پانزده سال است که با مفهوم اندیشکده خرد زندگی میکنم
پانزده سال است که با مفهوم اندیشکده خرد زندگی میکنم
کتاب خردمندی و پارسایی مجلد سوم از مجموعه تاملات اندیشکده خرد است. دو کتاب دیگر این مجموعه را هم شما نوشتهاید و گویا اندیشکده خرد نام برنامه پژوهشیای است که شما برای خود اتخاذ کردهاید. آیا اینگونه است؟
به نام خداوند جان و خرد …و سپاس از شما برای دعوت به این گفتگو ….اندیشکده خرد یک مفهومی است که بالغ بر ۱۵ سال است با آن زندگی می کنم . در ابتدا نام وبلاگ من بود که از سال ۱۳۸۳ به روز می شود و سپس تبدیل به وبسایت بنده شد که الان به روز می شود و حاوی نوشته و مقالات و مصاحبه هاست . اما در چشم اندازی وسیع تر اندیشکده خرد دربرگیرنده فضای کاری و تعاملات پژوهشی تعدادی از پژوهشگران در حوزه های گوناگون از جمله فلسفه ؛ علوم اجتماعی ؛ رسانه و مطالعات ارتباطی ، دین پژوهی و علوم سیاسی و روابط بین الملل است که با هم در طول سال همکاری داریم و امیدواریم بتوان زمانی با فراهم شدن مقدمات ان تجسم و تعین بیرونی و رسمی پیدا کند.
پیش از آنکه به کتاب حاضر بپردازیم کمی هم درباره دو کتاب پیشین مجموعه تاملات اندیشکده خرد توضیح و درباره نسبت آن کتابها با کتاب حاضر هم بگوئید:
این سه کتاب که در ادامه درباره انها توضیح خواهم دادم به عبارتی ماحصل ۱۵ سال پژوهش های اینجانب در حوزه هایی است که در انها تخصص داشته یا علاقه یا تجربه دارم . به دیگر سخن من دانش اموخته علوم سیاسی و رو ابط بین الملل هستم از سوی دیگر تجارب انباشته در کار فرهنگی و رسانه ای داشته و دارم و از جانب دیگر به شدت ه حوزه فلسفه و ادبیات و دین دلبسته ام و هیچگاه نتوانسته ام این تعلق خاطر متکثر خودم را بسامان و همسو کنم تا اینکه متوجه شدم این ناکامی در واقع عین هدایت و کامیابی بوده زیرا عصری که ما در ان زندگی می کنم عصر مطالعات بین رشته ای است نه مطالعات تخصصی. زیرا گره گشایی از مشکلات و معضلات و مسایل جامعه با رهیافت بین رشته ای مرتفع می شود . از این رو تصمیم گرفتم بالغ بر حدود ۴۰ مقله و نوشتار برامده از پژوهشهای گذشته ام را در دسته بندی منسجمی در قالب سه کتاب ویراسته و اماده کنم که بحمدالله چنین شد .
کتاب نخست یعنی ملک سلطانی و نگین سلیمانی که جستارهایی درباره سیاست ، رسانه و امنیت است در انتهای سال ۱۳۹۶ از سوی انتشارات نقد فرهنگ و مدیر دانشمند آن اقای دکتر بیژن عبدالکریمی منتشر شد.
موضوع این کتاب مسایل بین رشته ای در حوزه های سیاست ، رسانه و امنیت مانند نقش رسانه ها در سیاست ایرانی ، رابطه رسانه ها و امنیت ملی ، عملیات روانی در جمهوری اسلامی ، کارکرد شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و…است.
مخاطبان کتاب عبارتند از :روزنامه نگاران ، مدیران ، دانشجویان و استادان ، پژوهشگران و سیاست مداران . اگر پرسیده شود کتاب مذکور چه حرف تازه ای برای گفتن دارد؟ باید عرض کنم این کتاب حاوی مجموعه ای از مقالات نو اورانه است زیرا اولا ضمن اینکه مبتنی و متکی بر نظریه ها و مباحث علمی در علوم سیاسی و ارتباطات است از طرح انتزاعی و خسته کننده مباحث پرهیز کرده و ثانیا با رویکردی واقع گرایانه موضوعات مهم و مبتلا به در ایران را مورد واکاوی قرار داده است .
