اسلایدر / مهمترین مطالبکتاب‌ها و پژوهش‌هایادداشت‌ها و مقالات شخصی

تحلیل شرایط کشور و علت یابی آن و چگونگی برون رفت

قصد ارایه تحلیل مکتوب از اوضاع کنونی کشور را بخاطر ابعاد گوناگون و پیچیدگی های آن نداشتم و رصد و ارزیابی آن را مهمتر و جذاب تر می دانمد اما در این روزها پیام ها و تماس های متعددی دریافت می کنم که خواستار ارایه تحلیل در این خصوص هستند بویژه که کسانی مبتنی بر این تحلیل تصمیم گیری می کنند و وظیفه انسانی و ملی امثال ماست که درک ناقص و مختصر خود را به امید بهبود اوضاع  ارایه دهیم و به برداشتهای اشتباه برخی وقعی ننهیم .

وجود برخی شاخص ها عمومی بویژه در  اقتصادی ایران در چند هفته اخیر از جمله افزایش سرسام اور قیمت ارزهای خارجی ، مسکن ، سکه ، خودرو  و … در افکار عمومی نگرانی های جدی ایجاد کرده است که کشور به کدام سو می رود ؟ و چرا نهادهای مسئول دولتی در انفعال و سکوت بسر می برند و اقدامات مقتضی برای مدیریت بازار انجام نمی دهند؟ و حتی شایعه ای در گشور دامن زده شده که دولت عامدانه اب به این اسیاب ویرانگر می ریزد ( که نویسنده چنین باوری ندارد) و اگر هم اقداماتی انجام می دهند چندان اثر و ثمر بخش نیست ؟ و چرا برخی با بکار گیری راهبرد نخ نمای انکار و پاک کردن صورت مساله  سعی در عادی نشان دادن اوضاع دارند؟ سهم و نقش خروج امریکا از برجام در ایجاد این وضع چقدر است ؟  ایا نقدینگی ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومانی نقش اصلی را در این بحران ایفا می کند؟ و از همه مهمتر این که وضعیت حاضر  به کدام سو می رود ؟و ایا می توان برای ان چاره ای اندیشید یا خیر ؟

برای پاسخ به این پرسشها اولا نباید تعجیل به خرج داد و ثانیا باید برخی پیش درامدها را دانست. برای تقریب به ذهن وضع عمومی کشور ما مانند انسانی است که در سنین کهنسالی دچار چندین درد و مرض مزمن شده و حالا به پزشک مراجعه کرده و می خواهد طبیب به او در یک کلمه بگوید چرا به این وضع دچار شده و با یک کپسول هم می خواهد درمان شود؟ همانطور که انالیز وضعیت بیمار در یک کلمه و درمان او با یک کپسول میسر نیست  هزاران مراتب بالاتر تشخیص دردهای اجتماعی و در مان انها پیچیده تر و نیازمند صبوری و ارامش است .

باید توجه داشته باشیم مهمترین نقش را در بروز بحرانها دلایل زمینه ای و پیشینی دارند که در ادبیات علوم انسانی دلایل ساختاری نامیده می شود که در اوضاع واحوال عادی کمتر به انها توجه می شود اما وقتی به بحران تبدیل می شود مهم ارزیابی می شوند مثلا در ایران دولت حجیم و ناکارامد و پرخرج ، اقتصاد نفتی و رانتی ، بهره وری پایین ، درصد پایین جمعیت مولد ، کم ابی ، شکافهای قومی و طبقاتی و جنسی ، زمینه های روانی نزاع اجتماعی و … از جمله این زمینه های ساختاری هستند که همواره مستعد ایجاد شکاف های متارکم و متقاطع بوده و هستند و در همه بحران ها ایفای نقش می کنند. از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم در یک نظام سیاسی پویا و مشروع و کارامد بحران ها سکوی اخر نیستند بلکه نقطه عزیمت هستند به عبارت دیگر همواره رهبران هوشمند اماده مواجهه هوشمند و مدبرانه با بحران ها برای حل انها و تقویت استحکام درونی نظام هستند.  از این رو مدیران پخته و کاربلد از بحران ها نمی ترسند و شانه از مسئولیت روبرو شدن با انها خالی نمی کنند بلکه با تجربه  دانش و شجاعت وامید سعی در حل انها ایفا می کنند چنانکه یک سردار رشید نظامی از هیبت دشمن نمی هراسد بلکه همه توان خود را برای در هم شکستن ان بکار می گیرد. نکته مهم دیگر اینکه باید بدانیم انچه امروز مردم را نگران کرده مشکل تک بعدی نیست ومثلا اقتصادی نیست  بلکه شکافهای متقاطع اقتصادی و سیاسی  و فرهنگی و اجتماعی در قالب بحران پولی و ارزی و اقتصادی بروز  و ظهور یافته است .

