مساله حجاب و استباط شرعی جا مانده از عرف
سکوت عقلا و اسلام شناسان درباره حجاب و ترکتازی محتسبین و گزمه ها
مساله حجاب و استباط شرعی جا مانده از عرف
سکوت عقلا و اسلام شناسان درباره حجاب و ترکتازی محتسبین و گزمه ها
امیر دبیری مهر
آنقدر تببین مساله مهمی مانند حجاب از بعد اجتماعی ؛ روان شناختی ؛ زیبایی شناختی ؛ تاریخی ؛ سنتی و حتی دینی مورد بی توجهی و غفلت اسلام شناسان و صاحب نظران علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته و انقدر پرسشهای جامعه نو و نسل جدید بویژه دختران در چهل سال اخیر مورد بی توجهی قرار گرفته که کار به جایی رسیده که نظامیان و گزمه ها ومحتسبان و برخی فقیهان تند خو با چهره های برافروخته و صداهای به فریاد برآمده به زنان و دختران تیغ و درفش نشان می دهند که اگر جلباب و روسری بر سرتان نیندازید چنین و چنان خواهیم کرد و زودتر از روز محشر و یوم الحساب احکام خدا را روی زمین خدا علیه شما اجرا خواهیم کرد. حد و تعزیر که جای خود دارد سخن از مالیات اجباری یا همان جریمه نقدی هم امده است که نوعی جزیه است اما این بار برای مسلمات .در این آشفته بازار عده ای هم به تعبیر امیرالمومنین ومولای متقیان به مصداق
((هَمَجٌ رَعاعٌ اَتْباعُ کُلِّ ناعِقٍ یَمیلونَ مَعَ کُلِّ ریحٍ لَمْ یَسْتَضیئوا بِنورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجَؤُوا اِلی رُکْنٍ وَثیقٍ )) شده اند یعنی فرومایگانی بی اراده و سرگردان که هر دعوتی را اجابت می کنند و به هر طرف که باد بیاید به همان طرف می روند و از نور دانش روشنایی نمی گیرند و به پایگاه محکمی پناه نمی برند و با کاسه ماست بر سر ناموس مردم می کوبندو دلخوش می دارند که نهی از منکر می کنند در حالی که مصداق اتم امر به منکر و نهی از معروف هستند.
گفتنی است در این برهوت معرفت و نظریه و تببین مساله حجاب به نظر بنده حاکمیت بیشترین تقصیر را بر عهده دارد که مساله ای چنین فکری و فرهنگی را صبغه دولتی و حکومتی با پشتوانه دینار و درفش بخشید و نتیجه همان شد که این روزها می بینیم.
باری ، خطای بزرگ مدعیان حجاب اجباری در ایران امروز؛ پیش فرض به کل غلط آنهاست و نیت خوانی باطلی است که می کنند. اینان مخالفین حجاب اجباری را :
از منظر اخلاقی مخالفین عفاف و حیا و پاکدامنی دانسته
و از منظر سیاسی مخالفین نمادین جمهوری اسلامی می دانند
که هر دو فرض علی الاطلاق غلط و سست بنیاد است. انکار نمی کنم که اقلیتی بسیار محدود چنین هستند اما قاطبه ی بانوان و دختران مخالف حجاب اجباری فرزندان و خواهران و متعلقین به همین جامعه هستند و از قضا بسیاری از انان به کلیات حیات طیبه قرانی و حتی مناسک دینی و ایمانی باورمند و متعهد هستند هرچند نیازی به تظاهر و ریاکاری نمی بیینند و از این رو خالص تر و مقرب ترند. اما مساله اصلی این بخش از جامعه این است که حجاب با قالبهای عرضه شده از سوی فقهیان سنت گرا را باور ندارند و تخطی از این چارچوب را قلبا خروج از مرز رضای الهی نمی دانند. به عبارت دیگر امروز اختلافی بر سر رفع تشنگی نیست یکی دلو به دست گرفته و مردمان را به کشیدن اب از چاه در بیابان دعوت می کند و دیگری مردمان را به سفارش اب معدنی از طریق اپلیکیشن های انلاین دعوت می کند. انتخاب تشنگان برای رفع عطش متفاوت است اما میل و خواسته ی هر دو رفع تشنگی است .
مساله اصلی اینجاست که در مساله حجاب عناصر تاریخی و عرفی در رعایت حدود حجاب و مصادیق ان نادیده انگاشته شده است و در نتیجه استنباط رابطه نظر و مقصود شارع از حکم حجاب با مصداق آن نزد مجتهدین مغشوش شده و نتیجه آن خروج فوج فوج بانوان از چتر تقید به حجاب در معنای متعارف تشریعی آن است .
باید توجه کنیم که موضوع حکم حجاب مشخص و محترم است و کسی متعرض آن نیست حتی انانکه ظاهرا بی حجاب و شل حجاب هستند که همانا صیانت حریم و شخصیت و تنانگی زنان از عوامل مزاحم و شهوانی بیرونی است تا زنان بتوانند به رشد فردی و اجتماعی خود ادامه دهند. به زبان ساده زن را در تن و زیبایی های تنانه خلاصه کردن و نگاه لذت جویانه به این مظهر جمال الهی داشتن بزرگترین ستم به زن و جامعه به رو پیشرفت است و حدی از پوشش که تضمین این هدف غایی و عالی است امری معقول و قابل دفاع است . در جامعه ای در زمان و مکانی خاص؛ ضمانت این هدف پوشینه و چارقد است و در جامعه ای دیگر پوششی دیگر …هر دو حجاب است اما تابع عناصر زمان و مکان و منبع تشخیص آن نیز موضوع حکم یعنی مکلفین و متدینین هستند . از سوی دیگر ایا دراین میان باید همه محدودیت متوجه زنان و دختران باشد؟ شرع برای دیدگان هرزه و هیز حکمی ندارد؟ این سخن که اگر زنان حجاب نداشته باشند مردان به هوس و گناه می افتند سخنی بسیار سبک و مردسالارانه است و حاوی نوعی نگاه جنگل طور به مناسبات زن و مرد در جامعه است . زنان که نباید تاوان هرزگی برخی مردان را بدهند.