به نظر من هر نویسنده ای باید به این پرسش مهم و بنیادین پاسخ دهد که چرا باید کتاب او را خواند؟ پاسخ من درباره کتاب ملک سلطانی و نگین سلیمانی است که پیچیدگی تحولات سیاسی و بین المللی همراه با تغییرات به لحظه در حوزه فناوری اطلاعات ایجاب می کند برای درک و تحلیل محیط پیرامونی به ابزارهای تحلیلی و تفسیری تجهیز شد. جهانی که در آن زندگی میکنیم جهانی بسیار پیچیده، تودرتو و رازآلود است و از این حیث به مراتب از جهان گذشته ناشناختنیتر مینماید اما انسان نیز به همین نسبت هوشمندتر، کنجکاوتر و ساعیتر برای شناختن جهانی است که در آن زیست میکنیم و همین توانایی بشری، اهمیت و کاربرد علوم انسانی را بیشتر نموده است؛ زیرا علوم انسانی قوانین، قواعد و نظریههای آن مقداری از پیچیدگی هستی نوین را زدوده و درک جهان پیرامون را ممکن و میسر میسازد. بر این اساس، دوران درهمتنیدگی علوم انسانی و پیوندهای وثیق رشتههای گوناگون فرارسیده است. به دیگر سخن، امروز نمیتوان برای شناخت قواعد حاکم بر معیشت، تولید، دخلوخرج، بازار و سرمایه به علم اقتصاد و حتی علوم اقتصادی کفایت کرد و از هیچ اقتصاددانی نمیتوان انتظار داشت بتواند با چیرگی بر قواعد و نظریههای اقتصادی پاسخگوی پرسشها و معضلات اقتصادی باشد، زیرا بین اقتصاد، فرهنگ، تاریخ، جامعهشناسی و سیاست روابط عمیق و درونی وجود دارد و شناخت مستقل آنها از هم ممکن نیست. اگر دورانی تخصصگرایی به معنای تمرکز بر شاخههای فرعی علوم انسانی لازمه پیشرفت بشر بوده امروز تسلط بر بینرشتهایها لازمه حل مسائل و برونرفت از مشکلات بشر است. این رهیافت در حوزه علوم سیاسی به شکل بارزی هویدا است. اگر موضوع علم سیاست را مطالعه قدرت در معنای همهجایی و همهزمانی آن بدانیم بسیاری از دیگر حوزههای نظری، تجربی و زیستی انسان با حوزه سیاست مرتبط هستند و پژوهش پیرامون آنها هم جذاب است و هم پرده از چهره پنهان قدرت برمیدارد. یکی از این حوزههای قابل مطالعه حوزه رسانه و ارتباطات است. پیوندهای سیاست، قدرت و امنیت از یک سو و رسانه، گفتمان و ارتباطات از سوی دیگر در جهان شبکهای و شیشهای که اینترنت، فناوریهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی شاهراه ارتباطی بین ابنای بشر شده به جد قابل مطالعه و بررسی است.
به نظر می رسد این کتاب تا حدی این تجهیر و تسلیح را انجام می دهد و خواندن آن سوالات مهمتری را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که پاسخ انها در مجلدات بعدی تاملات اندیشکده خرد است که در قالب کتابهای(( فرزانگی و جهانداری )) و (( خردمندی و پارسایی )) منتشر شده است .
کتابملک سلطانی و نگین سلیمانی در سه بخش و ۱۰ فصل به شرح زیر سامان یافته است :
بخش اول: مباحث نظری پیرامون رسانه و سیاست
فصل اول: بازیگران نوین عرصه سیاست: چالش بازیگران غیررسمی بر امنیت جامعه
فصل دوم: تحولات نوین ارتباطات و رهیافت های رسانه ای : ارتقای امنیت ملی و صیانت از هویت ملی
فصل سوم: تأثیر رسانه ها و کنشگران رسانه ای بر روابط بین الملل
بخش دوم : مباحث راهبردی پیرامون رسانه و امنیت
فصل چهارم: عملیات روانی در جمهوری اسلامی: الگوهای مدیریتی جهت اقدامات آفندی و پدافندی
فصل پنجم : رسانه به مثابه بازیگرانی نوین در عرصه سیاست ایران: پژوهشی درباره بازیگران آینده ساحت سیاست در ایران
فصل ششم: رسانه و امنیت: تأثیر شبکه های ماهواره ای و رسانه های مجازی بر امنیت روانی جامعه ف
صل هفتم: شبکه های ماهوارهای با هویت ایرانی چه میکنند؟؛ نگاهی به تکنیکهای شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در حوزه مسائل هویتی
بخش سوم :تک نگاری ها
فص هشتم :کارکرد برنامه های سیاسی در تغییر فضای سیاسی جامعه
فصل نهم :آدم رسانه ای یا بازیچه رسانه ها؛ تأملی فلسفی به مفهومی ارتباطی
فصل دهم :رسانه ها و گفتمان سازی پیرامون سند چشم انداز ایران ۱۴۰۴
اما کتاب فرزانگی و جهانداری که در نمایشگاه بین المللی کتاب امسال تهران عرضه شد به
مسایل بین رشته ای در حوزه های فرهنگ و توسعه و روابط بین الملل شامل روابط بین الملل از نظریه ها تا سیاست خارجی روزمره ؛ توسعه ملی از دریچه فرهنگ و روابط بین الملل و تاملاتی درباره فرهنگ از منظر کارکرد های درونی و بیرونی می پردازد.
