استراتژیهای نوآوری در کشورهای در حال توسعه
کشورهای درحالتوسعه، امروزه بهخوبی دریافتهاند نسخههای تجویزی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، مانند: آزادسازی، مقررات زدایی و خصوصیسازی و نظایر آنها اثرات محدودی در رشد پایدار در کشورهای جهان سوم داشته و توسعه نوآوریها و ورود به صنایع پیشرفته میتواند به این کشورها کمک کند.
نوآوریهای فنّاورانه در صدر فهرست قرار دارند ولی بهتنهایی از کارایی لازم برخوردار نیستند. نوآوریهای سازمانی که ماهیت غیر فنّاورانه دارند، نوآوری در تکنیکهای بازاریابی و همچنین نوآوری در فرایندها و سایر نوآوریها باید در کنار نوآوری فنّاورانه قرار گیرند تا به گونه مؤثری برونداد یا خروجی مناسب را ایجاد کنند.
- مشکلات و محرکهای کشورهای درحالتوسعه
مشکلات کشورهای جهان سوم برای توسعه نوآوری از سه مؤلفه نشأت میگیرد:
الف) مبادله نابرابر یا دادوستد نامناسب یا به عبارتی منفی بودن تراز مبادلات.
ب) شرایط حاکمیتی و مدلهای اداره کشورهای درحالتوسعه که بعضیهایشان کارآمدی لازم را ندارند.
ج) آموزش غیر کافی و غیرموثر در کشورهای درحالتوسعه.
برای برونرفت از این مشکلات، کاربرد یک راهحل برای همه نتیجهبخش نخواهد بود، بلکه بر اساس سطوح توسعه و فرهنگ سیاستهای مربوط به پیشبرد نوآوری متفاوت است.
محرکههای جهانی تحول در این کشورها تحت تأثیر دو عامل مهم بهعنوان محرکهای اصلی در حال شکل گرفتن است:
الف) شدت گرفتن روند جهانیشدن و تأثیر آن در سایر قلمروها، اهمیت تجارت را در اقتصاد جهانی فزونی بخشیده است.
ب) تحول خارقالعاده ارتباطات راه دور به گونه قابلملاحظهای فاصله کشورها و اختلافزمانی آنها را کاهش داده، دورترین قلمروها را به فعالترین نواحی جهان متصل کرده است.
- فضای نوآوری در کشورهای درحالتوسعه
مطالعات انجامشده ضعفهای مربوط به فضای نوآوری در کشورهای درحالتوسعه را بررسی و سه عامل ذیل را عنوان کردهاند:
۱) پایین بودن سطح آموزش: اگر در دوره ماقبل صنعتی کشورها به ریشهکن کردن بیسوادی اهتمام داشته در عصر صنعتی شدن کشورها نیاز به داشتن افراد متخصص و نیمه ماهر دارند، در عصر فراصنعتی جوامع نیاز دارند تا سهم قابلملاحظهای از جمعیت کشور از آموزش عالی برخوردار باشند.
۲) فضای کسبوکار: فضای کسبوکار با توسعه نوآوری نسبت مستقیم دارد و هر میزان فضای کسبوکار رقابتی و سیستمهای دستوپا گیر بوروکراتیک کمتر باشند و قوانین از کارآفرینان حمایت کنند شرایط مناسبتری برای نوآوری مهیا میشود.
۳) زیرساختهای اطلاعاتی: زیرساختهای مناسب ارتباطی و اطلاعاتی از ابزارهای اولیه نوآوری است.
- سیستمها و فرایندهای نوآوری
سیستم نوآوری مشتمل بر مجموعهای از سازمانها (شرکتها و مؤسسات، بنگاهها، دانشگاهها، آزمایشگاههای عمومی و تخصصی و …) است که ارتباطات آنها با یکدیگر فرایند نوآوری را به وجود میآورد و یا توسعه میدهد.