برگردیم به بحث اصلی ایا در کشورهای پیشرفته در شرق و غرب که زنان به مراتب بالای موفقیت دست پیدا می کنند پوشش عرفی انها مصداق حجاب نیست؟ مثلا کیمونوی
ژاپنی و ساری هندی و کت و دامن غربی به نظر شما مصداق حجاب است یا بی حجابی ؟ اگر اندک اشنایی با فرهنگ ملل داشته باشید می دانید که اینها مصداق پوشش و حجاب متعارف است . ایا واقعا عده ای تصور کردند در دیگر جوامع زنان و دختران چون روسری بر سر ندارند و چادری نیستند تقیدی در مناسبات اجتماعی ندارند و هرج و مرج شهوانی بین انها حاکم است؟ افسوس که از این تصورات باطل در تریبون های عمومی زیاد شنیده می شود که گویی در مغرب زمین شبانه روز مردان و زنان بخاطر نبود حجاب اجباری در هم می لولند و این همه پیشرفت و علم و ترقی را ما مسلمانان به انجا صادر کردیم!
ما حتی اگر از منظر درون دینی هم به «مساله حجاب» نگاه کنیم و ان را سازو کاری در خدمت رشد و تعالی و مصونیت و ازادی زنان بدانیم بی نیاز از بحث جدی میان رشته ای نیستیم هرچند تاخر تاریخی چنان شده که جامعه بی اعتنا راه خود را می رود و منتظر استنباط و اجتهاد نوین نمی ماند و مراجع احتماعی باید تلاش کنند از غافله جامعه عقب نمانند.
بگذارید مقداری تخصصی تر سخن بگویم موضوع حکم حجاب ((وجوب است)) اما ایا برای تعیین ((متعلق حکم)) نباید به عرف و تاریخ و زمان توجه کرد ؟
حکم شارع مقدس وجوب حجاب است…تا اینجا اختلافی بین قاطبه ی ذی نفعان اعم از حامیان حجاب اختیاری و حجاب اجباری یا به نظر یکی از زبان شناسان پوشش زوری نیست. مساله در ((موضوع حکم)) حجاب است و همچنین ((متعلق حکم)) حجاب.
پرسش مهم این است که یا چارچوب «متعلق حکم» و «متعلق موضوع» از زمان و تاریخ و عرف تاثیر نمی پذیرد ؟
مثالی میزنم از شرب خمر تا بحث روشن تر شود. خمر یا مسکرات یا مستی اورها ((موضوع حکم)) است ((متعلق حکم)) هم نوشیدن یا شرب است. ((حکم)) هم حرمت یا حرام بودن این فعل است و ((متعلق موضوع)) هم مصداق خمر است مانند شراب یا اب جو و دیگر مشروبات الکلی . سوال اینجاست که ایا می توان با تکیه بر ((متعلق موضوع)) ؛ حکم شرعی را استنباط کرد؟ در حالی که تشخیص ((موضوع حکم)) ارجحیت عقلی دارد. چه بسا کسی با دوغ و سرکه هم دچار مستی و ازاله ی عقل شود . ایا می توان حکم بر حرمت شرب دوغ یا سرکه داد؟ به همین منوال ایا موی سر زنان در جهان امروز ((متعلق موضوع)) است و نمایش ان حرمت شرعی پیدا می کند و مقصد شارع را تامین می کند؟ ایا موی سر زنان در هر حالتی شهوت انگیز است یا مانع رشد معنوی زنان و در بعد اجتماعی فتنه انگیز؟
به زبان ساده تر در مقام استنباط ؛ شارع مقدس در وجوب حجاب؛ از زنان جوامع امروزی همان انتظاری را دارد که از زنان جوامع بدوی داشته ؟
(توجه کنید هر جا سخن از شارع مقدس سخن می گوییم مفروض ما استباط ها و خوانش و قرائت ها از شارع مقدس است و گرنه که این همه قال و یقال مطرح نبود)
سخن را کوتاه کنم و از فقها و اسلام شناسان دعوت می کنم به این حرکت تبیینی برای عبور آرومندانه از این مسأله اجتماعی بپیوندند و باب گفتگوی اجتماعی بین دانشوران را بدون تعصب و تنگ نظری بگشایند و میدان را به صاحبان بازوان ستبر و گرزهای گران واگذار نکنند این میدان ؛ فقط عرصه ترکتازی عقلا و دانشوران است. باور کنید جهان به ما می نگرد و از این که در حل مساله ای فرهنگی دچار این همه اختلاف و ستیز و منازعه هستیم انگشت تحیرت و تاسف می گزد.
من بعنوان یک پژوهشگر کمترین در این نوشتار صرفا پاسخی را فراروی خوانندگان بصیر و دلسوز و دغدغه مند قرار دادم و لزوما مدعی پاسخگویی نیستم و همگان را به گفتگو در این باب دعوت می کنم تا کاری کنیم که رضای خالق و خلق با هم تجمیع شود . تمدن و فرهنگ این کشور با محوریت خرد و اندیشه و البته خلوص و تعهد ناب از گذرگاههای سخت تر عبور کرده است و شایسته نیست که اینچنین اندر خم کوچه حجاب درجا بزنیم.