تولید برنامه گفتاورد رادیو تهران متوقف شد
در پی انتشار و باز نشر وسیع مقالات انتقادی بنده در سه ماه اخیر در رسانه ها درباره تصمیمات و رفتارهای نامعقول و ناکارآمد در مواجهه با اعتراضات مسالمت امیز مردم و تاکید صریح و مستمر بر حرکت در مسیر عدالت و عقلانیت؛ با فشار افراد و گروههای خاص درون و برون صداوسیما؛ برنامه گفتاورد رادیو تهران که از برنامه های موفق و پر مخاطب رادیو در دو سال اخیر با اجرا و سردبیری بنده بود متوقف شد.
از سال ۱۳۸۵ که سردبیری و اجرای برنامه را در رادیو گفتگو اغاز کردم امکان گفتگوهای صریح و انتقادی و بی پرده و بدون سانسور با رجال و دانشوران سیاسی و فرهنگی؛ شرط قطعی حضور من در آنتن بود که آن زمان با حمایت قاطع مهندس محمدیان مدیر وقت رادیو گفتگو و اقای دکتر خجسته معاون وقت صدا عملی شد و فشارهای بسیار بیشتر از امروز بویژه از جانب دولت محمود احمدی نژاد نیز من و رادیو را از مسیر ازاد اندیشی خارج نکرد…در شبکه های رادیویی ایران و فرهنگ و برنامه زاویه شبکه چهار هم تا زمانی که امکان برنامه سازی آزادانه بود با انگیزه و اخلاص حضور داشتم و هر وقت متوجه شدم فشارها زیاد و مانع از کار حرفه ای است به کارم پایان دادم که شرح انها را بعدا خواهم نوشت.هر چند در این پافشاری بر اصول در رادیو همواره مدیون حمایت دکتر خجسته بودم و در تلویزیون اگرحمایت دکتر سرافراز رییس وقت سازمان نبود اساسا برنامه زاویه شش ماه ادامه نمی یافت چنانچه بااو برنامه زاویه هم تعطیل شد.
گفتنی است اینجانب بعنوان یک کنشگر باسابقه رسانه ای همواره در رسانه ملی به سیاست های رسانه پایبند بودم و درکنار آن بعنوان یک پژوهشگر علوم انسانی و مدرس علوم سیاسی در دانشگاه مواضع مستقل و سنجیده ی خود را در قبال جامعه داشته ام وعمیقا به تفاوت گذاری بین این دو عرصه باور داشته و دارم .امااین رویکرد هیچ وقت مورد رضایت محافل خاص افراطی و حلقه های پشت پرده نبوده و همین امر همواره باعث فشار های زیاد برای تعطیلی برنامه های من شده است.
در مورد اخیر هم کمابیش متوجه شده بودم نظرات صریح اما دلسوزانه درباره وقایع اخیر کشور؛
موجب خشم متحجرین و استبداد زده های داخلی و براندازان و خشونت طلبان و معاندین خارجی شده و پیام های مملو از نفرت این دوطایفه را مدتهاست دریافت می کنم اما اعتنایی نکردم و
از رسانه ملی انتظار سماحت و سعه صدر و درک بالاتری از مصالح ملی داشتم اما ظاهراً بغض و کینه ی
گروههای فشار درون و بیرون سازمان که هیچ وقت تحمل حضور من را در هیچ جایگاهی نداشتند بیشتر از معدود مدیران عاقل و صالح؛ نفوذ و اعتبار دارد
رد صلاحیت من در انتخابات مجلس سال نود وهشت از جانب شورای نگهبان با استناد به نظارت استصوابی این شورا و عدم پاسخگویی این شورا علی رغم دهها نامه نگاری و مطالبه ی انتشار عمومی دلیل آن معلوم ساخت که قرار است کشور بر مدار دیگری اداره شود و آن هم حذف نیروهای مستقل و ازاد اندیش و سالم و صالح است
بنده به انچه درباره حقوق مردم ؛ منافع ملی و نقد حکمرانی با محوریت عدالت و عقلانیت و چارچوب قانون اساسی می نویسم و می گویم عمیقا باور دارم و هیچ گاه با هیچ تهدید و تطمیعی از این موضع عقب نشینی نکرده و نخواهم کرد و این بار اول نیست که چنین فشارهایی به من وارد می شود
برای مثال سه سال است کلاسهای تدریس من در دانشگاه ازاد اسلامی تعطیل شده و حتی در سال ۹۶ و روی کار امدن تیم مدیریت جدید در این دانشگاه حکم عضویت هیات علمی من ملغی شد و صرفا در مقام راهنمایی رساله های کارشناسی ارشد و دکتری دانشجویان همکاری می می کنم. نبودن در دانشگاه و رسانه ها فی نفسه خسران است اما انچه اصالت دارد انجام تحقیق و پژوهش علمی و کارشناسی و جسورانه درباره مشکلات و مسایل کشور است و این فعالیتها را در قالب باشگاه اندیشه ورزی اندیشکده خرد ادامه می دهم و از فضای مجازی و ارتباطات مردمی و انجمن های مردم نهاد با وجود همه محدودیتها استفاده خواهم کرد زیرا معتقدم برای آگاه سازی مردم و نقد مسوولانه و دلسوزانه حاکمان بیشترین وظیفه بر عهده پژوهشگران و استادان و رسانه نگاران بویژه دانش آموختگان علوم سیاسی است.
بنابر این مافیا و الیگارشی مخالف عقل و دانش و پیشرفت ؛ بعد از اینکه فضای فعالیت علمی در دانشگاه را برای بنده محدود کرد وارد فاز محدود سازی فعالیت من در رسانه ملی شده است با این تصور باطل که از مسیر حقیقت و عدالت و عقلانیت خارج شوم . زهی خیال باطل.
به لطف الهی که بالاترین قدرتهاست و همواره پشتیبان حق گویان و حق طلبان است با تمام قدرت و با امید فراوان به اینده ایران عزیز این راه پر افتخار ادامه دارد و طعن حسودان و بغض بزدلان و مکر مکاران؛ بساط جهل و پلشتی و زشتی خودشان را ویران خواهد کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم و قاصم الجبارین