اسلایدر / مهمترین مطالببرگزیده مطالب دیگران

دارندگی در بسندگی

حسین تاجمیر ریاحی

 

کتابی که خواندن آن میتواند نگرش شما را به زندگی دگرگون کند. کسانی که قلب‌هایی مملو آز و طمع دارند و اهل مصرف گرایی و مد و رقابت هستند این مقاله را نخوانند

 

کتاب ارزشمند «دارندگی در بسندگی است» از اندیشه‌های ادیب و فیلسوف آمریکایی، هنری دیوید ثورو سود می‌برد تا بنیاد‌های یک نگرش اقتصادی جایگزین یعنی “ساده‌زیستی داوطلبانه” را پیشنهاد دهد. ثورو دل نگران فهم رایج عمومی از زندگی به مثابه «کاسبی بی‌وقفه و بی‌پایان» است و معتقد است اگر نسبت به باورهای نهادینه شده اقتصادی‌مان آگاهی پیدا نکنیم چه بسا در پایان عمر خود احساس خسران کنیم.

ثورو بعد از فارغ‌التحصیلی از هاروارد دریافت که در تمام تحصیلات هیچ وقت به پرسش چگونه باید زیست پرداخته نشده است. این مسئله بهتر از همه در زمانی آشکار شد که تمام گزینه‌های شغلی پیش رویش (وکالت، کشیش شدن و تدریس) با روحیات فلسفی و شاعرانه او همخوانی نداشت. او هیچ‌گاه نمی‌خواست شعر و اندیشه‌اش را به ذائقه بازار یا برای این که “مفید ” باشند تغییر دهد. پول برای ثورو ابزار بود و پذیرش «ابزارِ، ابزار خود شدن» برای مردی که ارزش اولش آزادی برای داشتن یک زندگی غنی و پرشور است قابل قبول نبود.

ازین رو دست به کار یک آزمایش اقتصادی شد. به جنگل رفت و برای مدت دوسال درکنار برکه والدن زندگی کرد. گوشه‌گیری‌اش به معنای ترک دنیا نبود، او شکوه زندگی را در طبیعی‌ترین حالت جستجو می‌کرد. به قول خودش به جنگل رفت تا «فقط با حقایق اساسی زندگی روبرو شوم….. هر آنچه که زندگی نبود را ریشه کن کنم، تا آن دم که مرگ به سراغم می‌آید، چنین نپندارم که اصلا نزیسته‌ام.» در طی همین مدت است که والدن یکی از گنجینه‌های فکری آمریکای معاصر متولد می‌شود.

اقتصادیات جایگزین ثورو که در بخش اول کتاب والدن بازتاب پیدا می‌کند بسیاری از ارزش‌های اقتصادی رایج را واژگونه می‌کند. نگاه ثورو به ارزش پول یا مفهوم مفیدبودن دو نمونه ازین تفاوت است. در نگاه رایج، پول ذاتاً ارزشمند است و هر معامله‌ای که سود بیشتری داشته باشد خواستنی‌تر. در نگاه ثورو اما یگانه دارایی ارزشمند ما عمرمان است که باید صرف رشد و شکوفایی درونی‌مان شود، ازین رو یک معامله اقتصادی وقتی ارزشمند است که میزان کمتری از زمان زندگی را صرفش کنیم. تلاش دیوانه وار ما برای جمع آوری دارایی مادی بیشتر( ماشین مدل بالا‌تر، خانه اعیانی‌تر) در نظام اقتصادی رایج کاملاً معقول به نظر می‌رسد زیرا انسان‌ها را عاملان اقتصادی سیری‌ناپذیر تلقی می‌کند. اما در نظام اقتصاد ثورویی اتلاف عمر برای بدست آوردن نیازهایی که می‌توان به مراتب ساده‌تر آن‌ها را برطرف ساخت احمقانه است.

 

نظام اقتصادی ثورویی هیچگاه فقر را ستایش نمی‌کند بلکه دریافت متفاوتی از ثروت دارد. برای ثورو کسانی که به علت مشغله شغلی زمانی برای قدم زدن در جنگل و رویا‌پردازی یا مطالعه و درون‌نگری ندارند در معنای واقعی فقیرند در حالی که چنین کارهایی در نظام اقتصادی رایج به علت غیر مفید بودن ارزش مادی ندارد. نگرش واژگونه ثورو به ثروت در جمله معروفش «همه چیزهای خوب در جهان خودروُ و رایگان‌اند» متجلی است.

