یادداشت‌ها و مقالات شخصی

تاریخ انقلاب اسلامی «آشوب‌ها، ترورها و کودتاها»

مقدمه

پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای سلطه‌طلبان و جنایتکارانی چون امریکا و اسرائیل به‌مثابه یک زلزله بود. مخالفان و معاندان با انقلاب به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم دست‌اندرکار ایجاد آشوب‌ها و اغتشاشات در نقاط مختلف ایران شدند این مخالفت‌ها عمدتاً در نقاطی تدارک دیده شد که ازلحاظ قومیت، فرهنگ و زبان متفاوت با مرکز بودند.

کردستان بیشترین صحنه درگیری‌ها بود که از سوی دموکرات‌ها، کومله و گروه‌های چپ برانگیخته شد و چندین سال طول کشید.

خوزستان منطقه دیگری بود که به بهانه عرب بودن مردم بخش‌هایی از آن هدف آشوب گران قرار گرفت و گروهک خلق عرب آتش افزونی در این استان مهم کشور را بر عهده گرفت…

چریک‌های فدایی هم در منطقه ترکمن نشین گنبد، اقدام به تسخیر مراکز دولتی کرد و اغتشاش جدی به وجود آوردند که با بیداری مردم و حضور سپاه پاسداران خیلی زود شکست‌خورده و از صحنه خارج شدند…

پایدارترین گروه در ایجاد آشوب و جنایت در کشور سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بودند به دلیل پنهان شدن پشت اعتقادات اسلامی توانسته بودند توجه نوجوانان و جوانان را به خود جلب کند و آنان را فریب دهند این گروه در خرداد ۱۳۶۰ وارد مرحله نظامی شد و در خیابان‌ها و کوچه‌ها به مبارزه مسلحانه پرداخت که با ایستادگی مردم و سپاه پاسداران، کمیت‌ها و دیگر نیروهای انتظامی و نظامی سبب شد تا منافقین نتوانند به هدف خود برسند و پس از شکست سرکرده آنان مسعود رجوی به همراه بنی‌صدر متواری و به غرب پناهنده شدند.

اما پس‌ازاین شکست‌ها گروهک منافقین به حربه ترور روی آوردند و در دو جنایت بزرگ در هفتم تیر و در هشتم شهریور همان سال جمع زیادی از مسئولین و بزرگان انقلاب را به شهادت رساندند سپس چهار امام‌جمعه برجسته انقلاب را ترور کردند اما لکه ننگی که بر کارنامه این گروه ثبت‌شده است همکاری با رژیم بعث عراق در حمله هشت‌ساله علیه ایران بود.

 

فصل اول

آشوب‌های منطقه‌ای پس از پیروزی انقلاب

توطئه تجزیه کشور

آمریکایی‌ها بعد از پیروزی افتخارآفرین و انقلاب اسلامی و از همان اوایل سال ۱۳۵۸ در فکر تجزیه ایران به چند منطقه کوچک‌تر بودند تا از این راه بتوانند حاکمیت مرکزی و نظام روحانیت را تضعیف نموده و سپس انقلاب اسلامی را به رهبری امام خمینی (ره) را به شکست بکشانند. در راستای این هدف امریکا توطئه‌های گوناگونی را طرح‌ریزی کرد. یکی از سناریوهای آنان، ایجاد تفرقه ناشی از نارضایتی‌های نژادی و منطقه‌ای به شکل آشوب بود که اگر با نحو مناسبی با آن‌ها برخورد نمی‌شد می‌توانست سبب بسته شدن و جدا گشتن بخش‌های مهمی از کشور شده و توده‌های مردم از عدم توانایی رهبران خود، ناراضی و ناامید شوند.

درگیری‌های خونین گنبد توسط چریک‌های فدایی خلق، درگیری‌های آذربایجان توسط حزب خلق مسلمان و آشوب‌های خوزستان توسط خلق عرب و عدم برخورد صحیح و قاطع از سوی دولت بازرگان، ناتوانی دولت را عیان کرد.

