تحریف ها و جنایت ها
چگونه از فیلسوف اخلاق ، ایدئولوژی ضد بشری و نژاد پرستی استخراج شد؟
چند هفته پیش که برای کوه پیمایی در درکه بودم طبق معمول از بساط کتاب فروشی در مسیر دیدن کردم. ما جماعتی هستیم که از دیدن و بوییدن کتاب هم لذت می بریم چه برسد به خواندن آن اما هیچگاه از ایستادن جلو نمایشگاه ماشین لذت نبردم و نمی برم زیرا ماشین همان مرکب مدرن است که ما سوار آن می شویم تا جسم ما را جابجا کند اما کتاب مرکبی است که اندیشه و روح ما را پرواز می دهد و این کجا و آن کجا. بگذریم در میان کتاب های دستفروش خوش ذوق درکه ای ؛ کتاب مساله اسپینوزا نوشته اروین یالوم با ترجمه بهاره نوبهار توجهم را جلب کرد. تا کنون سه کتاب دیگر از یالوم را خوانده و از علاقمندان این دانشمند وروان درمان گر برجسته هستم .درمان شوپنهاور، وقتی نیچه گریست و روان درمانگری اگزیستانسیالیسم سه کتاب قبلی بود. کتاب مساله اسپینوزا جاذبه مضاعف داشت زیرا استاد مصطفی ملکیان هم کتاب اخلاق اسپینوزا را از مهمترین کتابهای تاریخ اندیشه نامیده و خواندن آن را توصیه کرده است .باری کتاب را خریدم و مثل همیشه همزمان با چند کتاب و مجله دیگر خواندن ان را شروع کردم و دیشب این کتاب جذاب ۵۰۰ صفحه ای تمام شد. جذابیت منحصر بفرد این کتاب برای من عبارت است از اینکه کتاب درباره باروخ اسپینوزاست فیلسوف بزرگ و شجاع یهودی – هلندی قرن هفدهم که بخاطر ازاد اندیشی و تشکیک در خرافاتی به نام دین یهود از جانب خاخام ها مطرود و تکفیر شد. فیلسوفی که معتقد بود
• هر کس باید خدا را به شیوه خودش دوست بدارد زیرا خداوند از انجا که بی نیاز است هیچ تمنایی درباره نحوه ستایش خودش ندارد.
• اهدافی در زندگی ارزش تعقیب کردن دارند که فنا پذیر و وسیله هدف دیگری نباشند.بنابراین ثروت و شهرت و برطرف کردن امیال نفسانی نمی توانند هدف زندگی باشند و اهداف فنا ناپذیر فقط در در درون و ذهن ما جای دارد. بنابر این زندگی خودتون رو با اهداف پیش پا افتاده ای مثل شهرت و ثروت پیچیده نکنید چون اون ها دشمن آتاراکسیا به معنای ارامش درونی و ذهنی هستند.مثلا شهرت شامل عقاید دیگران میشه و نیازمند اینه که طبق خواسته دیگران زندگی کنیم. پس اگر خواهان رستگاری هستید زندگی خودتون رو با تلاش برای چیزی که بهش احتیاج ندارید تلف نکنید.
• گاهی عواطف در قالب منطق موجب گمراهی انسانها می شود و عقاید اشتباه ، ارامش متزلزل و دروغین به بار می اورد
• بزرگترین خطا در خدا شناسی تصور خدا به مثابه موجود زنده است خدایی که در مورد ما و شبیه ما فکر می کنه در حالی که خداوند کامل و دارای خرد مطلقه و همه چیزه جهان و هر چه در اون هست را افریده و هدف از خلقت هم رستگاری وسعادت انسانهاست و بس . خدا ما رو شکل خودش نساخته بلکه ما او رو شبیه خود ساختیم و ما تصور می کنیم که او موجودی شبیه ماست
• ما باید بین چیزی که کتاب مقدس می گه و چیزی که روحانیون می گن تفاوت قائل بشیم . اغلب خاخام ها و کشیشانی که با تعبیرهای مغرضانه ادعا می کنن تنها کلید حقیقت رو در دست دارن از منافع شخصی خودشون پشتیبانی می کنن.
• قدرت یک عقیده و باور هیچ ارتباطی با صحتش نداره
و دهها اموزه نو و جذاب و البته متفاوت بویژه درباره پیوند طبیعت با خدا
اما نکته جالب کتاب اینجاست که باورهای اسپینوزا توجه افراد مهمی در تاریخ مثل گوته متفکر و شاعر بزرگ المانی را جلب کرده اما افرادی مثل الفرد روزنبرگ از ایدئولوگ های اصلی حزب نازی در المان به پیشوایی هیتلر هم شیفته اسپینوزای یهودی بودند. اسپینوزایی که از جامعه یهودی بخاطر ازاد اندیشی و خرافات ستیزی در یهودیت طرد شده بود.
انچه در این کتاب برای من خیلی جذاب بود پیشبرد همزمان زندگی و باورهای دو شخصیت در دو قرن متفاوت از جانب اروین یالوم بعنوان نویسنده است دو شخصیتی که یکی اخلاق گرا و خردگراست یعنی اسپینوزا و دومی در سیصد سال بعد با استناد و ارادت به همان فیلسوف به تدریج مبانی ایدئولوژی نژاد پرستانه و متجاوزانه نازیستی را در قالب کتاب اسطوره قرن بیستم و روزنامه فولکیشتر بعنوان تریبون جنگ طلبی هیتلر تدوین و ترویج کرد.
خطری که همیشه در کمین هر اندیشه متعالی و انسانی و رهایی بخشی است . خوانش های غلط و خود خواهانه و دلبخواهانه از متن های دیگران می توان به فجایعی مثل جنگ جهانی دوم منجر شود با ۵۰ میلیون کشته . همین جنایت با خوانش غلط همفکران هیتلر از آرای فردریش نیچه و فیخته هم صورت گرفت . شبیه این تحریف از جانب لنین و استالین نیز از نظریه های مارکس انجام شد و زیر پرچم اندیشه های رهایی بخش و عدالت خواهانه مارکس یکی از سیاه ترین و ظالمانه ترین نظام های سیاسی تاریخ در شوروی سابق شکل گرفت که بیش از ۴ میلیون از مخالفین خود را سر به نیست کرد. این تحریف متون برای توجیه جنایات از تلخ ترین قصه های تاریخ بشر است که دایم در حال تکرار شدن است .
تو خودت داری دین یهود و با خرافاتشو میکوبی در صورتی ک دین خودت اسلام هم بیش از یهودیت خرافات داره اگ اسپینوزا یهودیت و خرافاتشو کوبیده دین تو هم کوبیده چون مقصودش کل ادیان بود ن فقط یهودیت بد خدای اسپینوزا کجا و خدای دین اسلام کجا کسی ک خونده باشه متوجه میشه خدارو چجوری درک کنه و خودشو جزوی از اون میبینهچیزی ک اسلام هیچوقت نتونست ب مردم هدیه کنه جز ی خدای خشمگین و همیشه در حال جنگ