ثورو می‌داند که برای داشتن یک زندگی پرشور و آزادانه نیازمند برطرف ساختن برخی از ضروریات‌ایم. این ضروریات شامل پوشاک، سرپناه و خوراک می‌شود. در مورد پوشاک او به شدت « مد زدگی» را تقبیح می‌کند به این علت که پیروی از مد یعنی پیروی کردن از امری که خارج از کنترل ماست و برده‌ی نظرات دیگری شدن. از سویی دیگر لباس لطیف‌تر و تجملی‌تر هیچ دخالتی در معناداری یا پرشور بودن زندگی ندارد. لذا باید به لباس‌های ساده بسنده کرد. در مورد سرپناه او معتقد است، پیشرفت بشر را نباید پیچیده‌تر شدن یا بزرگ‌تر شدن خانه‌ها اندازه گرفت، بلکه باید دید چقد ساده‌تر و در دسترس‌تر و با هزینه کمتر امکان تولید خانه را فراهم کرده است . اگر ما از گذشتگان برای داشتن خانه، زمان و عمر بیشتری صرف می‌کنیم پیشرفت واقعی رخ نداده است. او خود با یک تبر به جنگل رفت و طی مدت کوتاهی یک کابین کوچک برای خود ساخت.

ذیل بحث از سرپناه است که کتاب به دو مشکل در نظام اجتماعی- اقتصادی امروز از منظر ثورو اشاره می‌کند. اولی مقایسه‌ی اجتماعی است. فرهنگ مقایسه کردن خود با گروه نزدیکان، یکی از بلایای است که در دنیای مدرن بیشتر با آن روبرو می‌شویم. ما از محل زندگی خود ناراضی‌ایم نه به این علت که سرپناه ما نیاز‌مان به یک سرپناه را تامین نمی‌کند، بلکه در نسبت با خانه اعیانی همسایه کوچک به نظر می‌رسد. چنین مقایسه‌ای این پیش فرض غلط را در خود نهفته دارد که انسان موفق کسی است که از نردبان کسب دارایی و ثروت مادی بیشتر بالا رفته است. برای زیست ساده و پرشور لازم داریم تمایل بر مقایسه با دیگران را کنترل کنیم و بر اهداف درونی‌مان تمرکز کنیم.

از سویی دیگر ثورو منتقد تقسیم کار افراطی است که در جهان جدید رخ داده است. ما دیگر مثل گذشتگانمان بلد نیستیم خانه خود را بسازیم، باید دیگری را استخدام کنیم. ثورو در قطعه‌ای می‌نویسد : « آیا تا ابد باید لذت ساخت خانه‌ها را به نجار‌ها واگذار کنیم؟». ثورو می‌دانست که ما ناگزیر از ارتباط با دیگرانیم اما تلاش می‌کرد تا حد ممکن از وابستگی‌مان به دیگر بکاهد. یک جلوه ازین خودکفایی تلاش ثورو برای تولید خوراک خود با کاشت سبزیجات و حبوبات است. در این جا هم ثورو تا حد ممکن از کارگر استفاده یا گاو آهن استفاده نمی‌کند، او خود زمین رو شخم می‌زد و معتقد بود هم به کاهش هزینه می‌کاهد هم ارتباط بین او، زمین و محصولی که کشت می‌کرد برقرار می‌شود. این اساس دغدغه ثورو درباره استفاده بی‌رویه از تکنولوژی نیز هست، یعنی قطع ارتباط انسان با طبیعت. حال اگر با پوشاک ساده، سرپناهی کوچک و غذایی که بیشترش را خودمان تولید کردیم ضروریات را برای یک زندگی آزاد و معنادار فراهم کردیم آیا باید به انباشت محصولات مادی ادامه دهیم؟

