آقای جبلی! صداوسیما کارگاه آموزشی مدیران تازهکار نیست
امیر دبیریمهر پژوهشگرو مدرس ارتباطات و مدیریت رسانه که سابقهی طولانی برنامهسازی و مدیریت محتوا در صداوسیما دارد با اشاره به عملکرد رادیو و تلویزیون در مواجهه با اعتراضات ۱۴۰۱ خطاب به رئیس «رسانه ملی» گفت: رادیو تلویزیون کارگاه آموزش و رشد مدیران تازهکار و بی تجربه در رسانه نیست که افکار عمومی را به دست آنها بسپاریم که با چند شعار و ظاهرسازی و ادا و اطوار بتوانند مدیریت افکار عمومی کنند. آنها باید زیر دست مدیران و متخصصین سرد و گرم چشیده های رسانه کار را یاد بگیرند و الفبای کاررسانه ای را بیاموزند. اگر غیر از این باشد نتیجه این کار همین خواهد شد که مخاطب ریزش پیدا خواهد کرد و این از دست دادن مخاطب، خسارت بسیار بزرگ ملی برای کل کشور و نظام است.
دکتر دبیری مهر در گفتوگو با انصاف نیوز دربارهی عملکرد صداوسیما در اعتراضات ۱۴۰۱ گفت: صداوسیما در اتفاقات اخیر در دو مرحله لطمه خورد. اولین مرحله زمانی بود که تصمیم گرفت که نگاه جامع الاطراف را کنار بگذارد، سعه صدر نداشته باشد و بهخاطر شرایط امنیتی حاکم بر کشور فقط دیدگاه یک بخشی از جامعه و حاکمیت را منعکس کند و صدای بخش بزرگی از جامعه در رسانه شنیده نشد. اتفاق ناگوار دوم زمانی بود که در واقع تولید محتوا در رادیو تلویزیون جنبه انفعالی گرفت بدین معنا که منتظر نشسته بودند ببینند «ایران اینترنشنال» و شبه رسانه ها چه میگویند بعد جواب آنها را بدهند و روایت متفاوتی از وقایع را با توجه به روایت آن شبکهها منعکس کنند.
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با دکتر امیر دبیری مهر را میتوانید در ادامه بخوانید:
انصاف نیوز – عملکرد صداوسیما در اعتراضات ۱۴۰۱ را چگونه ارزیابی میکنید؟
در مورد صداوسیما حرف و سخن زیاد است و باید هم اینطور باشد. به جهت اینکه رادیو و تلویزیون قانونا و ذاتا متعلق به مردم است و در واقع مخاطب و سرمایهی اصلی آن هم افکار عمومی و مردم هستند. در نتیجه طبیعتا باید دائم مورد نقد و ارزیابی قرار بگیرد و نفس اینکه کسانی هستند که به رادیو و تلویزیون توجه کرده و آن را نقد میکنند و انتظاراتی از آن دشته یا به عملکردش اعتراض دارند این امر خودش برای صداوسیما یک ارزش افزوده است و خیلی طبیعیست.
اما دربارهی این موضوع از زوایای مختلفی میشود صحبت کرد و به آن پرداخت. من قبلا هم در رادیو و تلویزیون چه در جلسات و چه در برنامههایی که داشتم، چه به عنوان مهمان وچه برنامه هایی که خودم مسئول ان بودم، اشاره کردم که واقعا اگر از همان ابتدای اتفاقات اخیر رادیو و تلویزیون با سعه صدر و و با یک نگاه جامع الاطراف همهی دیدگاههای موجود دربارهی اتفاقات رخ داده در کشور را منعکس میکرد و مبنای کار صداوسیما متخصصان ارتباطات، مدیریت رسانه و افکار عمومی بودند که یک نگاه کلان ملی داشتند وضعیت شکل دیگری داشت و تجربهی ۲۵ سالهی من در مدیریت رسانه میگوید که قطعا خسارتهای این پنج ماه گذشته کاهش پیدا میکرد.