 

– آشوب کردستان

حزب دموکرات کردستان، گروه کومله، عوامل اطلاعاتی امریکا و چریک‌های فدایی خلق به همراه عناصر سپهبد پالیزبان در کردستان به دنبال جداسازی و تشکیل کردستان بزرگ بودند و در منطقه از اسفند ۱۳۵۷ درگیری‌های پراکنده و کشمکش‌های زیادی ایجاد کردند. به‌واسطه این درگیری‌ها گروه‌های سیاسی دیگری در منطقه کردستان شکل گرفتند و در بسیاری از آنان جز سقوط دولت انقلابی به چیز دیگری قانع نمی‌شدند.

در خلال درگیری‌ها گروه‌های سیاسی کرد جبهه متحدی را تشکیل دادند که رهبری این جبهه را شیخ عزالدین حسینی به عهده گرفت. شیخ عزالدین می‌گفت که در برابر جبهه ارتجاع جبهه بزرگ خلق کرد باید تشکیل شود. قاسملو که چهره‌ای معتدل‌تر به خود گرفته بود می‌گفت بحث خودمختاری باید در قانون اساسی ایران لحاظ شود.

عزالدین حسینی که ادعا می‌کرد روحانی است و در تظاهرات و اعتصابات و سخنرانی‌های زمان انقلاب علیه رژیم شاه شرکت داشته حکومت اسلامی را یک حکومت ارتجاعی و غیرقابل‌پذیرش می‌دانست و معتقد بود که در کردستان مذهب جایگاهی کمرنگی دارد لذا با ادعای اینکه افق سیاسی ما وسیع است به حمایت از گروه‌های ضدانقلاب پرداخت که درنتیجه آن از همان ابتدای امر سراسر کردستان در زیر سلطه گروه‌های چپ قرار گرفت و تمام امکانات شهری و روستایی به دست آنان افتاد. مخالفین در همان روزهای اوج انقلاب پخش این شایعه که امام خمینی شیعه است و به‌زودی تمام اهل سنت را از بین خواهد برد اذهان مردم کرد را شدیداً آشفته ساختند و زمینه را برای اقدام نظامی علیه انقلاب اسلامی فراهم آوردند. مبارزه مسلحانه در شکل حمله به پادگان مهاباد تنها هشتاد روز پس از پیروزی انقلاب آغاز شد این حمله درست زمانی انجام شد که از سوی دولت و امام، هیئتی برای تشریح اهداف انقلاب اسلامی و گفتگو با عزالدین حسینی وارد مهاباد شده بود. عزالدین حسینی این اقدام ضدانقلابی را حرکتی جهت خلع سلاح هواداران رژیم سابق می‌دانست. در همین اثنا، رادیویی بنام صدای آزادی کردستان تحت پوشش خودمختاری، مردم را به قیام علیه نظام اسلامی دعوت می‌کرد. در پیان سراسر کردستان را درگیری‌ها ناآرامی‌ها و تظاهرات فراگرفت. در سنندج بیش از چهار هزار نفر از اعضای گروهک جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب اقدام به راهپیمایی کردند و شعارهایی چون اسلحه در دست مردم تنها راه پاسداری از انقلاب است، کشته ندادیم که آشتی‌کنیم، شورای انقلابی نظامی فقط با انتخاب آزاد سربازان، درجه‌داران و افسران تشکیل گردد، سر دادند. در تداوم اقدامات گروه‌های ضدانقلابی در تسخیر پایگاه‌ها و پاسگاه‌های نظامی منطقه کردستان در روز پنجم اسفند ۱۳۵۷ پادگان‌های سپوره و پیرانشهر در نزدیکی مهاباد عملاً به دست افراد مسلح کرد خواهان خودمختاری افتاد.

در شهرهای سقز، بانه و مریوان نیز بیانیه‌هایی پخش شد که درآن‌ها از مردم خواسته شده بود به پایگاه‌های نظامی حمله نمایند.

اولین اقدام دولت موقت در اسفند ۱۳۵۷ برای حل مشکل کردستان هیأت صلحی بود که روانه منطقه نمود هیئتی که رهبریان را فروهر و مکری بر عهده داشتند آن دو در گزارش اولیه خود به مرکز اعلام کردند که رهبران کرد به شکل خیلی جدی به دنبال خودمختاری هستند و تجزیه طلبی را محکوم می‌کنند اما در عین حال در هر شهری کمیته‌ها و شوراهایی تشکیل شده که می‌تواند جنگ داخلی به همراه داشته باشد.

