یادداشت‌ها و مقالات شخصی

صاحب‌عزایی به عظمت خدا

عشق و شوق فراگیر و عالم‌گیر به امام حسین(ع) و فرزندان و اصحاب وفادار ایشان بسیار رازآلود و تأمل‌برانگیز است. چه بسیار آزادگان و اصلاح گران و مبارزان و رهبران و حتی پیامبران در تاریخ بوده‌اند که نامشان به نیکی در جریده عالم ثبت‌شده است و آبروی بشریت محسوب می‌شوند و احترام انسان‌ها را در ادوار تاریخ برانگیخته‌اند اما نام و یادشان اشکی بر چشم، عشقی در دل و شوری در جان ایجاد نمی‌کند. بسیاری از این نام‌آوران در راه حقیقت و زیبایی و آزادی انسان‌ها از طوق بندگی و خواری زجرها کشیده‌اند و دردها تحمل کرده‌اند و برخی شهد شهادت نوشیده‌اند اما هیچ‌کدام مانند حسین بن علی(ع) بغض در گلو و شور در وجود انسان‌ها ایجاد نمی‌کنند.

تکرار نقل و روایت تراژدی‌ها و حماسه‌های تاریخی از جاذبه آن‌ها می‌کاهد و به عبارتی همه رخدادها کهنه و قدیمی و تکراری می‌شوند جز تاسوعا و عاشورای حسینی. هرسال که می‌گذرد این آیین و مناسک دینی و انسانی و روحانی پرشورتر و جذاب‌تر و دلرباتر می‌گردد. در این تردیدی نیست که راه حسین و مصائب حسین منحصربه‌فرد است و این یکتایی و یگانگی مصائب ایشان هر روح سالم و هر وجدان بیداری را می‌گدازد و تاب و تحمل را از سوگواران حضرتش می‌ستاند اما راز مانایی شور حسینی در پهنه تاریخ و درازنای روزگاران در چیست؟ چگونه است که گویی روح بلند امام همام ناظر و حاضر بر این سوگواری‌هاست و دست عنایت و نوازش او بر سر همه سوگوارانش کشیده می‌شود؟ سفره نعمت و رحمت و برکت و شفا و گشایش حسین نه‌تنها در ۱۴۰۰ سال برچیده نشده بلکه هرسال گسترده‌تر و پربارتر و جان‌افزاتر شده است؟ راز این‌همه عزت و محبوبیت در چیست؟

حقیقتاً و بدون مجامله واژه عزت وامدار نام حسین است. حسین آبروی تاریخ است اما چرا و چگونه چنین واقعیتی در برابر دیدگان ما تجلی‌یافته است؟ پاسخ‌های گوناگونی به این پرسش ارائه‌شده و داده خواهد شد اما حقیر در این نوشته نگاه دیگری به امام مظلومان و آقای عزتمندان و محبوب و معشوق آزادگان جهان کرده‌ام و آن بیان این واقعیت است که حسین بلاشک برگزیده خدا در اعطای عزت و کرامت است. گویی حضرت حق در میان خیل انسان‌های بزرگ و جاویدان اعصار مختلف امانتی را به آن‌ها عرضه داشت به نام عشق و پرستش و البته بسیاری با روح بزرگشان تحمل برداشتن این بار امانت را داشته‌اند ولی حسین است که یکجا و به شکل اکمل امانت‌دار خدا گشت و یگانه قهرمان صحنه عشق‌بازی باخدا در عاشورا شد. العیاذ بالله و بر وجه تمثیل خدا نیز بر این‌همه محبت و عشق و بندگی و فرمان‌بری حسین به خدای خود اشک ریخت. حسین آبروی انسان و بشریت را در دستگاه الهی و آفرینش خرید. بزرگی حرکت او و عمق مصیب‌های او پرده‌ای شد بر همه زشتی‌ها و پلیدی‌هایی که به نام بشر ثبت‌شده است. او ضامن جاویدان هدایت‌پذیری و رستگاری انسان شد. ملائکه را در اطاعت مشتاقانه و پارسایانه حیرت‌زده کرد و شیطان را بیش از همیشه در رد دعوت به خودخواهی خجلت‌زده نمود. خدای مهربان و غفور و شکور نیز به مصداق آیه شریفه:

إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراهِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (توبه / ۱۱۱)

به عهد خود وفا نموده است و مهر و عشق حسین را در فطرت ابنای بشر قرار داده است و چه محرومیت بزرگی است برای کسی که این دانه فطرتش را با اشک بر حسین پرورش ندهد.

