اسلایدر / مهمترین مطالبکتاب‌ها و پژوهش‌هایادداشت‌ها و مقالات شخصی

چه بر سرمان می اید و به کجا می رویم؟

امیر دبیری مهر

پژوهشگر علوم سیاسی

این روزها هر جا می روی و با هر کس مواجه می شوی همه بعد از چند ثانیه خوش و بش اولیه با چشمانی حیرت زده از هم می پرسند  این  مملکت به کجا میره و میخواد چی بشه ؟ گرانی ها تا کجا ادامه پیدا می کنه ؟ ایا دولت مملکت را رها کرده ؟ چرا کسی به فکر طبقات ضعیف که از مرز ۶۰ میلیون نفر گذشتند نیست ؟ ایا واقعا دیگه میشه با ۲ تا ۳ میلیون درامد زندگی کرد؟ این وضعیت می خواهد تا کی ادامه پیدا کند؟ دلار و خودرو و سکه و مسکن  تا کجا می خواهد افزایش قیمت پیدا کند؟برخی هم بلافاصله همه کاسه و کوزه ها را سر دولت و رییس جمهور می شکنند و با بکار بردن برخی تعابیر دل خود را خنک می کنند. اما ایا با طنز و کنایه و نق زدن و حتی ناسزاگویی به مقامات و نهادها  مشکلات شرم می کنند و کنار می روند؟ در این یادداشت سعی می شود برخی از واقعیات حاکم بر کشور بیان شود شاید عاقلانی خودخواه  رخت خویش را از این  ورطه به اسانی بیرون کشند یا عاقلانی اگاه و دلسوز برای کشور و جامعه چاره ای بیندیشند.

‏۱- وضع حاکم بر کشور محصول انباشت مشکلات حل نشده ، سیاست های غلط واستمرار یافته ؛ تصمیمات صحیح گرفته نشده و تعارفات و ملاحظات بلاجهت و گاه عوام فریبانه است . اما همانطور که بیماری ها د رمراحل اولیه قابل تحمل هستند و در مرحله حاد می توانند بحران افرین باشند سیستم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هم اینگونه است بعد از مدتی اگر  اصلاح نشود در قالب بحران ها سرباز می زند. از این رو برای حل انها نیز باید گام به گام و مرحله به مرحله انها را تحلیل و مرتفع کرد. البته تشخیص اولویت ها در این مسیر بسیار مهم و تعیین کننده است . از این امروز برای اصلاح امروز بهتر از فرداست و پس فردا دیر است زیرا شاید مجالی برای تصمیم گیری نماند.

۲- دولت حسن روحانی مملکت را رها نکرده و با تمام توان تلاش می کند  در سال اخر خود مردود نشود و کارنامه سیاهی از خود بجا نگذارد . نباید مرعوب  ادعاهای رقیبان سیاسی دولت در داخل و رسانه های معاند در خارج شد که با تمام توان عمدا با سهوا دولت را تخریب و مردم را نا امید می کنند. اما واقعیت این است که با در نظر گرفتن همه شرایط  بیشتر از این کاری از دست این رییس جمهور و این معاون اول و این وزیران پیر و فرتوت بر نمیاد. نباید منتظر باشید اذعان به این ناتوانی  را از زبان انها بشنوید . انها شبانه روز کار می کنند جلسه می گذارند و تصمیم می گیرند اما نتیجه بخشی ان در مقایسه با حجم مشکلات محدود است و به سفره و زندگی مردم راه نمی یابد اما شوربختانه خطا و اشتباهات انها به سرعت بر زندگی مردم تاثیر مخرب و ویرانگر می گذارد و این هم از نتایج ساختارها و فرایندهای معیوب در کشور است که بهره وری و بازدهی عملکرد نهاد دولت را به حداقل رسانده است .