مخاطبان این کتاب ” دانشجویان و استادان روابط بین الملل ؛ مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی ، پژوهشگران و علاقمندان به روابط بین الملل و مسایل توسعه و فرهنگ ” تعریف شده و در نظر گرفته شده اند.
این کتاب نیز مانند کتاب قبلی اولا ضمن اینکه مبتنی و متکی بر نظریه ها و مباحث علمی در روابط بین الملل و مسایل توسعه و مطالعات فرهنگی است از طرح انتزاعی و خسته کننده مباحث پرهیز کرده و ثانیا با رویکردی واقع گرایانه موضوعات مهم و مبتلا به در ایران را در عصر جهانی شدن مورد واکاوی قرار داده است .
این کتاب تلاش کرده برخی مسایل و موضوعات مهم مرتبط با ایران در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل را از دریچه فرهنگی مورد بررسی و واکاری قرار دهد . مباحثی مانند صدور انقلاب اسلامی ، رابطه با امریکا از این جمله است . مسایل مربوط به توسعه نیز از منظر روابط بین الملل مورد بررسی قرار گرفته است . مانند رابطه جهانی شدن و توسعه ملی ؛ مسایل مربوط به ایرانیان خارج از کشور
داعیه اصلی مطالب کتاب در هم تنیدگی مسایل فرهنگی و جهانی با امر مهم توسعه بعنوان مهمترین اولویت ایران امروز است .
در توضیح بیشتر باید عرض کنم اگر همه کنشهای خودآگاه، برنامهریزی و هدفمند و کنشهای ناخودآگاه، آشوبناک و تقدیری انسان را از منظری بیرونی بنگریم، معطوف به چند هدف کلیدی و بنیادی است که عبارتند از:امنیت، عدالت، صلح، رفاه، آزادی و معنویت.
بیتردید هدف دیگری را نمیتوان نام برد که همعرض یا در ذیل این اهداف ششگانه قرار نگیرد. به عبارت دیگر همه پندارها و گفتارها و کردارهای بالغ بر ۷میلیارد انسان در سراسر گیتی از بامدادان تا شامگاهان معطوف به این اهداف است و میزان تحقق آن بستگی تام به فهم و ادارک این مفاهیم و سازوکارهای عقلانی دستیابی به آنهاست. فهم و ادراک این مفاهیم در گرو گسترش و نهادینه سازی علوم انسانی است و سارو کارهای عقلانی همه سیستم و نظامهای مدرن تمشیت حوزه عمومی است که با این سنجه و معیارها میتوان بالغ بر ۲۰۰دولت و کشور موجود را رتبهبندی و سطحبندی کرد.
طرح بحث مطالعات بین رشتهای در کتاب ملک سلطانی و نگین سلیمانی با همین رویکرد صورت گرفت تا بتواند رهیافتی به سوی درک دقیقتر پیچیدگیهای جهان امروز باشد. این جهان پیچیده و چند لایه هر چند بر ما محیط است و زیستجهان ما را احاطه کرده، اما لزوماً برای هر ذهن بسیط و سادهانگاری قابل ادراک نیست، چنانچه در فیزیک قواعد و قوانین بر عالم ماده حاکم است اما درک و تبیین آن از عهده دانشمندان علوم پایه برمیآید. پیچیدگیهای زیستجهان ما نیز صرفاً از عهده خبرگان علوم انسانی روشمند و از رهگذر نظریههای متقن و فراگیر ممکن است و در این میان سهم علوم سیاسی و بین رشتهایهای مرتبط با آن برتر است.
