قالیباف در اسارت حلقه نابخردان
محمد باقر قالیباف مثل بقیه شهروندان و مدیران در جمهوری اسلامی نقاط ضعف و قوتی دارد …نه انچنان فرشته ای است که مشاورین کم مایه و متملق و نابلد او در سه سال اخیر روایت می کنند و نه اینچنین دیو سیرت که مخالفان او در ماجرای سفر خانواده او به ترکیه و خرید سیسمونی غوغا کرده اند و کمر به استعفای او بسته اند غافل از اینکه این اب به آسیاب جریانی می رود که همین مدارا را نیز ندارد یعنی افراطیون پایداری چی .
باری …
بازنمایی نقاط ضعف و قوت قالیباف در جامعه به شدت تابع عملکرد و رفتار و توانایی حلقه و اطرافیان اوست …از سه سال قبل که با هدایت نهادهای خاص عده ای جوان خام و ناپخته و بی دانش اما به غایت جاه طلب و قدرت دوست فضای پیرامونی قالیباف را تصرف کردند – بجز چند استثنا- و محمد باقر هم به بهای کسب ریاست مجلس تسلیم این فضا شد پروژه سقوط او در افکار عمومی اغاز و روز به روز تشدید شد. طنز ماجرا اینجاست که او به بهای دوری از مردم بر مسند ریاست خانه ملت نشست…مجلسی که در نحوه شکل گیری ان حرف و حدیث فراوان است .
و در این هبوط نقش الیاس اقازاده ایشان بطور تعیین کننده ای موثر است ..همو که با متنی سراسر اشتباه با عنوان گناه نابخشودنی اتش بیار معرکه اخیر شد و بجای ترمیم ابرو چشم پدر را کور کرد.
پی نوشت : قصد موضع گیری درباره ماجرای اخیر نداشتم . با وجودی که چند سال است هیچ ارتباطی با ایشان ندارم اما همچنان او را مدیر اجرایی توانا و احترام ایشان را برخود لازم می دانم اما درخواستهای فراوانی داشتم که نظرم را درباره این مساله بگویم و از انجا که حقیقت همیشه گواراتر از مصلحت است این یک نکته را از هزاران نکته گفتنی نوشتم به یادگار.