‏۳- تقلیل مشکلات کنونی کشور به دولت و انگشت اتهام را به قوه مجریه نشانه رفتن اولا سادگی و خوش خیالی  است دوما بی انصافی است . بنده نه حامی این دولت هستم و نه رابطه ای با این دولت دارم اما بعنوان یک پژوهشگر سیاسی با نگاه ملی سعی می کنم مردم را با تحلیل غلط فریب ندهم .درایجاد وضع موجود همگان اعم از دیگر قوا و نهادها از گذشته تا امروز و خود مردم دخیل بوده و هستیم. وضع امروز کشور هر چه که هست برایند همه رفتارها و طرز فکرها و تصمیم ها ی تک تک ایرانیان از بالا تا پایین است . از رانندگی غلط مان ، از رفتارهای اجتماعی با همدیگر، از قانون شکنی و قانون گریزی ، از بی اعتمادی هایی که ایجاد کردیم تا بسیاری از ناهنجاری هایی که گریبان گیر ماست که دوسال پیش در نظریه دولت ملت علیه دولت ملی مطرح کردم . اگر رو به تباهی رفتیم نتیجه رفتارها و تصمیم های غلط همه ماست و اگر هم هنوز هستیم و پابرجا ماندیم مدیون خوبان و نیکان روزگار و تصمیم های بخردانه و صحیح انهاست . فقط گاهی مردم دیواری کوتاه تر از دولت برای تخلیه روانی خود پیدا نمی کنند و حکومت هم کردنی نازک تر از مردم برای زدن نمی یابد . مساله این است که هر چند نقد دولت خوب و مفید است اما توقف در این سطح موجب توقف شده و ره به جایی نمی برد و در نقد و اسیب شناسی باید نگاهی جامع الاطراف داشت .

‏۴- هر چند ریشه و علت العلل مشکلات در داخل است اما نباید این واقعیت را کتمان کنیم که کلید گره گشایی از مشکلات کشور در کوتاه مدت و در این مقطع  سیاست خارجی است .   در جهانی زندگی می کنیم که بدون تعامل سازنده با جهان و همکاری با کشور ها و اتحادیه ها و بلوک های قدرت نمی توان جلب سرمایه کرد نمی توان در

همکاری های اقتصادی ثروت افرین داشت . نمی توان صادرات جدی داشت تا ارزش پول ملی به این سطح خفت بار تنزل نیابد.مساله امریکا در سیاست خارجی ایران انقدر پر رنگ بوده و هست که هر وقت سخن از اصلاح مناسبات خارجی گفته می شود عده ای تصور می کنند منظور صرفا مذاکره با واشنگتن است . خیر همه مناسبات سیاسی ایران در صحنه بین الملل منحصر به رابطه با امریکا نیست . جمهوری اسلامی ایران اساسا از ابتدا جهان را به جبهه ی حق و باطل و کفر و ایمان تقسیم کرده و درک درست و علمی و تجربی به نظام بین الملل نداشته و حتی هنوز کسانی هستند که از هرچه خارجی است بیزار هستند و ایده ال را این می دانند که کشور بتواند در انزوا روی پای خود بایستد.

بسیاری از تصمیم گیران سیاست خارجی در ایران دانش اموخته علوم سیاسی  و روابط بین الملل نیستند چندان تاریخ جهان را نمی شناسند با زبانهای خارجی اشنا نسیتند تجربه زیسته در دیگر کشورها ندارندفرایندهای بین المللی را نمی شناسند و متاسفانه برخی از انها هم تقیه ناصواب می کنند یعنی برای حفظ جایگاه و منافع خود را به نادانی می زنند. در فضای تصمیم گیری کشور نوعی جهان هراسی حاکم است با این نگاه نمی توان با جهان تعامل کرد. شهروندان ایرانی  در ارتباط و تعامل با جهان است که توانا و کوشا و فعال می شوند  از سویی به توانایی های داخلی پی می برند و از سوی دیگر  برای عبور از ضعفهای تاریخی و امروزین راهکار پیدا می کنند. بنابر این نه گره گشایی مشکلات کشور در گروه صرف مذاکره با امریکاست و نه عدم مذاکره با امریکا نشان دهنده قدرت و استقلال سیاسی کشور و عزت است . انچه مهم است این است که باید جهان  را  شناخت  و  نظم ها و قواعد حاکم بر ان را هرچند مورد پسندمان نباشد   به رسمیت شناخت و حتی برای تغییر نظم های ناعادلانه باید در انها مشارکت داشت  با ستیز و شعار و دشمن تراشی دون کیشوت وار نمی توان با جهان تعامل کرد وگرنه هزینه این سیاست غلط را مردم با فقر و فلاکت . کاهش ارزش پول ملی و بی اعتباری گذرنامه ، خواهند پرداخت.

با وضع کنونی و تشدید  تحریم ها و نداشتن متحدین راهبردی در صحنه بین المللی  چشم انداز روشنی پیش رو نیست و در نخستین گام باید و باید تحریم ها را از هر طریقی شده از بین برد تا کشور بتواند برای گام های بعدی نفس بکشد. این مهم را دست کم نگیرید.