انصاف نیوز – و به چه دلیلی مسیری متفاوت از آنچه گفتید طی شد؟
همواره در شرایط بحرانی یکی از مشکلاتی که رادیو و تلویزیون با آن مواجه است و این هم هیچ ارتباطی به این ندارد که چه کسی رئیس رادیو و تلویزیون است این است که آن استقلالی که قانون اساسی به آن داده را از دست میدهد و مطابق میل و نظر دستگاهها و نهادهایی عمل میکند که آنها تصور میکنند اگر صداوسیما آنطور که آنها میخواهند عمل کند به نفع کشور است. در حالی که تجربه نشان داده اتفاقا اصلا اینگونه نبوده و نقض قواعد حاکم بر افکار عمومی و مدیریت رسانه و علوم ارتباطات همیشه به ضرر کشور تمام شده است.
در قضایای اخیر هم به نظر من همین گونه بود و ما شاهد بودیم که صداوسیما به وادی انفعال افتاد. کلیت رادیو و تلویزیون در اتفاقات اخیر در دو مرحله لطمه خورد. اولین مرحله زمانی بود که تصمیم گرفت که آن نگاه جامع الاطراف خود را کنار بگذارد، سعه صدر نداشته باشد و بهخاطر شرایط امنیتی حاکم بر کشور فقط دیدگاه یک بخشی از جامعه و حکومت را منعکس کند. اینجا اتفاق ناگواری که افتاد این است که مرجعیت رسانهای از داخل به خارج کشور منتقل شد، آن هم به شبکههایی منتقل شد که به هیچ وجه حسن نیتی در انعکاس رخدادهای ایران نداشتند. به طور خاص شبکه ایران اینترنشنال را عرض میکنم که از قامت یک رسانه به یک بوق تبلیغاتی برانداز تبدیل شد. آن تصمیم اول رادیو و تلویزیون متاسفانه در ایجاد این شرایط کمک کرد و مرجعیت از داخل به خارج منتقل شد.
اتفاق ناگوار دوم زمانی بود که در واقع تولید محتوا در رادیوو تلویزیون با کنار گذاشتن شجاعت و ابتکار رسانه ای جنبهی انفعالی گرفت. در بخشهای خبری ما نشسته بودند که ببینند ایراناینترنشنال و منوتو و صدای آمریکا و … چه میگویند بعد بیایند جواب آنها را بدهند و روایت متفاوتی از وقایع با آن شبکهها را بخواهند در رادیو تلویزیون منعکس کنند. گویا آنها معیار و محور تولید اخباروجریان سازی هستند. با این کار به طور ضمنی به این اذعان میکنند که الان مردم تحت تاثیر آن شبکههای معاند و برانداز هستند و ما باید الان نقش خنثیکننده و نقش پدافندی خودمان را ایفا کنیم این هم اتفاق ناگوار دیگری بود که به ناشیانه ترین شکلی هم رخداد.
انصاف نیوز – نگاه جامعه به رسانههای فارسیزبان خارجی و صداوسیما چگونه است؟
واقعیت این است که بخش زیادی از جامعه که بخش خاکستری و اثرگذار بر تحولات اجتماعی و سیاسی است، اساسا اینطور نیستند که دلباختهی فلان شبکهی خارجی یا تسلیم و گوش به فرمان فلان بخش خبری داخلی باشند. آن قشر خاکستری اطلاعات و اخبار را از بخش های مختلف، از رسانههای متعدد مجازی و غیرمجازی مکتوب و نوشتاری و دیداری و شنیداری دریافت میکند و مشاهداتی هم در عالم واقعیت دارد همه اینها را کنار هم قرار میدهد و بعد سعی میکند یک ارزیابی از اتفاقات رخداده داشته باشد و در این ارزیابی هم به رسانهها نیز نمرهی اعتماد میدهد.
