ایا تهدید و توقیف نفت کش ها به جنگ نفت کش ها خواهد انجامید؟
امیر دبیری مهر
بعد از مدتها فراز و نشیب و برخی تحرکات در خلیج فارس مانند حمله به نفت کش ها در بندر فجیره و درنهایت سرنگونی پهباد جاسوسی امریکا توسط نیروهای هوافضای سپاه و رجز خوانی طرفین برای اعلام دست برتر داشتن در منطقه ظاهرا قرار نیست تنش های پیرامون نفت کش ها پایان یابد و با ورود بازیگر سومی در این فضا اوضاع در حال پیچیده تر شدن است . بریتانیا با توقیف راهزن گونه نفت کش ایرانی در ابهای اسپانیا در جبل الطارق و اصرار بر عدم رفع توقیف آن نقش مخربی را در این میان ایفا می کند و این نگرانی و فرضیه را به ذهن متبادر می سازد که لندن نقشه و اهداف مرموزی را در خلیج فارس تعقیب می کند که در جار وو جنجال های ترامپ کمتر دیده می شود. واقعیت این است که همواره رفتارها و سیاست های بریتانیا را در قیاس با دیگر کشورها مانند امریکا باید با دقت و حساسیت بیشتری تعقیب کرد زیرا از سویی پیچیده تر و ازسویی خطرناک تر است . شاهد این ادعا تاریخ روابط خارجی بریتانیاست بویژه از زمانی که امریکا در یک قرن اخیر وارد صحنه بین الملل شده همواره بریتانیا در پشت صحنه امریکا را بازی داده و از توان نظامی و امنیتی این کشور در راستای منافع خود بهترین بهره برداری را کرده است . برای مثال در کودتای ۲۸ مرداد که امریکاییها انجام دادند طراح نقشه بریتانیا بود و اساسا طرف دعوا هم بریتانیا بود که با ملی شدن صنعت نفت دستش از منابع نفتی ایران کوتاه شده بود اما به شکل موذیانه ای و ایجاد نگرانی در واشنگتن مبنی بر احتمال غلبه کمونیسم بر ایران (در حالی که هیچ زمینه جدی نداشت ) امریکا را وارد کودتایی کرد که بیشترین نفع ان را بریتانیا برد. در شرایط کنونی نوع موضع گیری ها و رفتارهای بریتانیا علیه ایران روز به روز شدید تر می شود گویا لندن مایل است زمینه درگیری حتی از نوع موقت و پراکنده را در خلیج فارس را فراهم سازد بویژه که انها بهتر از هر کس می دانند ترامپ نه می خواهد و نه شرایط ورود به یک درگیری با ایران را دارد اما بریتانیا مایل است ترامپ را به معرکه جدیدی وارد سازد. ادعای بدون سند و باور نکردنی اخیر لندن مبنی بر مزاحمت سه قایق ایرانی برای یک نفت کش انگلیسی نمونه جدید این بازی مرموز بریتانیا ست .اما بعد از این مقدمه باید دو نکته را بطور مشخص روشن ساخت اول اینکه هدف بریتانیا از این تحریک چیست ؟ دوم اینکه چطور باید نقشه مرموز لندن را ناکام کرد؟
در پاسخ به سوال اول به نظر می رسد دولت بریتانیا تمایل چندانی برای ادامه کار ترامپ در کاخ سفید ندارد . ماجرای جنجالی توهین وفحاشی های سفیر بریتانیا در واشنگتن و افشای ان که منجر به واکنش تند ترامپ و اخراج اقای سفیر از امریکا شد یک شاهد جدی در این خصوص است . انگلیسی ها وارد شدن ترامپ در یک درگیری هر چند محدود در خلیج فارس را منجر به تحت الشعاع قرار گرفتن موفقیت های اقتصادی او در امریکا دانسته که احتمال پیروزی او در دور دوم انتخابات را کم خواهد کرد. از این رو لندن در واقع پوست خربزه زیر پای ترامپ پهن کرده است . در سطحی کلان تر لندن که بین سالهای ۱۹۶۷ تا 1973 خلیج فارس را ترک و امریکا را جانشین خود در منطقه کرد مدتی است تحت تاثیر تحولات جدید بین المللی نگرانی جدیدی پیدا کرده است و اینکه مبادا امریکا به تدریج حضور خود را در خلیج فارس کاهش دهد و استعمار پیر در صورت چنین اتفاقی باید زمینه های بازگشت خود را فراهم سازد تا منطقه با خلا هژمونیک مواجه نشود بویژه که مهمترین الترناتیو هژمون ایران خواهد بود. از این رو انگلیس در ماه گذشته مواضع تند و تهاجمی علیه ایران اتخاذ کرده است و هر جا امریکا و ترامپ مقداری عقب نشینی کردند لندن جبران مافات کرده و موضعی خصمانه اتخاذ کرده است .
بنا براین اگر بپذیریم انگلیس از درگیری در خلیح فارس استقبال می کند و به دنبال چنین نقشه شومی است باید هوشیارانه نقشه این کشور را برملا کرده و ناکام بگذاریم . رفتارهای هیجانی و احساسی و تنش زا در این شرایط دقیقا بازی در زمین دشمن است هر چند با لحن و ژست انقلابی باشد .فراموش نکنیم بسیاری از درگیری ها و تنش های نظامی در تاریخ روابط بین الملل ناشی از رفتارهای نابخردانه و هیجانی و احساسی بوده است و می تواند اتش جنگ را برافروزد. بویژه که در حال حاضر بازیگر مرموز و خبیثی مانند بریتانیا وارد بازی شده و باید مراقب رفتارهای روباه پیر استعماری بود.