دراین نوشتار سه بحث جداگانه در حد سرفصل های آن مطرح می شود که عبارتند از :

تهدیدهای متکثر و متنوع واقعی دورنی و بیرونی(فارغ از دلایل شکل گیری انها که بحث تفصیلی دیگری است )  ،

فرصتها و سرمایه های بحران زدا و بالقوه و

درنهایت برخی راهکارهای عادی سازی .

شرح هر کدام ازاین سرفصل ها نیازمند بحث مبسوط تر و مفصلی است که خارج از حوصله این نوشتار است .

  • تهدیدهای متکثر و متنوع واقعی درونی و بیرونی شامل ۵ بخش می شود که عبارتند از :
  • تهدیدهای اجتماعی شامل افزایش رو به تزاید نا امیدی و یاس از اینده کشور ، ابهام پیرامون فردای ایران ، افزایش بزه و فساد و تخلف خرد و کلان ، افزایش خشونت اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی
  • تهدیدهای اقتصادی شامل افزایش افسار گسیخته قیمت ارزهای خارجی بویژه دلار ، سکه وطلا ، خودرو و مسکن ، سوق پیداکردن ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی به سوی کالاهای سرمایه ای ، کاهش ارزش پول ملی ، رونق سفته بازی و سوداگری و بهت و حیرت توده های مردم و ایجاد حسرت و واماندگی در انها ، دخالتهای بیشتر و تاثیر کمتر دولت در سیاست های ارزی و پولی در حالی که هنوز معلوم نیست بحران افرینان موسسات مالی و اعتباری چه کسانی بودند که توانستند ۱۰ هزار میلیارد تومان هزینه به دولت تحمیل کنند و از مصونیت اهنین برخوردارند هر چند خسارت بزرگی به اعتماد عمومی مردم زدند.
  • تهدیدهای بین المللی شامل  افزایش خصومت امریکا با ایران و طراحی انواع حیله ها برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ، خروج امریکا از برجام  و اعلام تحریم های قریب الوقوع فلج کننده در ماههای اینده ، احتمال محدودیت خرید نفت از ایران وکاهش درامدهای ناشی از صادرات نفت ، کاهش همکاریهای بازرگانی با جهان از ترس تهدید و تحریم های امریکا ، شکل گیری ائتلا ف های محدود و گسترده علیه ایران در سطح منطقه ای و بین المللی با محوریت امریکا و اسرائیل و عربستان بعنوان مثلث ضد ایرانی .
  • تهدیدهای امنیتی شامل افزایش استعداد تنش ها و اشوب هاو اغتاشاشات داخلی به بهانه های مختلف ، احتمال اجرای نقشه های دولت های متخاصم در قالب بحران های مرزی و منطقه ای و تروریستی و تبدیل وضعیت سفید امنیتی به وضعیت زرد و قرمز و ضرورت مداخله نیروهای نظامی و انتظامی
  • تهدیدهای سیاسی شامل کاهش اعتماد عمومی به کارامدی نظام سیاسی ، تقلیل بحران ها ملی و مشکلات ریشه دار  به نزاع جناحی و مقصر معرفی کردن این و آن .
  • تهدیدهای فرهنگی شامل ترجیح کالاهای مادی به  ارزشهای فرهنگی و تنزل هویت های فردی و اجتماعی و ملی و دینی و در نهایت تغییر ساحت زیستی شهروندان از حیات فرهنگی  معنوی  به حیات مادی و اقتصادی و حیوانی و سقوط اجتماعی