‏۵- دولت وابسته به نفت وقتی نفت ندارد فلج و علیل است .  در حال حاضر نه نفت می فروشیم که درامدی  حاصل از ان داشته باشیم داریم ونه انچه هم که با هزار حیله می فروشیم به دست مان نمی رسد. عدم تصویب fatf به نظرم حلقه تحریم ها را تنگ تر کرد . دست حضرات درد نکنه با این تشخیص وخدمت به مصلحت نظام! حلقه تحریم ها را ناخواسته تنگتر کردند. در چنین شرایطی دولت مجبور است بعنوان یک بنگاه در دخل و خرج خود تجدید نظر کند. خرج ها را که عبارتند از تسهیلات و امکانات به مردم است کاهش دهد و دخل و درامد خود را که مالیات و فروش کالا و خدمات است افزایش دهد. و مشخص است در کشوری که دولت بزرگترین بنگاه است این سیاست موجب سخت شدن زندگی بر مردم می شود. دیگر نهادهای بزرگ کشور و شبه دولتی ها هم همین سیاست را ادامه داده و فشار برگلوی مردم تشدید می شود . انچه که درگوشه و کنار از مردم و تحلیل گران درباره نقش دولت در بازارهایی مثل بورس و ارز و مسکن و خودرو می شنویم خیلی دور از واقعیت نیست . این ها کالاهای اصلی بوتیک دولت است و برای تمشیت امور چاره ای جز بازی با انها ندارد گاه با واسطه و گاه بی واسطه  که نتیجه نهایی ان گرانی و تورم و افزایش نقدینگی است . افزایش بی رویه قیمت خودروهای بی کیفیت داخلی نمونه اشکار این سیاست است که با صد ترفند و حیله هم برای مردم قابل توجیه نیست و ارتباطات جهانی تشت رسوایی خودرو سازی را واژگون کرده و هدف از جلوگیری از واردات خودرو بر همه روشن شده است . وگرنه هیچ عقل و منطقی با انحصاری بودن تولید خودرو و غیر رقابتی بودن ان همراه نیست .

‏۶-  در این اوضاع اشفته بازار و گرانی و فشار بر مردم و اعمال فشار های بین المللی که البته می تواند  فرصتهایی برای اصلاح برخی امور در داخل ایجادکند مانند رونق تولید و افزایش صادرات برخی  سود جویان ، فرصت طلبان و  مدیران ناسالم و رانت خوار اجازه نمی دهند تهدید ها را به فرصت تبدیل کنیم . نمونه ان سو استفاده های کلانی بود از ارز ۴۲۰۰ تومانی بعمل امد متاسفانه  با خیانت کنندگان به منافع ملی هم برخورد جدی و قاطع صورت نمی گیرد و این روزها را دوران طلایی مفسدین و سود جویان و فرصت طلبان فاقد غیرت ملی و مسئولیت اجتماعی و اخلاق انسانی کرده است . نمونه بارز ان سودجویی های سرسام اور در بازار مسکن و ملک و زمین است که بارها درباره انها نوشته و گفته ام ولی متاسفانه از انجا که سود اوری این بازار در همه تار و پوددولت و شبه دولتی ها نفوذ کرده عزمی برای اصلاح ان وجود ندارد. مردم به حق انتظار دارند تاز مانی که ساختارها و سازمانها طوری اصلاح شوند که مانع از شکل گیری فساد و سودجویی نامشروع شود ؛ با مظاهر فساد و فرصت طلبی نظام حکومتی با قاطعیت برخورد کند تا مرهمی بر قلب شهروندان سالم وقانون مند باشد و هم بازدارندگی داشته باشد. نقش قوه قضاییه در این فضا بسیار تعیین کننده است .

