یادداشتها و مقالات شخصی
قربانی ناشناس نبود عدالت
امروز مردی را دیدم در گوشه ای از این شهر بر اثر بیماری و فقر و بی یار و یاور بودن ازاین جهان رخت بر بست. در حالی که پر از درد بود بخاطر نداشتن پول در بیمارستان بستری نشد و آنقدر در درد خود پیچید تا مرد.
تلاشهای امثال من هم فقط توانست چند ماهی به عمر او بیفزاید اما عمق و شدت مظلومیت و مستضعف بودن انقدر زیاد بود که گردباد زمان به او مجال بیشتر نداد . و چه بسیار از این مستضعفین در این شهر که برای مرگ لحظه شماری می کنند.
شهر پر از منصور آب منگل شده که هر روز بر تن قیصرها و داش آکل ها خنجر می زنند