رسانهها در این فرآیند است که اعتبار و سرمایهی خود را زیاد یا کم میکنند پس خوشا به حال آن رسانهای که با نگاه جامعالاطراف با شجاعت و شهامت و اطلاعرسانی درست و جامع و البته سعه صدر بتواند نمرهی بالاتری را نزد افکار عمومی و مخاطبان و آن قشر خاکستری بگیرد. به نظر میآید ما در این دوره در رسانههای بزرگ کارنامهی درخشانی نداشتیم و دیدید که رسانههای ظاهرا کوچک یعنی رسانههایی که از طریق شبکههای اجتماعی اطلاعرسانی میکنند با وجود همه محدودیتها و فیلترینگ با یک رشد قابل توجهی از نظر بازدید و مراجعه و استناد کردن به آنها مواجه شدند. این وضعیت نشان داد که جامعه هوشیاری خودش را دارد و سر بزنگاه انتخاب خودش را انجام میدهد.
انصاف نیوز – دلایل عملکرد ضعیف صداوسیما در اعتراضات اخیر را در چه مواردی میدانید؟
برداشتی که عموما در بیرون از رادیو و تلویزیون از سلسله مراتب تصمیمگیری و اینطور مسائل وجود دارد با واقعیت خیلی سازگاری ندارد. همیشه در هر شرایطی کسانی در رادیو و تلویزیون بر یک مصادر و مناصبی قرار میگیرند که دیدگاه خاص سیاسی و فرهنگی خودشان را دارند و سعی میکنند آن دیدگاه را اجرایی کنند. در دورهی اخیرمدیریت صدا وسیما هم وضع به همین شکل است و طیفی از مدیران وارد سازمان شده اند که رویکردهای خاص خود را دارند اما فاقد تجربه و تخصص رسانه ای هستند و و زیر پرچم انقلابی گری و همراهی با دولت سازمان را به کارگاه سعی و خطا تبدیل کرده اند.
انصاف نیوز – آیا این سیاست ها و ابلاغیههای بیرونی به صداوسیما مبنای قانونی دارد؟
مصوبات نهادهای قانونی مثل شورای عالی امنیت ملی قانونی است هر چند همان مصوبات هم با حضور و مشارکت مدیران ارشد رسانه باید تصویب شود. اما سلیقه ها و مصلحت سنجی ها مبنای قانونی ندارند. قانون اساسی تکلیف رادیو و تلویزیون را مشخص کرده که استقلال اساسی خودش را دارد. نقش شخص رئیس سازمان در این مسئله خیلی مهم است و من باورم نمیشود که آقای جبلی به عنوان یک آدم رسانهای صاحب نظر که خودش از خبرنگاری و در رسانه رشد و پیشرفت کرده و در چنین جایگاهی قرار گرفته ملاحظات سیاسی را بر نظر کارشناسی ترجیح داده است احتمالا اوبعنوان کارشناس رسانه بهتر از هر کس دیگری می تواند عملکرد صداوسیما را نقد کند.
انصاف نیوز – اما در مواضع رئیس صداوسیما نقدی به عملکرد «رسانه ملی» دیده نمیشود. دلیل این تناقض چیست؟
آنچه آقای جبلی در موضع گیری بیان میکنند بیشتر به موضع سیاسی و شخصیت حقوقیشان برمیگردد تا موضع حرفهای ایشان. من آقای دکتر جبلی را سالهاست میشناسم و در حوزهی رسانه آدم کارشناس و کاربلد و واجد ذکاوت و صاحب سعه صدری میدانم اما در عمل به نظرم میآید که آن وجهه و هویت سیاسی آقای جبلی بر آن هویت کارشناسی رسانه ایشان غلبه پیدا کرده است؛ حالا به تشخیص خودش یا جبرا یا اختیارا یا سهوا یا عمدا به من ارتباطی ندارد و نمیخواهم داوری کنم اما آنچه میبینم به این شکل است.
اگر دکتر جبلی بر اساس تجربه رسانهای خودش و انباشت دانشی که در این حوزه داشت عمل میکرد و عمل کند خروجی رادیو و تلویزیون بیشتر در راستای منافع و امنیت ملی خواهد بود. البته اگر طیف اقای وحید جلیلی با تفکرات خاصی که دارند اجازه بدهند. مهمترین مسئله این است که نگاه تکثرگرا و نگاه چند بعدی در تولید برنامههای رادیو تلویزوین به عنوان یک سیاست اعلام و اعمال شود.