در اغلب کشورهای درحالتوسعه تعداد زیادی شرکتهای کوچک همراه با تعدادی از شرکتهای خارجی جدا از سایر بخشهای اقتصادی فعالیت دارند. از سوی دیگر بخش دانش بطور کلی در مراکز دانشگاهی پژوهشی در برج عاج و بهصورت ایزوله و در فضای بسته فعالیت میکند و دانشگاهها و بازار کار ارتباط ضعیفی با یکدیگر دارند. معمولاً در این کشورها بخش عمومی سازوکارهایی برای توسعه صادرات و افزایش سرمایهگذاری خارجی ایجاد کردهاند که به دلیل عدم انعطافپذیری و فقدان محرکهای کافی برای کارآفرینی اثربخشی چندانی ندارند.
سطح تحقیق و توسعه در بخش کسبوکار در حد پایینی است و بیشتر تحقیق و توسعه توسط دولتها و در بخشهای دانشگاهی و بدون ارتباط با اقتصاد کشورها، انجام میشود.
- معیارهای ارزیابی سیستمهای نوآوری و متغیرهای مربوطه در یک کشور
بانک جهانی بهمنظور ارزیابی سیستمهای نوآوری، معیارها و شاخصهایی را پیشنهاد کرده است که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱) تعداد حق امتیازهای واگذار شده؛
۲) میزان همکاری دانشگاههای یک کشور با بنگاه اقتصادی؛
۳) تعداد مقالاتی که افراد یک کشور در نشریات علمی و فنی منتشر میکنند؛
۴) میزان پرداختهای یک کشور بابت حق لیسانسهای پرداختی به خارج؛
۵) سهم تحقیق و توسعه به تولید ناخالص ملی یک کشور؛
۶) سهم سرمایهگذاری مستقیم خارجی در تولید ناخالص داخلی؛
۷) میزان درآمد یک کشور از محل حق لیسانسهای دریافتی؛
۸) سهم صادرات صنایع پیشرفته به کل صادرات نفتی؛
۹) تعداد پژوهشگران یک کشور (به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت)؛
۱۰) سهم کالاهای صنعتی به تولید ناخالص ملی؛
۱۱) تعداد کارآفرینان به کل مدیران کشور؛
۲۱) سهم بخش خصوصی در هزینههای تحقیق و توسعه کل کشور.
راهکارهای توسعه نوآوری در کشورهای در حال توسعه
الف) تدوین استراتژی نوآوری در سطح ملی: اتخاذ خط مشیهای مربوط به نوآوری و تعیین دامنه توقعها و انتظارهای متناسب با سطح توسعه و پیشرفتهای آموزش و تبدیل نوآوریها به قابلیتهای نهادی را شامل میشود.
حمایتها یا کمکها به سمت مناطقی هدایت شود که از لحاظ پتانسیلهای تحقیق و توسعه و نوآوری آینده درخشانتری دارند.
ب) ایجاد زیرساختارهای تحقیقاتی و تکنولوژیکی مرتبط با صنعت و اقتصاد
توسعه بینش نوآوری و تقویت انگیزه افراد برای انجام نوآوری با استفاده از آموزش و پرورش آنها و تأمین اعتبار برای ایجاد مراکز تحقیقاتی پیداری یا کاربردی و ایجاد ارتباط ارگانیک بین مراکز تحقیقاتی و بنگاههای اقتصادی و صنعتی از اقدامات زیربنایی توسعه نوآوری است که با کمک دولتها انجام میپذیرد.
در هند در دهه ۰۸۹۱ با وجود اینکه انبوه کثیری از دانشمندان در مراکز تحقیقاتی اشتغال داشتند ارزش تجاری پروژههای آنها ناچیز بود ولی از سال ۶۸۹۱ با اصلاح نظام پژوهشی هند و ارتباط تحقیق و صنعت و حمایتهای مالی از نوآوران و اعطای وامهای بدون بهره و قراردادهای منعقده بین بخش صنعت و مراکز تحقیقاتی، هند را به یکی از نقشآفرینان در شبکه نوآوری تبدیل کرد.
