ترور در شاهچراغ : اهمال در زاهدان و غافلگیری در شیراز
پیش از هر نکته ای لازم می دانم شهادت مظلومانه تعدادی از هموطنان عزیزم در حادثه تروریستی شاهچراغ شیراز را تسلیت عرض کنم و یکبار دیگر ترور و خشونت را در هر شکلی و به هردلیل و بهانه و نیتی محکوم کنم ….مردم بی گناه در حرم مطهر حضرات محمد و احمد بن موسی علیه السلام به شهادت رسیدند و قلب ایرانیان را سوزاندند.
درباره این حادثه ذکر چند نکته را ضروری می دانم.
- وقتی فضای کشور به هر علتی اشفته و بحرانی است وظیفه نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی مضاعف است بویژه که همیشه دشمنان و خرابکاران مانند داعش و مجاهدین خلق وتجزیه طلبان مترصد فرصتی هستند تا فضای کشور را با ترور و خشونت اشوبناک کنند. سوال اینجاست چرا و چگونه چنین غفلتی صورت گرفته تا تروریستهایی با اسلحه به اسانی وارد حرم شده و به روی مردم بی گناه گلوله شلیک کنند؟ ایا بهتر نبود بجای این همه مانور نظامی و انتظامی در خیابانها و میادین علیه نوجوانان و دانش اموزان و دانشجوها در یکماه اخیر که بسیاری از انها غیر ضروری بود بیشتر توان و انرژی این نیروها متوجه دشمنان واقعی و بدخواه مردم و ملت و کشور و نظام سیاسی می شد؟
- هنوز یک روز از این حادثه تروریستی نگذشته که باز عده ای فرصت طلب درداخل و خارج تلاش می کنند میدان داری کنند و با روایت های تحریف شده در واقع عقده گشایی نمایند…
رسانه های فارسی خارج از کشور که مرزهای ابتذال خبری و تحلیلی را در حوادث اخیر در نوردیدند بجای تحلیل و محکوم کردن ترور و خشونت علیه مردم بی گناه و غیرنظامی؛ شروع به گمانه زنی کرده اند که این حادثه کار جمهوری اسلامی است و با اشاره به برخی گمانه زنی ها در حادثه بمب گذاری حرم رضوی در سال ۱۳۷۳ و ماجرای مهدی نحوی برای ادعای خود شاهد می اورند. خلاصه حرف این رسانه ها این است که جمهوری اسلامی می خواهد با تشبیه ایران و سوریه مردم را ادامه اعتراضات بترساند و القا کند که در صورت ادامه ناآارامی ها داعش و مجاهدین و تروریست ها بر کشور مسلط خواهند شد! و هیچ اشاره ای به هفده هزار قربانی ترور در ایران نمی کنند و اینکه عزم جزمی برای مقابله با ترور در جهان وجود ندارد.
از سوی دیگر عده ای در داخل نیز تلاش می کنند از سوگ و غم ناشی از این حادثه برای انتقام گیری از معترضین یکماه اخیر سو استفاده کنند و اینطور وانمود کنند که اگر اعتراضات نبود این حادثه هم رخ نمی داد..؟ ومعترضین هم شریک جرم تروریستها هستند.در حالی که در پاسخ باید گفت مگر در دیگر اقدامات تروریستی علیه ایران همیشه فضای کشور اعتراضی بوده؟پاسخ روشن است … اتفاقا همه کسانی که در چهل روز اخیر در هر طرفی که بودند و هر لباسی که بر تن داشتند و به خشونت در جامعه دامن زدند در زمینه سازی این ترور شریک و دخیل هستند نه معترضین . هم اغتشاش گران هم لباس شخصی ها و هم تخریب کنندگان اموال عمومی و هم مامورینی که در مدیریت بحران بیش از حد متوسل به خشونت شدند و احساسات عمومی را جریحه دار کردند هم ایران اینتر نشنال و هم سخنرانانی که معترضین را تحقیر و تحریک کردند خواسته و ناخواسته در زمینه سازی این ترور شوم شریک بودند.اما معترضینی که با شجاعت و صراحت از نظام سیاسی مطالبه گری داشتند از این اتهامات بی اساس مبرا هستند .
- نکته مهم اخر اینکه در حادثه دلخراش زاهدان که انجا هم تعداد بیشتری از هموطنان عزیز بلوچ و سیستانی اعم از مردم معترض و نیروهای امنیتی به خاک و خون کشیده شدند گفته شد عامل اصلی حادثه تیراندازی دشمنان و نفوذی ها بوده و نیروهای انتظامی و نظامی نقشی در آن نداشتند… اگر این روایت را قبول کنیم چرا واکنش های رسمی مقامات و نهادها و دستگاهها و رسانه ها اینقدر کم رمق بود؟ و مرهمی بر دل داغدیده مردم زاهدان و سیستان و بلوچستان نبود؟ چرا ان حادثه ریشه یابی نشد تا نفوذی های دخیل در ان شناسایی شوند که دیگر جرات تکرار ترور در شیراز نداشته باشند….برای انسان عادل و منصف و مومن هر کس که قربانی ترور شود به یک اندازه اهمیت دارد چه در زاهدان چه در شیراز …وقتی رفتارها دوگانه باشد بهانه برای شبهه افکنی دیگران و مغرضین هم فراهم می شود تا شواهد جدید برای ادعای خود ارایه کنند…
- مراقب و اگاه باشیم هیچ مساله ای با طرح مساله مهمتر حل نمی شود…ترور و خشونت محکوم است باید مراقب تروریست ها اعم از تکفیری و منافقین بود و جلو نفوذ و اقدام انها را گرفت اما نمی توان به این بهانه مساله مطالبات بخش مهمی از جامعه در اعتراضات چهل روز اخیر را تحت الشعاع قرار داد و آن را بی اهمیت و قابل اغماض قلمداد کرد… صداقت و اخلاص در مواجهه با مردم و در نظر گرفتن خداوند متعال در همه امور می تواند راهگشا باشد… افکار پیچیده و مرموز و غیر صادقانه نمی تواند حلال مشکل باشد . هر مساله ای در جای خود باید واکاوی و ریشه یابی شود تا امنیت و رفاه و ازادی مردم تضمین و تامین شود.. به بهانه امنیت نمی توان ازادی مردم را سلب کرد و بالعکس .