برای پاسخ به این سوال باید بدانیم تا چه میزان دارایی مادی برای زندگی کافی است؟ پاسخ دادن به این سوال خود نیازمند جوابگویی به سوال “کافی برای چه؟” است. در اقتصاد رایج هدفِ انباشت ثروت مادی هیچ اهمیتی ندارد، آدم‌های مختلف با سلیقه‌های گوناگون اجناس متنوعی را می‌خرند، برای این نظام فقط تولید و خرید بیشتر اهمیت دارد. اما در اقتصاد جایگزین ثورو هدف کسب دارایی مادی بیشتر، اهمیت دارد. هدف کسب دارای مادیی برای هر فردی ممکن است متفاوت باشد اما باید به جای پیروی کورکورانه از نگاه اقتصادی رایج که بیشتر را بهتر می‌داند، سرنوشت زندگی‌مان را خودمان در دست بگیریم. ثورو از عبارت «بیدار شدگی» استفاده می‌کند تا یادآور شود ما نویسنده‌ی کتاب زندگی خود هستیم و اگر عمر محدودمان را صرف کسب بی‌رویه کنیم حتماً از هدف زندگیمان هر چه که باشد دور خواهیم افتاد. ازین رو بعد از تامین ضروریات، هرگام برای کسب دارایی مالی بیشتر را باید با این پرسش شروع کنیم که آیا در برابر عمری که صرف آن خواهم کرد می‌ارزد؟ ثروت حقیقی برای ثورو نه بدست آوردن کالا‌های مادی بیشتر که دانستن این است که چقدر اموال مادی برای زندگی کافی است. یا به تعبیر دیگر ما به اندازه ‌چیزهایی که می‌توانیم از آن‌ها صرفنظر کنیم ثروتمندیم.

دارایی‌های مادیِ پس از فراهم آمدن ضروریات شامل ابزارها، رفاهیات و تجملات‌اند. ابزارها وسایلی‌اند که به ما برای رسیدن به هدف‌های انتخابی‌مان در زندگی کمک می‌کند. ابزارها برای خود ثورو چند کاغذ و قلم و کتاب و تعداد ابزارهای ساده کشاورزی بودند. سرمایه‌گذاری کردن بر روی ابزارها ارزشمندند. رفاهیات باعث زندگی راحت‌تر می‌شوند. به طور کلی ثورو با بدست آوردن رفاهیات مشکلی ندارد اما اولاً نگران نوعی رابطه اعتیاد گونه با آن‌هاست زیرا ما همواره باید توجه داشته باشیم که ممکن است اموالمان از دست بروند و وابستگی به آن‌ها باعث می‌شود آسیب ببینیم. ثانیاٌ از نظر ثورو هدف زندگی نه راحت زندگی کردن که پر‌شور زیستن است. دست آخر تجملات قرار دارند که بی‌شک برای ثورو در درسته امور زائد قرار می‌گیرند. او می‌نویسند احمقانه است در حالی که اثاثیه روح ما تامین نشده است دل نگران گردگیری فلان شی قیمتی باشیم.

ثور به ما نمی‌گوید برای داشتن یک زندگی اقتصادی موفق دقیقا چه باید کرد، چون بسته به اهداف افراد این نوع از زندگی می‌تواند متغیر باشد. اما چهارچوبی کلی در اختیارمان قرار می‌دهد که بتوانیم با کمترین هزینه به اهداف اصلی و درونیمان دست یابیم. او خود موفق شده بود با شش هفته کار در سال، زندگی‌اش در مابقی ماه‌های سال را اداره کند، و زمان بیشتری برای پرورش درونی خود اختصاص دهد. ازین رو وی پدر معنوی جنبش‌های ساده زیستی داوطلبانه معاصر به حساب می‌آید.

این چهارچوب را می‌توان به این صورت خلاصه کرد: تامین ضروریات به ساده‌ترین و ارزان‌ترین روش، وارونه کردن نگاهمان به مفهوم ثروت، پرسش از ارزشمندی یک معامله یا هدف با معیار میزان مصرف عمر، تامین ابزارهای لازم برای دستیابی به اهداف درونی، دوری از رفاهیات و پرهیز مطلق از تجملات.

 

https://t.me/andishkadeye_kherad

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − 4 =

دکمه بازگشت به بالا