انصاف نیوز – برای تغییر وضعیت صداوسیما چه پیشنهادهایی برای مسئولان صداوسیما دارید؟
اصلا برای رادیو و تلویزیون فضیلتی نیست که همه شبکه ها یک حرف را بزنند. این هنر نیست از یک شبکهی پربیننده تا یک شبکهی کمبیننده همه یک حرف و نگاه را ترویج کنند، همه یکجور صحبت کنند، همهی کارشناسها چهرهشان، زبانشان موضعشان شبیه هم باشند. این یک اصل غیر قابل انکار است که رادیو و تلویزیون باید صداهای مختلف را منعکس کند و باید این ذهنیت و توقع غلط از صداوسیما – هم در صداوسیما و هم در بیرون که داوری میشود- زدوده شود که «هر آنچه از صداوسیما پخش میشود سخن و موضع رسمی نظام جمهوری اسلامی است». چنین چیزی نیست و نباید باشد، هیچ رسانهای هم دنیا اینطور نیست و رسانه میتواند بازتابدهندهی آرا و دیدگاههای مختلف باشد.
آن چیزی که در رسانه ملی مهم است برآیند پیام و محتوای تولید شده در رسانه است؛ آن برآیند باید در خدمت قانون و در خدمت منافع ملی و امنیت ملی باشد ولی این به آن معنا نیست که ما همهاش یک حرف بزنیم. اگر بخواهم تشبیه کنم مثل این است که در زمین فوتبال یک بازیکنی بنا بر اقتضا پاس رو به عقب و به سمت دروازه خودی میدهد. این بخشی از تاکتیک بازی است و به این معنا نیست که آن بازیکن قصد داشته به تیم خودش گل بزند! در مدیریت رسانه هم گاهی باید به دروازهبان پاس دهید و به سمت زمین خودی بازی کنید. انعکاس دیگاههای مختلف به این معنا نیست که رسانه هر آنچه را که پخش میکند باید آنها را تایید کند و مورد تایید رسانه باشد.
یک مورد دیگر این است که رادیو و تلویزیون از گذشته تا به امروز سرمایههای انسانی بسیار زیادی داشته و دارد. بدنه سازمان صداوسیما از بهترین نیروهای رسانهای در بخشهای مختلف در کشور هستند. بستن دست آنها وممنوعالتصویری و ممنوعالکاری و تحت فشار قرار دادن این نیروها قطعا و یقینا به ضرر صداوسیما است. اینها باید با دست باز و با ابتکار عمل با تشویق و ایجاد انگیزه بتوانند فعالیتهای خود را انجام دهند. رادیو و تلویزیون نمیتواند با انفصال از گذشتهی خود و بدون تکیه بر سرمایه های انسانی خود ؛ یک آیندهی تاثیرگذاری را رقم بزند.
پیشنهاد سوم این است که رادیو تلویزیون به عنوان رسانه ملی کارگاه آموزش و رشد مدیران تازهکار و بی تجربه در رسانه نیست که افکار عمومی را بسپاریم به دست آنها و با چند شعار و ظاهرسازی و ادا و اطوار بتوانند مدیریت افکار عمومی کنند. آنها میتوانند بیایند در ردههای پایینتر کار یاد بگیرند و چند سال دیگر به مراتب بالاتر دست یابند اما نمیتوانند از ابتدای امر در مصادر بالا بنشینند. نتیجه این وضعیت همین خواهد شد که مخاطب ریزش پیدا میکند. و این ازدست دادن مخاطب خسارت بسیار بزرگ ملی برای کل کشور است زیرا اعتماد مخاطب ذره ذره جمع می شود اما یک شبه فرو می ریزد. به همین خاطر از تمام این سرمایهها، چه در سطح مدیریتی و چه برنامهسازی و چه بخش مشاوره و… باید از همهی اینها استفاده بشود.
اگر نه در شعار، بلکه در عمل هر کسی رئیس صداوسیما است و هر کسی در جایگاه معاونین است باور داشته باشند که این مردم هستند که قیمت صداوسیما را تعیین میکنند و نسبت به افکار عمومی چنین باوری داشته باشند این باور به تمام تصمیمات و سیاست هایشان سرایت خواهد کرد.
انتهای پیام