دبدبه هیچ خبری نبود بدین خاطر که شاه به اشتباه فکر می کرد برای ماندن و قدرت یافتن بیشتر، همه چیز مهیاست در این تصور و دیدگاه شاه یک خلا و گپ بزرگ وجود دارد که اطرافیان او مانند علم از آن غافل بودند یا به زبان نمی اوردند و اینکه
اگر در حکمرانی همه چیز باشد اما قلب و مهر و رضایت و اعتماد مردم نباشد دیگر ابزارهای قدرت مانند سفره آرایی روی رودخانه خروشان است و پایدار نمی ماند. همان زمان که شاه در کیش سوارکاری و شنا می کرد و برای افزایش قدرت ایران در سطح جهانی نقشه می کشید جوانان معترض زیادی در زندان یا از دست ساواک فراری بودند ودر رسانه ها با عنوان خرابکار و اوباش تحقیر می شدند .
روشنفکران و نویسندگان در حاشیه بودند و دایم تحقیر می شدند .
نخبگان مستقل از مشارکت در تصمیم سازی ها بخاطر جان نثار نبودن شاه محروم بودند
مردم حاشیه شهرها در فقر و فلاکت بودند و شاه پز رفاه برخی طبقات بالای شهر نشین را می داد و مدعی بود همه ملت در رفاه هستند.
هر گونه نقد و اعتراضی به عملکرد حکومت بویژه شخص شاه در نطفه خفه می شد و خلاصه جدا از تبلیغات حکومتی و گزارش رسمی فریبکارانه ،دل مردم با شاه و دم و دستگاه او نبود و همین فقدان اعتماد عمومی مانند طوفانی سهمگین طومار پهلوی را ظرف چند سال در هم پیچید.
اما ایا همه حکومتهایی که از مردم و رای و خواسته های انها فاصله می گیرند و به ابزارهای مادی قدرت مانند موشک و نیروهای امنیتی و نظامی و تجمعات شبه مردمی سازماندهی شده و انتخابات صوری غیر رقابتی متوسل می شوند از این تجربه تلخ عبرت می گیرند ؟؟؟؟؟؟ و عملا باور می کنند که دو صد لشکر و برج و بارو به یک لبخند از ته دل یک شهروند نمی ارزد
https://t.me/andishkadeye_kherad