نقش اطلاعات غلط و تحلیل های وارونه در فروپاشی نظام های سیاسی
تعجب شاه از نارضایتی مردم بعد از دریافت خبر کشته شدن پنج جوان مبارز و پاسخ گمراه کننده علم
خاطرات اسدالله علم همیشه و همه وقت آموزنده است بویژه برای کسانی که دستی به قلم و تحلیل و تفسیر دارند چه انانکه تصمیم گیر هستند چه آنانکه تصمیم گیری ها را رصد و تحلیل ونقد می کنند.
علم در خاطرات روزانه سه شنبه ۲۳ دی ماه ۱۳۵۴ یعنی سه سال قبل از فروپاشی نظام پهلوی به درگیری مخالفین رژیم با نیروهای امنیتی در گرگان و امل و ساری اشاره می کند که پنج نفر در این درگیری کشته شده بودند . او می نویسد شاه از سرسختی مخالفین خود بویژه زنان تعجب کرده و به نقل از محمد رضا شاه می گوید:
»درکشوری که همه چیز هست و همه کس می تواند پول بدست بیاورد و کار پیدا کند و کارگر و متخصص کم داریم چطور این عمل می شود ؟»
علم در پاسخ به شاه نه تنها اطلاعات غلط شاه را از واقعیات جامعه اصلاح نمی کند بلکه با ارایه تحلیلی وارونه ذهن نفر اول کشور را گمراه می کند. علم علت نارضایتی را حسودی کشورهای خارجی از روند پیشرفت رژیم پهلوی دانسته ( چقدر این تحلیل اشناست!!!؟؟) و می نویسد:
کشورهایی که به ما نظر دارند جوانان را به قسمتهای بد اجتماع ما هدایت می کنند و ان قسمت را بزرگ جلوه می دهند بدون انکه قسمتهای خوب را نشان دهند. جوانان هم حساس هستند و باور می کنند و ما هم دستگاهی نداریم که نکات خوب و بد اجتماع را برای جوانان تشریح کند تا خود انها قضاوت کنند که نسبت خوب و بد نسبت صد به یک است.
علم در ادامه مثال دیگری می زند و ان اینکه دختر نوکرش را برای معالجه به المان فرستاده و صد هزار تومان هم خرجش کرده اما وقتی باز گشته مخالف رژیم شده و اشاره به تعجب شاه از این خبر می کند. علم تلقین خارجی ها را علت انحراف دخترک دانسته و نمی گوید شاید حضور در خارج از کشور موجب باز شدن چشم و گوش او شده باشد. اما همین جا دوباره به نبود دستگاه تبلیغ صحیح در کشور بعنوان علت نارضایتی ها اشاره کرده و از شاه موافقت صرف هزینه بیشتر برای برگزاری جشن های تبلیغاتی و دولتب را اخذ می کند . غافل از اینکه همین جشن ها از دلایل نارضایتی طبقات ضعیف دوره پهلوی بود. یعنی خطا پشت خطا…
نکته مهم این است که براساس این خاطره و خاطرات دیگر نه شاه اطلاعات درستی از وضع جامعه ایرانی داشته و نه درک و تحلیل درستی از علل واقعی نارضایتی ها و کم و کیف آن داشت و مجاری اطلاعاتی پیرامون او هم نه تنها این گپ ها و حفره ها را پر نمی کردند بلکه با تحلیل های غلط شاه را به تصمیمات غلط متوالی سوق می دادند و نتیجه آن شد که آن شد و همانا فروپاشی بود…یاد سخن بازرگان افتادم که فرمود انقلاب اسلامی دو رهبر داشت یکی ایت الله خمینی که انقلاب را رهبری کرد و دیگری محمد رضا شاه که با حکمرانی بد پایه های نظام خود را نابود کرد.
منبع : خاطرات علم ؛ جلد پنجم صفحه ۳۸۵و ۳۸۶