آیا چین میتواند جایگزین آمریکا شود؟
گفتگوی سایت تحلیلی فرارو با امیر دبیری مهر درباره نقش جدید چین در خاورمیانه
امیر دبیری مهر؛ استاد علم سیاست و کارشناس حوزه سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که ظرفیتهای چین جهت توسعه نفوذ خود در خاورمیانه چه هستند؟ گفت: «جهت پاسخ به این سوال من ترجیح می دهم که از یکی از نظریات روابط بین الملل در ذیل نظریههای واقع گرایانه استفاده کنم و آن هم نظریه “مورتُن کاپلان” است که سویههای قدرت در نظام بین الملل را مورد توجه قرار می دهد و به این نکته اشاره می کند که هر کشوری که ابعاد و سویههای قدرت را داشته باشد، مجال بیشتر و بهتری را برای مانور قدرت در نظام بین الملل خواهد داشت.
وی افزود: «این سویه ها اجمالا عبارتند از: سویه اقتصادی (که شاخص های روشنی برای محاسبه دارد) سویه نظامی، سیاسی، و البته سویه فرهنگی و رسانهای. بر اساس این نظریه، می توان فهمید که چینِ امروز در ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی و رسانهای، این استعداد را دارد که دایره نفوذش را در جهان و به ویژه منطقه خاورمیانه افزایش دهد».
امیر دبیری مهر تصریح کرد: «کسانی که در دنیا ارتباط بین المللی بیشتری دارند دست کم از ۱۰ سال قبل تاکنون به وضوح مشاهده کرده اند که چین نفوذ اقتصادی خود را در قالب صادرات کالا و اجرای پروژههای عمرانی، سرمایه گذاری و استخراج منابع معدنی در کشورهای مختلف تشدید کرده و سهم مهمی در این حوزه نه فقط در خاورمیانه بلکه در سرتاسر جهان دارد. امروزه چینیها در آمریکای جنوبی، در آفریقا و آسیای جنوبی شرقی حضوری فعال دارند و البته که خاورمیانه نیز از این موضوع مستثنی نیست. از این رو، حتما چین با توجه به اینکه رشدش در بخشهای مختلفی تصاعدی است، نفوذ بیشتری را نیز در خاوریانه خواهد داشت».
این استاد علم سیاست در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا چین از ظرفیتهای امنیتی لازم جهت جایگزین شدن با موقعیت آمریکا در منطقه خاورمیانه برخوردار است؟ و آیا اساسا قدرت چینی در میان کشورهای منطقه از پذیرش برخوردار است؟ نیز گفت: «من با شناختی که از تاریخ و سیاست چینی دارم معتقدم که آنها وارد یک رقابت شکننده و اصطکاک آمیز با آمریکا در منطقه خاورمیانه نشدهاند. آنها نوعی توافق و تقسیم کار را در این منطقه در دستورکار دارند.»
وی ادامه داد: «این بدان معناست که چینیها به دلیل اولویت مسائل اقتصادی در راهبردهای کلان حکمرانی خود، ناگزیر هستند تا در مناطق مختلف جهان از جمله خاورمیانه حضور داشته باشند و نفعِ این حضور را ببرند. استراتژیستهای آمریکایی این سوال را چندین سال است که مطرح میکنند که چرا آمریکا باید هزینه حضور در مناطق مختلف جهان را به طرق مختلف بدهد، اما سود این مساله را چین ببرد؟ این مساله به ویژه با توجه به اینکه پیشرانهای اصلی قدرت جهانی از حوزه نظامی و امنیتی به سمت مسائل اقتصادی تغییر جهت داده، از اهمیت بیشتری برخوردار میشود».
دبیری مهر تصریح کرد: «از این رو، آمریکاییها به نوعی به چینیها چراغ سبز نشان دادهاند تا ضمن حضور و فعالیتهای اقتصادی خود در اقصی نقاط جهان از جمله در خاورمیانه، برخی مسوولیتهای امنیتی را نیز برعهده بگیرند. اتفاقی که در ۵ سال اخیر در روابط چین با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و البته ایران رخ داد و مثلا شاهد امضای توافق مشارکت راهبردی ۲۵ ساله میان تهران و پکن و یا میانجی گری چین میان ایران و عربستان بودیم و قطعا اینها مورد رضایت و تایید آمریکا است و در همین راستا، ما باید منتظر نقش پررنگتر چینیها در منطقه خاورمیانه باشیم.
البته چینیها برخلاف آمریکاییها بسیار آرام و تدریجی به مسائل نگاه میکند و از هیجانات پرهیز دارند. آنها در کار رسانهایشان خود ماجراجویی و رفتارهای هیجان انگیز ندارند. البته که سابقه موجهتری نیز در قیاس با آمریکا در عرصه بین المللی دارند که همین مساله توسعه روابط آنها با کشورهای منطقه را تسهیل میکند. کافی است توجه داشته باشیم که اگر هر کشور دیگری غیر از چین قرار بود میانجی گری در روابط ایران و عربستان را انجام دهد، ایران به احتمال زیاد با آن مخالفت میکرد با این حال، فضای ذهنی مثبت ایران و عربستان به چین بود که سبب شد تا این گزاره رنگ واقعیت به خود بگیرد. از این رو، باید گفت که قدرت چینی از ظرفیت پذیرش مناسبی نزد کشورهای منطقه خاورمیانه نیز برخوردار است».
مشروح این گفتگو را که شامل مصاحبه با دکتر مهدی مطهرنیا می شود در لینک زیر بخوانید.