اهمیت سیاست در جهانی که ما زیست میکنیم در همین جاست که با هر ۶هدف مذکور پیوندهای پیشینی و پسینی دارد یعنی هم سیاست بر امنیت، عدالت، صلح، رفاه، آزادی و معنویت تاثیر میگذارد و هم این حوزهها بر سیاستها در سطوح تصمیمسازی و تصمیمگیری تاثیر میگذارند. اما واقعیت این است سیاست مفهوم بسیط و ساده و مجزایی از دیگر مفاهیم نیست و مانند چتری بر دیگر مفاهیم سایه میافکند، ازاینرو درک سیاست و تاثیرات آن بر اهداف و سوگیریهای بشری بدون توجه به خردهمفاهیم ذیل آن ممکن و میسور نیست. برای مثال مفاهیم فرهنگ و توسعه و روابط بینالملل نیز هم بر هم تاثیر میگذارند، هم بر ساحت سیاست موثر هستند و هم از ساحت سیاست تاثیر میپذیرند. ادبیات نظری مفصلی که درباره فرهنگ سیاست و سیاستهای فرهنگی و نقش دولتها و سازمانهای غیردولتی در شکلدهی رویهها و مکانیسمهای بینالمللی و همچنین رابطه قدرتهای رسمی و غیررسمی با توسعه و پیشرفت وجود دارد، ناظر به همین روابط نظری بوده است که همچنان ادامه دارد.
فهرست مطالب کتاب فرزانگی و جهانداری که سه بخش و سیزده فصل سامان یافته عبارت است از :
بخش اول: روابط بین الملل از نظریهها تا سیاست خارجی روزمره
تقسیمبندی تئوریهای روابط بینالملل یا قالبهای فکری برای درک و تحلیل تحولات عرصه جهانی
آرمان جهانی شدن انقلاب اسلامی: ممکنات و محذورات
ایران و امنیت منطقهای خاورمیانه
شیر ایرانی و عقاب آمریکایی، گذری بر پیشینه؛ چالشها و چشمانداز روابط ایران و آمریکا
بخش دوم: توسعه ملی از دریچه فرهنگ و روابط بین الملل
موانع فرهنگی در فرآیند توسعه ایران با تأکید بر ایستارهای عمومی، برداشتهای دینی و آموزشی همگانی
جهانی شدن و توسعه ملی در ایران
فرصتها و موانع فرهنگ سیاسی برای الگوی اسلامی– ایرانی پیشرفت
ایرانیان خارج از کشور: بررسی راهبردی جایگاه و نقش مهاجران ایرانی در توسعه ملی
امکانسنجی تعیین حوزه انتخابی مجلس شورای اسلامی برای ایرانیان خارج از کشور
بخش سوم: فرهنگ: تامل از درون تا کارکرد بیرونی
چیستی فرهنگ و تأمل نظری درباره آن: نسبت معنای فرهنگ و سبک زندگی/موانع تفکر و تأمل در ساحت فرهنگ
فرهنگ و روابط بینالملل
مطالعه تطبیقی تجارب کشورها پیرامون ارتقای کیفیت فعالیتها و محصولات فرهنگی
نقش فرهنگ در توسعه و توسعه در فرهنگ
ایده نوشتن کتاب خردمندی و پارسایی از کجا آمد و این کتاب در پی پاسخ دادن به چه پرسشهایی است؟
اگر به دردهای جامعه خودمان بنگریم، اعم از فقر، فساد و فحشا، آسیبهای اجتماعی، تعدی و ظلم، عقبماندگی و محرومیت، بوروکراسی ناکارآمد، ارتشاء و اختلاس، بحران محیط زیست و آب و هوا ، نقض حقوق انسانها در روابط اجتماعی، اقتصاد نابسامان، تحجر و تعصب و واپس گرایی و…، همه ریشههایی دارند که به ریشههای واحد و یکسانی منتهی میشوند و آن نبود سامان و تعادل بین مقولههای چهارگانه امنیت ، عدالت، آزادی و رفاه است . تحقق این ۴ آرمان والا و بزرگ بشری نیز در گرو فهم و درک درستی از حوزههای سیاست و امنیتی و رسانهای و توسعهای و اجتماعی و دینی. فرهنگی و بینالمللی است. طرح مساله در اینجا پیچیده و بغرنج مینماید و دقیقاً هم چنین است. سامانِ حوزه عمومی و ملی، حوزه پیچیده و تودرتویی است و چنین ساده نیست که برخی سادهانگاران و سادهاندیشان در ذهن کوتهبین خود میپرورانند. اگر در سامان این حوزهها