پدران ایرانی : مظلوم و در حاشیه
از زبان ۱۵ میلیون پدر ایرانی که روزگار سختی را می گذرانند
پیشاپیش روز پدر بر پدر های متول و برخوردار و ثروتمند که درامد ماهانه بیش از ۲۰ میلیون تومان دارند مبارک باشد . زیرا با شرایطی که در ایران به برکت تدبیر و جهان ستیزی ایجاد شده خانواده ۵ نفره با درامد زیر ۲۰ میلیون تومان از رفاه نسبی برخوردار نیستند. از صمیم قلب ارزو می کنم روزگارتان برقرار و بهتر از امروز باشد و امیدوارم با تقدیر نیکو و تدبیر صحیح ایندگان تعداد شما در این سرزمین روز به روز بیشتر شود. اما قرار نیست با یک تبریک خشک و خالی به شما ، از کنار فشارهای سنگینی که این روزها بر بالغ بر ۱۵ میلیون پدر مظلوم و گمنام ایرانی وارد می شود بگذریم و روز از نو روزی از نو. روی سخنم از ۲۷ میلیون خانوار ایرانی دست کم با پدرانی است بخاطر عدم انجام وظیفه حاکمیت و دولت و نهاد های ناکارامد و فرسوده اداری و اموزشی و … تحت سنگین ترین فشارهای اقتصادی و اجتماعی و روانی هستند . قرار نبوده و شرط انصاف و عدالت نیست که پدران ایرانی تا این حد و بیش از اندازه برای جایگاه پدری تلاش کنند. هر انسانی چه پدر چه مادر باید حداکثر هشت ساعت کار کند هشت ساعت بخوابد و استراحت کند و هشت ساعت به فراغت و تفریح و اموزش و پرورش و خودسازی بپیردازد. اما من می بینم که پدرانی از ۵ و ۶ صبح با چشمانی خواب الود از خانه بیرون می روند سوار بر موتور ، درون مترو و اتوبوس و تاکسی یا خودرو ای که با وام و اقساط سنگین خریداری شده و تا پاسی از شب ، شاید ساعت نه یا ۱۰ می دوند و سختی می کشند تا سفره خالی در خانه خود نبییند تا شرمنده شهریه های اموزشی و هزینه های حداقلی فرزندان خود نباشند و از مهمتر راضی نمی شوند لقمه و نان حرام به خانه بیاورند. در کشوری که بار همه مسئولیتها اعم از امنیت و رفاه و سلامت و تربیت فرزندان بر عهده پدر است ؛ حکومت سالهاست این مسئولیتها را در حد توان محدود و نارسای خود انجام می دهد. اما نقش حاکمیت کافی نیست زیرا اگر کافی بود پدران ایران زمین اینچنین تحت فشار نبودند ؛ مجبور نبودند شهریه برای تحصیل و اموزش فرزندانشان پرداخت کنند. مجبور نبودند برای عبور و مرور فرزندانشان و برای رفع نگرانی از خطرات گوناگون این حجم هزینه سرویس و تاکسی و بنزین و .. بدهند. محبور نبودند برای تامین معاش و مایحتاج اولیه خانواده انقدر کار کنند تا جسم و روح خسته خود را به خانه برسانند و نتوانند ساعاتی را به خوشی در کنار خانواده بگذرانند. مجبور نبودند بخاطر نبود نظام فراگیر بیمه همیشه نگران هزینه های احتمالی درمان و بهداشت خانواده خود باشند. مجبور نبودند ضمن پرداخت شهریه های سنگین دانشگاه فرزندانشان از ترم هفت و هشت به بعد به فکر اشتغال فرزندانشان هم باشند. محبور نبودند در کنار همه این مسئولیتهای سنگین و فراتر از ظرفیت یک انسان ؛ دغدغه تربیت و شخصیت فرزندان خود هم باشند زیرا نه جامعه و ساختارهای موجود این وظیفه را برعهده می گیرد و نه صدها نهاد برخوردار از صدها میلیارد تومان بودجه کوچکترین مسئولیتی در خود احساس میکنند و اگر هم احساس کنند اثری بر جامعه ندارند . نهادها و مدیرانی که غرق در شعار و رویا و البته چرب و شیرین دنیا فرسنگ ها با نیازها و دردهای جامعه فاصله گرفته اند .
اری پدر ایرانی اینگونه شانه هایش زیر فشارهای مسئولیت های گوناگون خم شده است و ازهر فشاری سنگین تر زمانی است که می بیند همه مدیران و مسئولان و نهادهای ناکارامد بابت کارهای نکرده و وظایف انجام نداده بر سر مردم و ملت منت هم می گذارند و پدر ایرانی با لبخندی از کنار این همه بلاهت می گذرد و به واقعیت های زندگی خود باز می گردد . یا علی می گوید و به تامین جهیزیه برای دختر یا دختران خود می اندیشد به فکر داماد کردن پسر و پسران خود است به فکر تامین رفاه و امکانات اولیه برای فرزندان کوچک خود است . پدر ایرانی بر خلاف همه پدران در جهان دغدغه پوشک و شیر خشک کودک خود را دارد اما خم به ابرو نمی اورد .همه این فکرها و تلاشها جایی سخت و جانفرسا می شود که پدر ایرانی احساس تنهایی و بی پشتوانگی می کند . حکومت و دولت ناتوان از سویی و فرهنگ و عرف ناپسند اجتماعی از سوی دیگر پدر ایرانی را تحت فشار قرار می دهد . فرهنگ غلطی که مردانگی را در سختی کشیدن جسمانی تعریف کرده در کم خوابی و ایثار و از خود گذشتگی تعریف کرده در حالی که این از خود گذشتگی بیش از حد ؛ عقلا و اخلاقا شایسته و روا نیست . جامعه شاداب و موفق و برخوردار از اینده ای روشن ؛ جامعه ای است که در ان پدرانی شاداب ، ارام و سالم و امیدوار داشته باشد که خود را فدای نسل پس از خود و خانواده خود نکنند بلکه با زندگی وتلاش معقول و منطقی خود زمینه شکوفایی خانواده و جامعه خود را فراهم سازند. پدرانی که جوانی و نیرو و انرژی خود را برای جبران کم کاری و ناکارامدی نهادهای مسئول و برخی خرده فرهنگ های غلط در کشور هدر ندهند.
این ها را گفتم تا با کمال خضوع و احترام بگویم پدران ایرانی سخت ترین دوران خود را سپری می کنند و شایسته است دست تک تک انها را ببوسیم و قدردان انها باشیم زیرا بسیاری از ارامش و اسایش و امنیت ور فاهی نسبی که داریم مدیون انهاست نه مدعیان توخالی که از انجام تکالیف خود عاجز هستند و همه مسئولیتهای خود را به بردوش پدران مظلوم ایران زمین وانهاده اند و از به زبان اوردن نام مبارک مولای متقیان علی علیه السلام هم شرم نمی کنند وقتی هیچ شباهتی با امیرمومنان ندارد . مولایی که همه عمر پربرکت خود را با دردمندی مردمان سپری کرد و جان مبارک خود را فدای حق طلبی و ظلم ستیزی کرد.
پدر ایرانی دوستت داریم و در برابر عظمت و شجاعت تو سر تعظیم فرو می اوریم هر چند نام تو بر هیچ خیابانی نیست و عکس تو در هیچ بزرگراهی نصب نشده اما تمثال مبارک تو در قلب همه فرزندان ایران زمین حک شده است و فرزندان دست کم با اغوشی گرم قدردان شما هستند.