اسلایدر / مهمترین مطالبیادداشتها و مقالات شخصی
درستایش رفیق فیلسوف
بارها گفته ام و بار دگر می گویم که یکی از تضادها و پارادوکسهای فرهنگی ما این است که در پاندولی بین خود بزرگ بینی و خود کم بینی معلق هستیم . شوربختانه با مرزهای واقع بینی فاصله زیادی داریم . گاه برخی از کم مایگان را بر صدر می نشانیم و در وصف و تجلیل شان دچار غلو و اغراق می شویم و گاه گنج ها را در کنج ها وانهاده ایم . این وضعیت متناقض بیشتر از هر وقت زمانی بر مشاهده گر مکشوف می شود که به تطبیق ایران و خارج از ایران بپردازیم . این حقیر ابدا مقام علمی و تحقیقی برجستگان و فحول اندیشه و تفکر در مغرب زمین را نادیده نمی گیرم که اگر چنین کنم عین سبکسری است اما بر این دقیقه پای می فشارم که انان در قدر شناسی و بازنمایی و معرفی و ترویج متفکران و روشنفکران و پژوهشگران و استادان خود در سطوح ابتدایی و میانی و والا به مراتب موفق تر و کوشا ترند و حقد و حسد را به این حوزه وارد نمی سازند و بالعکس در این دیار متاسفانه همه چیز تابع مد فکری و سیاسی و جریانی و جناحی است . برخی از مجلات و محافل دهه هاست حول شمع وجود برخی رجال اندیشه می چرخند و می چرخند و گویی مادر دهر دیگر متفکری نزاییده است و خلایق مجبورند سالها با کهنه باورهای سوگلی های فکری آنان بسر برند . نتیجه این انحصار طلبی و تنگ نظری و قبیله ای بودن در حوزه فکر و اندیشه کساد شدن بازار فکر و قلم و اندیشه است . در حالی که رسالت و وظیفه ما شناسایی و معرفی و حمایت از نخبگان فکری و اندیشه ای از هر نحله و جریان و قوم و جریانی است . بدین گونه که با اعتماد نفس اگر ذوقی و استعدادی و توانی در متفکران ایرانی دیدیم با افتخار به ان بنازیم و از خرمن دانش ان وجود گوهر بار خوشه بچینیم .
وقتی از طریق برادر ارجمندم جناب سید حسین امامی مطلع شدم که قرار است از مقام علمی و تحقیقی دکتر قاسم پورحسن تجلیل بعمل اید با تمام وجود حس خرسندی و خروج از دایره فروبسته پاردوکسیکال مذکور به حقیر دست یافت . زیرا یکی از مصادیق وجود های گوهر بار فکری و فلسفی در ایران برادر و رفیق فیلسوفم دکتر پور حسن است . که قدر و جایگاه و مرتبه او بواسطه استقلال و شجاعت و صراحتش انطور که باید شناخته نشده است .هر چند شایسته است در اینجا از همه قدردانی ها ی انجام شده بویژه از این مناسبت و مجال فراهم شده سپاسگزاری کنیم .
در یک دهه اخیر که توفیق همکاری و هم سخنی و رفاقت با دکتر پورحسن را داشته ام او را به چند صفت شناخته ام که اجمالا عبارتند از :
-
روحیه کنجکاو و ذهن جستجو گر که اندیشه را در خدمت بهزیستی می خواهد و از دوگانگی امورانضمامی و انتراعی عبور کرده است . به همین واسطه هر چند والا و بالا و عرشی و لاهوتی می اندیشید اما به فکر زمین و فرش و ناسوت هست.
-
صداقت و شجاعت در بیان نظرات و دیدگاههای خود فارغ از ملاحظات سخیف روزمره و خوش امد این و ان .
-
تسلط کم نظیر به متون سنتی و کلاسیک اندیشه ای و افتخار به این چیرگی و در عین حال تواضع و فروتنی در برابر اورده های نوین فکری که لازمه نواوری های فکری در این دیار است .
امیدوارم دکتر پورحسن عزیز همچنان با همین مدال های افتخار ذهنی و روحی و تکیه بر پیشینه پر و ارزشمند علمی و پژوهشی خود راه درستی را که در حوزه تحقیقات فلسفی و علوم انسانی در پیش گرفته اند ادامه دهند و نهادها و بنیادها ی عریض و و طویل مدعی کار فکری و فرهنگی به زمینه سازی برای کنش ذهنی و اندیشه ای دکتر پورحسن و امثالهم مفتخر باشند و بدانند و باور کنند تولید فکر و اندیشه فی نفسه عمل صالح و ارزش افزوده است هر چند منطقا تالی آن نیز رفع نیازها و حاجات جاریه بنی ادم خواهد بود.
می فکن بر صف رندان نظری بهتر از ین بر درمیکده میکن گذری بهتر ازین
انکه فکرش گره از کار جهان بگشاید گو در اینکار بفرما نظری بهتری از این
من چو گویم که قدح نوش و لب ساقی بوس بشنو از من که نگوید دگری بهتر ازین
با درود
امیر دبیری مهر