ناکامیهای زیادی داشته، داریم و هنوز اندر خم یک کوچهایم، ناشی از همین ساده باوریهاست که تصور کردیم مدیریت سیاسی در سطح کلان را میتوان با مدیریتهای خرد و جزیی، مقایسه کرد و قواعد مشترک بین آنها یافت در حالی که شهریاری و جهانداری نیازمند خردمندی و روح پارسا و دیگرخواه و از خود گذشته است و این مهم در جهان پیچیده امروز جز به سلطه و اشراف به شاخههای مختلف علوم انسانی و اجتماعی از طریق مشورت و بهکارگیری خبرگان و نخبگان این علوم در فرایندهای تصمیمسازی و تصمیمگیری میسر نمیشود . دریغا از این که با نسخههای پوسیده و نخنمای تعمیمیافته از علوم مهندسی و پزشکی به هماورد غول بزرگ مسائل و مشکلات اجتماعی رفتهایم و همیشه شکست خورده با اردوی افسردگی خود بازگشتهایم و بهجای بازاندیشی در آرایش خودی به دسیسههای دشمنان پناه التیامبخش بردهایم. مهندسان و پزشکان و متخصصان علوم دقیقه و حتی روحانیان، هرچند در حوزههای دانشآموختگی خود، اگر به درستی تربیت یافته باشند، کارکرد اجتماعی خود را در ساحت سیاستگذاری عمومی داشته و ارزش والایی در سامان عمومی دارند اما اگر مجهز و مسلط و دارای اشراف به حوزههای تخصصی در علوم انسانی و اجتماعی نباشند و نظریهها و قواعد و سیر تکوین و تکامل تحولات انسانی و فرهنگی و تمدنی را در سالیان مدید بهطور تدریجی نیاموخته و در فهم و ادراک خود نهادینه نکرده باشند، نه تنها نمیتوانند راهی بگشایند، بلکه اساساً از تشخیص راه و چاه عاجزند، چنانچه تا امروز هم چنین بوده است. این دادخواست علیه متخصصان شامل دارندگان مدارک عالیه در علوم انسانی نیز میشود، آنانکه دانشکدهها و پژوهشکدههای علوم انسانی و علوم اجتماعی را باشگاه روشنفکری و کارگاه اخذ مدرک میدانند و نه درد کاستن از رنج انسانها و افزایش اقتدار ملی دارند و نه الزامات علمی و روش شناختی تحقق این دغدغهها را در میان کتابها و نظریهها ی علوم انسانی جستجو میکنند. نتیجه این آشفتگی میلیونها فارغالتحصیل علوم انسانی است، که در سامان زندگی خویش درماندهاند، چه رسد به سامان حیات امروز و آینده مردمان و برخی صاحبان قدرت و منصب که خود را بهخطا بینیاز از علم و معرفت و تجربه بشری میدانند.
با چنین دغدغه ای کتاب خردمندی و پارسایی تالیف و تدوین شد موضوع کتا ب مسایل بین رشته ای در حوزه های سیاست ، دین و جامعه مانند پیوندهای پنهان و اشکار دین و سیاست در تاریخ ایرانی ، نقش خرد در بازشناسی قدرت و نقش خرد و ایمان و ارتباطات است . و مخاطبان آن دانشجویان و استادان علوم انسانی ، پژوهشگران و علاقمندان به بررسی موضوع رابطه دین و سیاست هستند.
در این کتاب ارای برخی متفکران کلاسیک مانند امام محمد غزالی و معاصر مانند مصطفی ملکیان از منظر موضوع کتاب مورد بررسی قرار گرفته است و از همین دریچه برخی موضوعات مانند انقلاب اسلامی از منظر مولفه های عاشورای حسینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . سپس برخی چالش های نظام جمهوری اسلامی در عصر جهانی شدن در هندسه قدرت بویژه در برابر تغییرات سایبری و انقلاب دیجیتالی و سواد اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفته است .بخش دوم کتاب به سه مقاله نظری درباره فاشیسم و روش شناسی و توسعه سیاسی اختصاص یافته که مطالعه و فهم انها به درک عمیق تر دیگر مطالب کتاب کمک می کند.