‏۷- با وجود همه این مشکلات بزرگترین تهدید و اسیب؛  نا امیدی و یاس و ترس از مواجهه با مشکلات است . ایران امروز بیش از هر چیز به مگا تحلیل  ونقشه راههای کلان برای عبور به وضع بهتر نیاز دارد  اما نه توسط کسانی که تا خرخره در منافع مادی غرق هستند بلکه توسط اندیشمندان و صاحب نظران خارج از دایره قدرت که فقط و فقط به منافع ملی می اندیشند نه چشم به قدرت خارجی دارند و نه قدرت داخلی. نه مرعوب جهان هستند ونه از جهان می ترسند نه وابسته به قدرت در داخل هستند و نه همکاری با قدرت در جهت صلاح و اصلاح و بهبود امور را ننگ و عار می دانند چنانچه برخی روشنفکر نماها اینچنین هستند. رویکردهای خرد و جزیی هم گره گشا نیست متاسفانه در ایران اغلب دیدگاهها و نظرات برای برون رفت از وضع موجود بخشی و خرد و جزیی نگر است . نسخه های صرفا اقتصادی موجب بهبود وضع اقتصادی ایران نمی شود. نسخه های صرفا امنیتی و انتظامی موجب بهبود وضع امنیتی و انتظامی کشور نمی شود. نسخه های فرهنگی و و اجتماعی موجب اعتلای فرهنگی نمی شود.  نسخه های همه جانبه ، تدریجی ؛ شجاعانه ، هزینه دار ؛ تجربه شده ؛ بخردانه می تواند ما را یک گام جلو ببرد.

‏نباید فراموش کنیم که فرصت ها محدود است و فشارها به مردم هر روز بیشتر می شود بدون تکیه ومشارکت مردم نمی توان از دالان مشکلات عبور کرد . باید به مردم بازگشت و با مردم و برای مردم موانع را از میان برداشت . دوران باند بازی و قبیله گرایی حزب گرایی و فامیل بازی گذشته .عزت ومنافع ایران و ایرانی در خطر است. با شعار دادن و حلوا حلوا کردن کام مردم شیرین نخواهد شد. واقعیتها  بر زندگی مردم حاکم هستندبا بوق و تبلیغ و تهدید و تطمیع نمی توان در دراز مدت واقعیت ها را انکار و برخی توهمات را جای واقعیت نشاند.

ایران کشور بزرگ و ثروتمندی است جمهوری اسلامی هم زحمات و خدمات ماندگاری داشته و نمی توان انها را انکار کرد. دشمنان خارجی هم مشکلات زیادی برای کشور ایجاد کرده اند . اما نمی توانیم چشمانمان را بر ظرفیت های بالای نسل جدید این کشور برای شتاب دهی به توسعه ببندیم و به بهانه های مختلف انها را از مشارکت در تصمیم سازی ها محروم کنیم نمی توانیم برخی سیاست های غلط  و ناکارامد را با لجباری ادامه دهیم و در انها تجدید نظر نکنیم . نمی توانیم با فساد و ساز و کارهای فساد ساز با قاطعیت برخورد نکنیم یا استثنا قایل شویم . نمی توان برای برخی افراد و نهادها مصونیت های فراقانونی ایجاد کرده و انها را پاسخگوی مردم ندانیم . نمی توان صحبت از قانون کرد اما قانون را فصل الخطاب قرار نداد. نمی توان در برخی رویه ها و نهادها تجدید نظر نکرد و انتظار بهبود امور داشت . اسم این راهکارها عقب نشینی ، مرعوب شدگی ، اصلاح طلبی سیاسی ، پشیمانی و … نیست اسم اینها شجاعت مواجهه با واقعیت برای بهبود اوضاع کشور است . امروز سریع ترین و موثر ترین راهبرد صیانت از ارزشها توسل و تمسک به عقلانیت سیاسی است . متاسفانه تا کنون بیشتر از خزانه ارزش ها برای بازار سیاست هزینه کردیم و نتیجه همین شده است که شده باید بیاموزیم از خزانه سیاست و تدبیر برای تحکیم ارزش ها انسانی و اسلامی و اخلاقی هزینه کنیم .

در نتیجه می توان گفت راهکار اصلی در کشور استقرار دولتی ملی ؛ توسعه گرا و قانون مند در همه شئون است فراتر از قوه مجریه . بدین معنا که اگر همه تصمیمات ناظر به تامین منافع ملی ، پیشرفت همه جانبه کشور و مبتنی بر قوانین مترقی باشددر مردم امید به سازندگی و ارتقای کشور ایجاد خواهد شد و انگاه می توان از مردم انتظار همراهی و همدلی با نظام و دولت را داشت و گرنه این نقارو دلخوری روز به روز تشدید خواهد شد ومیدان برای کسانی باز و فراخ می شود که نه دل در گرو خرد دارند نه سرسپرده ارزشها هستند .

https://www.didarnews.ir/fa/news/71571/%DA%86%D9%87-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%A2%DB%8C%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%85

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 3 =

دکمه بازگشت به بالا