ج) ایجاد پارکهای علمی فناوری محلی
تجربه کشورهای در حال توسعه نشان میدهد، صرف ایجاد این پارکها کنار دانشگاهها، به تنهایی موجب توسعه نوآوری فراهم نشده است بلکه تبدیل پارکهای علمی فناوری در مناطق مختلف کشور که به تدریج خودکفا شده، و با فروش نوآوری و ایده به اصحاب صنعت و اقتصاد امرار معاش میکنند موجب توسعه نوآوری شده است. توزیع آنها و به گونهای که به تناسب مزیتهای کشور در سطح کشور پراکنده و به توسعه نوآوری بپردازد، حمایتهای مالی بیپایان، عملاً این پارکها را مثمر ثمر نخواهد کرد.
د) ایجاد یا تقویت نهادهای توسعه ای در سطح ملی
خط مشیهای مرتبط با نوآوری باید مبتنی بر سرمایهگذاری اساسی در ایجاد زیرساختهای تکنولوژیکی استوار شود و توسعه مبتنی بر فناوری باید فراتر از نیازهای اولیه زندگی شود، بنابراین ایجاد نهادهای توسعهای به منظور سرمایه گذاری در ایجاد نوآوری برای رشد پایدار ضروری است. در اوگاندا با ایجاد یک “آژانس توسعه سرمایه گذاری” با استفاده از مزیتهای موجود در کشور که در سطح پایین فناوری قرار داشت با توسعه “پرورش گل و صادرات به بازارهای اروپایی” قدم به توسعه نوآوری گذاشت و با تمرکز به داروهای گیاهی آنرا توسعه داد. هم اینک ۰۷ درصد بیماریها در آفریقا از طریق داروهای بومی مداوا میشود. ویتنام و هندوستان با حضور در نرم افزارهای کامپیوتری که جزو صنایع پیشرفته محسوب میشوند، شرایط گستردهای برای نوآوری ایجاد کردهاند.
ه) حمایت کارآمد از نوآوران و کارآفرینان
ایجاد فضایی که در آن نوآوری رشد کند که مستلزم شناخت کافی از ماهیت و کیفیت بنگاههای اقتصادی میباشد، اعطای وامهای کم بهره به پروژههای مبتنی بر نوآوری که از مخاطرات کمتری برخوردار هستند و اعطای یارانه به پروژههای مبتنی بر نوآوری که پرمخاطره هستند و بازگشت سرمایه را با خطرات زیاد مواجه میداند به گونه ای که در همه مراحل پیشرفت این پروژهها نظارت و از نتایج آنها بنحو کاملی استفاده شود. این شیوهها در اکثر کشورها متداول است.
و) جلب سرمایه گذاریهای مستقیم خارجی
ورود سرمایهگذاران خارجی به ویژه در صنایع پیشرفته و ورود فناوریهای جدید و تکنولوژیهای پیچیده به کشورها یکی از عوامل مؤثر توسعه نوآوری در کشورها است؛ تحولی که در چین و مالزی رخ داد ورود تکنولوژیهای جدید و هم چنین توسعه فرایندها و توسعه مدیریت در این کشورها را به ارمغان آورد.
سرمایهگذاران خارجی به فضای قانونی یا محیط قانونی که سرمایهگذاری آنها تضمین و مشوقهای مالی برای آنها داشته باشد علاقهمند و نسبت به سرمایهگذاری بلندمدت اقدام میکند.
سرمایهگذاری کوتاهمدت خارجی معمولاً به توسعه نوآوری نمیانجامد.
ز) همکاری کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته
همکاری بین کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته در زمینه تعیین انتقال تکنولوژی بهبود شرایط استفاده از حقامتیازها و داراییهای معنوی، گسترش تحقیق و توسعه و جبران خسارت ناشی از فرایند فرار مغزها از جمله مولفههایی است که به توسعه نوآوری در عرصه بینالمللی کمک خواهد کرد.
ح) تاکید بر آموزش و توسعه کارآفرینی با رویکرد نوآوری
نوآوران الزاماً افراد کارآفرین وآشنا با الزامات مدیریتی نیستند بنابراین برای پیوند دادن واثر بخش کردن نوآوری در کشورهای در حال توسعه، افزایش آموزشهای بمنظور توسعه مدیریت و کارافرینی از الزامات لازم برای تداوم اثربخشی استراتژیهای نوآوری در این کشورها است.
منبع: ماهنامه تدبیر