دو دلیل مانایی و پایایی رسانه رادیو در جهان پر سروصدای رسانه ها
به مناسبت سالروز تاسیس رادیو در ایران
در تحولات مرتبط با ارتباطات بعد از روزنامه، تلفن و تلگراف می توان از رادیو بعنوان سومین اختراع بزرگ و انقلاب بزرگ فناوری ارتباطی بشر نام برد که حدود ۱۰۰ سال پیش منجر به این شد که صدا ، حامل پیام شده ومرزهای جغرافیایی را زیرپا بگذارد و این صدا تا کنون همدم و همراه شنوندگان بی شمار در سراسر جهان شود. در ایران هم تنها ۲۰ سال زمان برد تا در چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹ شمسی رادیو تهران متولد شد و زندگی ایرانیان بواسطه رادیو نشاط و شعف مضاعفی یافت . رادیو در ایران با محوریت و دست اندرکاری برترین های فکر و قلم و فرهنگ متولد شد و بالنده شد . بزرگانی مانند ملک الشعرا بهار؛ سعید نفیسی ، رشید یاسمی، محمود افشار ، ذبیح الله صفا و ابوالقاسم پاینده ؛ هوشنگ ابتهاج و داود پیرنیا ، امیر نوری ، سید حسن حسینی و دهها چهره درخشان دیگر .. این فرهیختگی تا سالها ادا مه یافت که ارشیو و موزه رادیو گواه این افتخار است .رادیو از ابتدا رسانه ای گرم و صمیمی و دوست داشتنی و باور کردنی و همراه و همدل برای شنوندگان بوده و هست . رفیق صمیمی اتاق کار ، کارگاه ها ، منازل و خودروها و دیگر سکونت گاههای بشر.
تحولات پسین در فناوری های ارتباطی مانند اختراع تلویزیون ؛ ماهواره ها ؛ اینترنت و .. بر خلاف برخی پیش بینی های نادرست ،هیچ کدام نتوانست سکه رادیو را از رونق بیندازد بلکه رادیو همچون رسانه ای چالاک و منعطف خود را با تحولات نوین تطبیق داد و روز امد شد. حتی امروز که انواع و اقسام رسانه ها تلاش می کنند از بستر تلفن همراه به مخاطب برسند باز این رادیوست که جایگاه برتر خود را بازیافته و پلتفرم هایی مانند اپلیکشین های رادیویی و پادکستها در واقع رادیوهایی نوینی هستند که در گوش و قلب مخاطبان نفوذ می کنند.
رادیو متکی بر “کلمات و واژه ها” و “صدا” ست . کلمات و واژه ها حامل اندیشه ها و پیام هستند و صدا حامل احساس و روح و گرمای وجودی انسان. دو چیزی که انسان بدون انها نمی تواند زندگی مطلوبی داشته باشد. ادمی همواره دنبال دانستن و فهمیدن و اگاهی است و از سویی نیازمند شنیدن و گفتن و گفتگوست و این دو مهم را بیش از هر رسانه ای در رادیوجستجو می کند. حتی کتاب که همچنان مهمترین رسانه حامل پیام و معناست از حداقل حس و گرمای وجودی برخوردار است. تلویزیون بیشتر ادمی را سرگرم می کند تا در دریای غفلت کمی بیاساید اما رسانه رادیو استعداد بالایی در برکنار ماندن از حشو و حاشیه هایی مانند نور و تصویر و دکور و ظاهر را دارد ..حاشیه هایی که رسانه تلویزیون را در همه جای جهان ناخواسته به رسانه ای سطحی و گاه مبتذل تبدیل کرده است به گونه ای که تلویزیون به سختی می تواند حامل پیام و معنایی عمیق و تاثیر گذار و ماندگار باشد اما رادیو اینچنین نیست و آن سادگی و اراستگی نقطه قوت مانایی رادیوست.
در ایران رادیو فراز و نشیب های زیادی داشته و بازگشت رادیو به دوران طلایی خود منوط به این است که دو عنصر اصلی سازنده رادیو بیش از گذشته جدی انگاشته شود. ((پیام و معنا)) و ((احساس و صدا)) . اولی در گرو تولید اندیشه در رادیوست و دومی توجه به هنر و شور درونی هنرمندانه است و با تلفیق این دو عنصر است که تنها صداست می ماند و صداهای ماندگار خلق می شوند .
قصه جالب اینجاست شکوفایی ونفوذ تلویزیون در ایران بر حسب تجربه تابعی از شکوفایی رادیو با کمی فاصله زمانی است . یعنی اگر رادیو در تولید محتوا ومعنا و پیام مبتنی بر صداهای متین و گرم و دلنشین به توفیقاتی دست یابد دانه های تولیدات فاخر تلویزیونی هم در سیما کاشته می شود زیرا تلویزیون همیشه متکی بر استعدادها و خلاقیت های رادیویی بوده و خواهد بود زیرا تلویزیون ،فارغ از نور و رنگ و لعاب و تصویر اگر فاقد پیام و هنر گرمابخش انسانی باشد به دامان ابتذال می غلتد.
دوران افول رسانه در ایران درزمانهایی بوده که مدیریت رسانه از این مهم غفلت کرده و هم در کادر سازی و تربیت نیروی انسانی پیام ساز و هنرمند و تخصیص اعتبارت و امکانات لازم به رادیو کاهلی کرده است .
امروز که پادکستها بعنوان نسل جدید تولیدات رادیویی به تولید محتوا مشغول هستند و توانسته اند مخاطبان قابل توجهی پیدا کنند به نظر من رقیب رادیو نیستند بلکه جهش و زایشی نوین در فرازهای فزاینده رسانه رادیو هستند نشان می دهند رادیو مانا و پایا و روز امد است و رمز ان نیز همان دو عنصر اساسی است . پیام و صدا . اندیشه و هنر . اگر موانع بلاوجه از پیش روی رادیو برداشته شود و استعدادهای انسانی در ان مجال ظهور پیدا کنند یقینا رادیو پیشتاز و پیشوای رسانه ای و جریان ساز خواهد بود.
هر رسانه ای که بتواند به این دو عنصر توجه کند و برای تولید ان از برترین استعداد ها و ظرفیت های انسانی و بهترین و نوترین فناوریها استفاده کند در فضای متکثر جهانی دست برتر را خواهد داشت و مبتنی بر همین رویکرد بر این باورم رادیو همچنان صدایی است که خواهد ماند.