چرا ایرانیان تا این حد شیفته اب و چمن و فضای سبز هستند؟
شاید در ابتدا تصور کنید در همه جای دنیا مردم صبح روزهای تعطیل وجمعه بار و بندیل می کنند و راهی پارک ها و جاده ها و رودخانه ها می شوند تا یک درخت و تیکه فضای سبز و از همه بالاتر رودخانه ای پیدا کرده و انجا اطراق کرده و بساط جوجه کباب و چایی و تخمه و میوه و تخته و پاسور و منچ و قلیون را برپا کنند. خوبه بدونید این ویژگی منحصر به ایرانیان است و در کمتر کشوری چنین رسم و رفتاری مشاهده می شود .البته در همه دنیا مردم به پارک و کوه و جنگل ودریا می روند اما برای پیاده روی و ورزش و مشاهده و حمام افتاب نه برای اطراق و زیلو پهن کردن و بساط کردن .من حتی در برخی شهرهای خشک و کم اب ایران دیدم ملت در وسط بولوارهای شهری اطراق و بساط عیش و طرب را برپا کرده اند و بدین آیین دل خوش می دارند
حتی ایرانیان وقتی از ایده ال های زندگی هم صحبت می کنند ارزوی داشتن حیاط و حوض و درخت وباغ و استخر و جوب می کنند .در تعطیلات هم می بینیم چه هجوم سهمگینی به سوی شمال برای دریا می برند
دلایل اصلی این رفتار ایرانیان را می توان چنین بر شمرد که همگی ریشه در مفهومی به نام ناخودآگاه تاریخی ایرانیان دارد
١- ایرانیان ملتی هستند که مساله اب و خشکسالی از گذشته های دور مهمترین دغدغه انها بوده است و همه سکونت گاهها بامحوریت اب و چشمه و رودخانه و قنات شکل گرفته است و ایرانیان همیشه در پنهانی ترین لایه های وجود خود از خشکسالی و بی ابی وحشت داشته و دارند و اب و سبزه و درخت را منتها الیه سعادت و خوشبختی می دانند و به ان پناه می برند و در جستجوی ان هستند.اگر تاریخ ایران را خوب مطالعه کنید ریشه بسیاری از جنگها و غارت ها همین اب بوده است.
٢- اب و درخت و سبزه در ذهنیت ایرانیان همان بهشت برینی است که خداوند وعده ان را برای نیکوکاران داده و ایرانیان با سکنی در آن با رندی خاصی نقد چمن و چشمه را به نسیه بهشت و کوثر ترجیح می دهند بدون انکه نیکی کرده یا زحمتی بکشند و بدون محاسبه و محشری ان را بدست می اورند.
٣- دلیل اخر که معقول است فقدان امکانات تفریحی و غلبه زندگی آپارتمانی است که موجب می شود ایرانیان به ویلا ها و باغات شخصی و در صورت فقدان انها به پارک و چمن و جاده و دشت سرازیر شوند حتی اگر یک درخت مشاهده کنند یا نهری کوچک ببینند تنی به اب می زنند و نفسی تازه می کنند و صفایی می کنند.
بهر حال این هم از ویژگی های منحصر بفرد ایرانیان است که موجب می شود زندگی برای انها تحمل پذیر تر شده و احساس خوشبختی کنند و یکی از ترفندهای سازگاری ایرانیان است که هزاران سال این مردم را از نابودی تخت سخت ترین شرایط نجات داده است
نتیجه :از این رو حکمرانی بر این مردم از جهاتی ساده تر از آنی است که تصور می شود بجای این همه هزینه های غیر ضروری و حیف و میل های بی فایده تا می توانید در این ملک درخت و گل و چمن بکارید و پارک و بوستان و باغ بسازید و اب در ان جاری کنیدو ببینیداین ملت چه احساس رضایتی خواهندداشت .برای نمونه دریاچه مصنوعی خلیج فارس یا چیتگر را ببینید که پیرامون آن بافت و ساخت جدیدی از زندگی در حال شکل گیری است .هر کس در این سیاست ساده شک داردجمعه ها در بوستان های شهر از خزانه تا نیاوران کمی قدم بزند تا باور کند چه می گویم