مواضعی بر امده از ترکیب جهل و مرض و ناکامی
چند روزی است افرادی که از تحلیل شرایط ایران امروز جامانده و وامانده اند بجای تحلیل های راهگشا و اینده ساز به توهین و فحاشی علیه بخشی از جامعه روی اورده اند یکی معترضین ایران را هرزه و فاحشه و بی ناموس خوانده و دیگری اعتراض دانشجویان شریف را بخاطر نان حرام پدر و مادران پولدار انها دانسته و…. دیگران هم در کمال ازادی از این دست افاضات بی ارزش بیان می کنند و هیچ فرد و نهادی خود را برای جلوگیری از این سخنان موهن مسوول نمی شناسد و ظاهراً نهی از منکر اینجا بنابر مصلحت ها واجب نیست . بسیاری از بنده می پرسند باید به این جماعت چه گفت و واکنش جامعه باید در قبال اینها چه باید باشد ؟
در پاسخ می گویم سکوت و دعا ….سکوت از این جهت که اینها انقدر کم مایه و بی سواد و تهی مغز هستند که ارزش پاسخگویی ندارند و دعا بخاطر نجات از جهنمی که در آن غوطه ورند…. امان از زمانی که جهل و بیماری های روحی و روانی و ناکامی های پنهان شده در ناخودآگاه با هم ترکیب و در موضع گیری انسان بروز یابد…. نتیجه می شود سخنانی سخیف و بی مبنا و اهانت امیز….که ارزش شنیدن و پاسخگویی ندارد….به سخنان کسانی باید گوش داد که به ایران و قدرت و رفاه و استقلال و ازادی آن می اندیشند…کسانی که درد انسان و اخلاق و حقوق و توسعه دارند …کسانی که قلبی مملو از ایمان به خدای متعال و حمایت ها و هدایت های او دارند