 

بدیهی است این موارد تنها برخی از مهمترین شاخص های وضعیت بحرانی ایران امروز است که انکار انها نه تنها چنگ به صورت حقیقت زدن است بلکه هیچ گره ای از مشکلات کشور نمی گشاید و ضروری است اگر برخی انها را باور ندارند با عدد و رقم و شاخص با انها مواجه شوند و نسبت به رد انها مبادرت ورزند.

 

  • سرمایه ها و فرصتهای داخلی :

تحلیل واقع بینانه نباید یکسویه و معطوف به یاس و ناامیدی باشد تحلیل راهگشا ضمن واقع گرایی و جرات مواجهه دلیرانه با واقعیات باید النهایه راهگشا و امید افرین باشد. در اینجا  در کنار تهدیدها و اسیب شناسی باید به فرصتها و سرمایه های ملی و داخلی هم توجه داشت که این سرمایه ها هم موجب حفظ وضع موجود و دوری از فروپاشی سیاسی و اجتماعی می شود و هم می تواند سکوی عبور از بحران و ایجاد ثبات در ایران عزیز و ارامش ایرانیان ارجمند باشد .

مهمترین سرمایه های ملی و داخلی ایران امروز عبارتند از :

  • توده های مردم برای حضور به موقع در صحنه های مورد نیاز چنانچه همواره همین مردم عادی نگهدارنده کشور از پرتگاههای سقوط بودند مانند جنگ تحمیلی که بدون حضور مردم قطعا به شکست می انجامید هر چند متاسفانه وقتی بحران ها تمام می شود این مردم مجددا به حاشیه رانده و با انها رفتاری تحقیر امیز و از بالا به پایین می شود.
  • نخبگان دلسوز و متعهد برای روشنگری و تبیین اوضاع : ایران امروز از نظر شناخت مشکل و معضلات و دردها از سرمایه بسیار کم نظیری به نام کارشناسان و نخبگان و صاحب نظران در طیف های فکری گوناگون برخوردار است که اگر حقیقتا قدر ببینند و بر صدر نشینند برای برون رفت از بحران ها سرمایه ارزشمندی هستند و رانده شدن انها به حاشیه ها به بهانه های مختلف ایدولوژیک و سیاسی و قومی بزرگترین ضربه منافع ملی است /
  • رهبران اجتماعی اعم از رهبران دینی و ملی و گروههای مرجع اجتماعی  برای هدایت و بسیج عمومی  درمواقع لازم
  • ارزشهای و باورهای دینی و ملی بعنوان درون مایه های چسبندگی لایه های اجتماعی برای ایجاد ثبات و
  • پایداری و مقاومت در صحنه های مورد نیاز
  • سرزمین و طبیعت و سیع و غنی و ثروتمند به شرط انکه همه شهروندان ایران را ملک مشاع خود دانسته و فردی و بر فردی و قومی بر قومی و گروهی بر گروهی احساس تفاخر و برتری و حق بیشتر نکند .

هر کدام از این مولفه ها می توانند منشا و خاستگاه حرکت کشور به سوی توسعه و ثبات و ارامش و پویایی  باشد.

 

حال سوال اینجاست که در حال حاضر چه باید کرد و چه راهکارهای کوتاه مدت و میان و مدت و بلند مدتی برای ایران متصور است تا تهدیدها علیه کشور کارگر نشوند و فرصتها بالفعل شوند.در اینجا فقط به راهکارهای کوتاه مدت اشاره ای خواهم داشت زیر راهکارهای میان مدت و بلند مدت همان هایی است که بارها و همیشه از سوی نخبگان و متفکران مطرح شده و مجال طرح ها انها اینجا نیست  هر چند به اسانی یافتنی است .