مطالب کتاب خردمندی و پارسایی نیز در سه بخش و ۱۲ فصل به شرح زیر سامان و انتظام یافته است
بخش اول: پیوندهای پنهان و اشکار دین و سیاست در تاریخ ایرانی
رنجی که میبریم: بررسی آرای واضع نظریه عقلانیت و معنویت
فقیه رئالیست: بررسی اندیشه سیاسی امام محمد غزالی
انقلاب اسلامی چگونه از عاشورای حسینی متاثر شد؟
سیاست و دین در عصر جهانی شدن: فرصتهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در تحول هندسه جهانی قدرت
رصد تاثیر تغییرات سایبری، انقلاب دیجیتالی و سواد اطلاعاتی بر نظم نوین جهانی
بخش دوم: نقش خرد در بازشناسی قدرت
چیستی فاشیسم و کیستی فاشیستها
روش شناسی در علوم سیاسی: رهیافت پستمدرن به پژوهشهای سیاسی
گونهشناسی مطالعات توسعه سیاسی: از نظریههای جامعهمحور تا نظریههای دولتگرا
بخش سوم : نقش خرد و ایمان در ارتباطات
سیاستزدگی، آزاداندیشی و تعامل علمی
روزنامهنگاری ایرانی: از ژورنالیسم تا نظارت سیاسی
انشای شهود: رویکردی اجتماعی به مناسکی فقهی
جرعهای از سبوی عشق محمد(ص): الگوهای ارتباطات اجتماعی در سیره نبوی
خرد در اندیشه ایرانی از اصطلاحات پرسابقه محسوب می شود. از فردوسی در شاهنامه تا متفکران عهد مشروطه و بعدتر متفکرانی که در پی بازاندیشیای الهامگرفته از مدرنیته در اندیشه و فرهنگ ایرانی بودهاند، بسیاری این اصطلاح را وام گرفتهاند و در مفهوم پردازی خود از آن استفاده کردهاند. بهرهای که شما از خرد و خردمندی در این کتاب میبرید چه نسبتی با بافت اندیشهای ایرانی دارد. به طور مشخص خرد شما آیا ملهم از بهرهای است که فردوسی از این واژه میبرد؟
اری ؛ خرد از منظر دینی و ایینی ما ایرانیان مهمترین و ارزشمندترین ودیعه و امانت الهی نزد انسانهاست و مفهومی فراتر از عقل دارد . در توضیح این سخن باید عرض کنم عقل و احساس و شهود و تجربه ابزارهای شناخت انسان از خود ، طبیعت، دیگران و خداوندگار عالمیان است . که هیچ کدام به تنهایی وافی به مقصود نیستند و گوهر شناخت و معرفت را به تور پژوهشگر و دانش اموز و طلبه کمال نمی اورند. عقل به تنهایی بکار فلسفیدن و اندیشیدن از نوع استدلالی می اید . احساس و عواطف به تنهایی زاینده هنر و مهر است شهود مسیر و معبر عرفان و تجربه های دینی و معنوی است و در نهایت تجربه چشمان ما را به جهان علم و دانش می گشاید . در حالی که برای بهزیستی و و سعادت دنیوی و اخروی در اندیشه ایرانی – اسلامی به همه اینها نیاز داریم که در ذیل مفهوم خرد قابل تعریف است .
کتاب شما در نگاه اول مشتمل بر جستارهایی نه چندان در پیوند با یکدیگر به نظر میرسد. پس از فصلی با نام فقیه رئالیست که به اندیشه های غزالی میپردازد، فصلی دارد با این عنوان که انقلاب اسلامی چگونه از عاشورا متاثر شد. آیا این جستارها به صورت پراکنده نوشته شده و بعد در کنار یکدیگر گرد آمدهاند؟
فکر کنم در سوالات قبلی در باره معرفی کتابها بطور ضمنی به این پرسش پاسخ داده ام ولی اجمالا عرض می کنم که رشته پیوند دهنده مقالات این کتابها از جمله کتاب خردمندی و پارسایی مفاهیم اصلی مشترک در مقالات است که در این کتاب اخیر دین و سیاست و جامعه هستند. برای مثال در فقره ای که شما به ان اشاره کردید می توان گفت هم غزالی دغدغه توامان دین و سیاست و جامعه داشت هم قیام حسینی جز در فهم این چارچوب اساسی تاریخی قابل درک نیست .