در واقع امر امام حسین تجلی وعده برحق الهی مبنی‌بر: وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً (سوره اسرا /۸۱) است.

خداوند در تاریخ برگزیده‌ای می‌خواست که غلبه حق و حقیقت و درستی و پاکی و زیبایی بر باطل و دروغ و پلیدی و زشتی را در یک هماورد و دریک میدان و به بهایی بالا و والا نشان دهد و این رسالت بزرگ هزینه و بهای بالایی داشت که هیچ‌کس تاب‌وتوان آن را نداشت و ندارد و نخواهد داشت جز حسین(ع) که با مظلومیت خود در روزها و شب‌ها و ساعات غمبار قبل از عاشورا و درنهایت با شهادت جان‌گداز خود در عاشورا بهای آن را پرداخت ولی برای همیشه تاریخ فریاد زد که حق و راستی و پاکی باقی و پابرجا و باطل و دروغ و زشتی میراست و باطل فقط گه گاهی ظاهر می‌شود ولی درنهایت زایل شدنی است

أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَهٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رابِیاً وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْیَهٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ (رعد/۱۷)

این‌چنین است که درواقع خداوند متعال به‌عنوان مظهر حق و حقیقت و منشأ و خالق عالم صاحب‌عزای حسین است و خود ضامن زنده نگه‌داشتن نام و یاد حسین است و خود او سوزوگداز بر ای بنده برگزیده‌اش را در جان‌ها می‌افشاند و شوق برپایی پرچم‌های سوگواری و روضه و عزای حسین را در دل‌های مؤمنین می‌تاباند. حال می‌توان فهمید که چرا دردانه هستی و هدف خلقت عالم یعنی رسول اعظم حضرت محمد مصطفی صلی‌الله علیه و اله و سلم می‌فرماید:

إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًی وَ سَفِینَهُ نَجَاهٍ وَ إِمَامٌ غَیْرُ وَهْنٍ وَ عِزٌّ وَ فَخْرٌ وَ عِلْمٌ وَ ذُخْرٌ (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ‌۱، ص ۵۹ – ۶۴)

“قسم به خدایی که به حقّ مرا پیامبر فرموده است، [مقام] حسین بن علی در آسمان بالاتر از [مقام] او در زمین است و در طرف راست عرش الهی درباره او چنین نوشته‌شده است: چراغ هدایت و کشتی نجات، امام استوار، مایه عزت و افتخار و [دریای] علم و گنجینه.”

ازاین‌رو می‌توان گفت ایام سوگواری حسین بن علی(ع) همچون شب قدر فرصتی است برای رهایی از شر پلیدی‌ها و زشتی‌ها و دوستی و نزدیکی به خدای رحمان و زیبنده شدن به نیکی‌ها و پاکی‌ها و این‌همه از برکت وجود امام حسین(ع) است و چون بسیاری با چشم‌دل و سر این راز را دیده و گشوده‌اند در برپایی عزای حسین و پرچم هدایت او پیشگام و پیشرو می‌شوند و سفره شکرگزاری او هیچ‌گاه جمع نمی‌گردد. این‌چنین است که کودک و جوان و زن و مرد با هر میزان شور و شعور و سعادت زیر خیمه حسین قرارمیگیرند و باران رحمت الهی به‌واسطه شفاعت و آبروی حسین بر دل و جسم و جان همگان می‌بارد و جوانه‌های عشق و علاقه و شیفتگی به حضرت اباعبدالله را به نهال تقوا و رستگاری مبدل می‌سازد و تجلیل امام از عمق جان‌ها بر زبان‌ها جاری می‌شود که:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.

+منبع: وب‌سایت تابناک با اندکی اصلاحات

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده + 20 =

دکمه بازگشت به بالا