مهمترین راهکارهای پیشنهادی برای بهبود اوضاع که البته جرات و جسارت در تصمیم گیر ی می خواهد عبارتند از :

  • صداقت و شفافیت در اطلاع رسانی برای مردم و محرم دانستن افکار عمومی و کنار گذاشتن مصلحت های ساختگی و ویرانگر
  • عزل و کنار گذاشتن مدیران و مسئولان نالایق و نااهل بویژه در حوزه های اقتصادی که نقش موثری در ناکارامدی ها داشته و دارند و جایگزینی انها با مدیران کارامد و دلسوز فارغ از تعصبات حزبی و جناحی و قومی و فامیلی
  • به حاشیه راندن شخصیتهای تنش افرین و بحران زا و مایوس کننده مردم که از قضا صدای بلند و تریبون های عمومی هم در اختیار دارند و هیبت و تفکر انها با اقتصائات ایران امروز سازگار نیست .
  • توقف و بازنگری در برخی سیاست ها و تصمیم ها و جابجایی بعضی اولویتها ی هزینه ساز برای کشور در همه حوزه های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و بین المللی
  • تلاش برای تصویر سازی واقعی از کشور مبتنی بر داده ها و مستندات و بازنمایی سرمایه ها و دستاوردهای کشور برای پرهیز از سیاه نمایی های نا امید کننده در بعضی بخش ها
  • اشراف و هماهنگی اطلاعاتی برای جلوگیری از هر گونه نقشه و دسیسه و توطئه ضد ملی و خلاف امنیت کشور و تمایز بین اعتراض ها و نقدهای صحیح و دلسوزانه با رفتارهای موذیانه ی مخرب علیه وحدت و امنیت و منافع ملی
  • حمایت همه جانبه از طبقات مستضعف جامعه با رویکردهای حمایتی و یارانه ای برای جلوگیری از جنبش تهیدستان و پابرهنگان و گرسنگان در این وضعیت
  • تکیه کامل بر ظرفیت های تولید ی و اقتصادی داخلی با پرهیز از انحصار طلبی و رانت خواری و ویژه پروری برای ترجیح منافع مردم بر منافع سنتی و نهادینه و سازمانی عده ای که نمونه بارز آن صنعت خودروسازی است که سالها همواره منافع مردم قربانی سود ومنفعت سهامداران برخی شرکتهای خودروسازی داخلی شده است و نتیجه ان تولید محصول بی کیفیت داخلی با بالاترین قیمت ها شده است .
  • ایجاد وحدت و اجماع و همبستگی ملی و داخلی برای افزایش همگرایی ها و کاهش واگرایی های قدرت سوز

 

بدیهی است نه مشکلات و بحران ها محدود  و مقید به موارد مذکور نیست و نه فرصتها و سرمایه ها منحصر به انها نیست ونه راهکارها چنین ساده و بدیهی و سهل الوصول است اما تاریخ به ما اموخته است بهترین و کم هزینه ترین و کارامدترین راه مواجهه با این فصل های اضطراب افرین در کشورها گفتگوی ملی بین نظرات و دیدگاهها گوناگون د رازادی کامل  حداکثری است تا میان برها و راههای برون رفت از میان انها استخراج واز جانب تصمیم گیرندگان صادق و دلسوز وشجاع انتخاب و عملیاتی شود  . از این بلوغ ملتها و دولتها کنار گذاشتن یاس و نا امیدی و خودخواهی و خشونت و عزم و هم اندیشی و همبستگی برای روزهای بهتر است هر چند این تصمیم  از بین نالایقان ، فرصت طلبان ، ترسوها ، رانت خواران ، متظاهران و منافقین قربانیانی خواهد گرفت که باید گفت فدای سر منافع و امنیت ملی .

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده − هفده =

دکمه بازگشت به بالا