فصل اول بخش اول کتابتان به نقد آرای مصطفی ملکیان اختصاص دارد. کتاب شما نیز نوعی همپویندی در رویکرد با ایده معنویت و عقلانیت که ملکیان واضع آن است دارد. تفاوت عمده در نگاه اول جابجایی ارکان معادله است. ملکیان اولویت را به معنویت داده است و شما به خردمندی. ملکیان پس از آن از عقلانیت گفته است و شما از پارسایی. آغاز کتاب از نقد ملکیان نشانگر این است که شما در پی گفتگو برقرار کردن با دستاوردهای نظری پیش از خود هستید. از گفتگویی که با ایدههای ملکیان داشتهاید چه جمعبندیای میشود ارائه داد؟
تحلیل دقیق و جالبی ارایه کردید . اداب و مبانی پژوهش به ما اموخته است که هیچگاه بدون توجه و بررسی و نقد ارای پیش از خود سخنی نگوییم و قلمی نفرساییم. از این رو باید همواره ۱۰۰ صفحه خواند تا یک سطر نوشت و گرنه نوشته های تکراری و گفته ها ملال اور خواهد بود. اقای ملکیان از نظر من یکی از ۱۰ متفکر برجسته و مهم ایران در قرن حاضر است هرچند خودش ادعا یی در این باب ندارد و رسانه ها نیز چندان به او توجه نمی کنند . علت این برجستگی هم مشخص است ایشان هم دغدغه های عینی و مبتلا به جامعه را دارد و در تخیلات و انتزاعیات و رمانیسم فکری سیر نمی کند ثانیا تفکر و مطالعات او روشمند است و ثالثا به مبانی ازاد اندیشی و طرح بی محابای گزاره ای فکری پایبند است . در دوره ای که دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی بودم بطور متمرکز برای پروژه ای مطالعاتی و سخنرانی در محفلی اکادمیک اثار ایشان را به دقت مطالعه کردم و به این نتیجه رسیدم که او برخلاف بسیاری از شبه متفکران پر طمطراق اندیشه ها و دغدغه های قابل اعتنایی دارد . جالب اینجاست که احترام من به ایشان در جایی قابل توجه می شودکه یکی از مقدمات و کلیات اصلی تفکر ملکیان یعنی تقدیم فرهنگ بر سیاست و مردم بر دولت در اصلاح و سامان اجتماعی را اساسا قبول ندارم و این گزاره مورد نقد جدی من است که در مقالات این کتاب تلویحا به ان اشاره شده است . یادداشتها و مطالب فراوانی که در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی نیز می نویسم بویژه برای مخاطبان محدودی که دارم شاهدی بر این ادعاست.
بخش اول کتاب بیشتر در حوزه اندیشه دینی و بخش دوم بیشتر در حوزه اندیشه سیاسی گام برمیدارد. بخش سوم کتاب نیز رویکردی انتقادی به مسائل اجتماعی را اتخاذ کرده است. از این تقسیم بندی چه مرادی داشتهاید و آیا در نهایت نیاز به یک بخش جمعبندی نبود که پیوندهای میان این سه حوزه را جلوهگر سازد؟
استادی داشتم که سخن جالبی می گفت و بر من تاثیر زیادی گذاشت گفت در مقدمات بحث علمی در قید و بند تعاریف نباشید و در خاتمه ان در قید جمع بندی نباشید زیرا قرار نیست مخاطب با مباحث شما ارام وقرار گیرد بلکه قرار است به فکر و اندیشه بپردازد.باید ذهن مخاطب را قلقلک داد و جمع بندی را به او سپرد . بویژه در موضوعات مهم و مهیبی مانند دین وسیاست و جامعه که هم ارای بسیار متفاوت و گوناگونی وجود دارد و هم تجارب بشری متفاوتی . از این رو دست کم در این کتاب قصد فتوا و اظهار نظر نهایی نداشتم اما انشالله در کتابی دیگر که با موضوع اسلام و دموکراسی در مراحل اماده سازی است بطور مشخص در این مورد اظهار نظر کرده ام