در دوم فروردین ۱۳۵۸ از سوی دولت و شورای انقلاب هیأت های بلند پایه ای به رهبری آیت الله طالقانی به منطقه اعزام شد و مذاکرات خود را با مقامات کرد شروع کردند. در همان روز اجتماع عظیمی از مردم سنندج بر پا گردید و شیخ عز الدین حسینی به سخنرانی پرداخت بعد از وی غنی بلوریان از کمونیست‌های با سابقه که به مدت ۲۵ سال در زندان رژیم شاه بودسخنرانی کرد و به دولت موقت هشدار داد که در برخورد با کردها جانب احتیاط را از دست ندهند وقضیه را دست کم نگیرند.

در همان روز از طرف دولت بازرگان نویسنده و کمونیست سرشناس، یونسی به استانداری کردستان منصوب شد. دولت موقت فکر می‌کرد با این اقدام تشنج در منطقه را از طریق دیپلماسی می‌تواند کاهش دهد. دولت برنامه منسجم و قاطع در پیش نگرفته بود و بازرگان بر همان راه حل سیاسی اصرار می‌ورزید و قائل به برخورد قاطع نبود در تاریخ ۲۲ تیرماه ۱۳۵۸ گروه‌های چپ صدها نفر را مسلح کردند و به جنگ با پاسداران انقلاب پرداختند که در این بین بسیاری از پاسداران به شهادت رسیدند تا اینکه جریان پاوه اتفاق افتاد شهری که تنها ۲۵۰ پاسدار انقلاب از نیروهای بومی مسوؤل امنیتان را بر عهده داشت خشونت طلبان حاضر به تحمل این گروه هم نبودند حمله به پادگان پاوه موجب شد تا حضرت امام (ره) خود شخصأ به صحنه بیایند و در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ با فرمان دولت، ارتش و ژاندارمری به آن دستور دادند تا با تجهیزات کامل به سوی منطقه عزیمت نمایند و دولت را نیز موظف ساختند تا وسایل حرکت پاسداران را به منطقه فراهم کنند و اخطار کردند که تا ۲۴ ساعت دیگر عمل مثبت انجام نگیرد من سران ارتش و ژاندارمری را مسوؤل می دانم.

قاطعیت حضرت امام (ره) و تدابیر انقلابی ایشان موجب گردید تا کردستان از دست تجاوز کارانه احزاب ضدانقلاب پاک شود.

فصل دوم

کودتای نوژه و توطئه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران

امریکا در ضمن حملات سیاسی، اقتصادی و نظامی به ایران، به تحریک ایادی داخلی نیز همت گماشت بخشی از این تحرکات به صورت توطئه‌های ناموفق کودتا ظهور کرد مهم‌ترینان حرکات نظامی ضدانقلابیون بود که بعدأ به نام کودتای نوژه مشهور شد. نحوه عملیات این چنین بود که کودتا با استفاده از فرماندهان پیشین نیروهای هوایی ژاندارمری و… ارتش رژیم شاه سابق انجام شده و همزمان کشتی‌های جنگی بیگانه نیز به سواحل ایران نزدیک شده و با حملات موضوعی خود کودتا یاری نمایند پس از وقوع کودتا نیز قرار بود دول بزرگ از جمله امریکا بلا فاصله دولت جدید ایران را به رسمیت بشناسد این کودتا حاصل طراحی چندین نهاد اطلاعاتی، امنیتی و سیاسی بود و ابعاد بسیار وسیعی داشت و به گونه ای بود که احتمال شکست در ان صفر بود.

– آیت الله شریعتمداری کلید حل کودتا

این کودتا از سه شاخه نظامی، سیاسی و ایدئولوژیک تشکیل شده بود فقط یک مشکل داشتند که چه کنند تا نیروهای درگیر در کودتا دچار تردید نشوند و چگونه پس‌ازاین چنین کشتاری، دولت کودتا مشروعیت خود را اثبات کند؟

کلید حل هر دو مشکل درشاخه ایدئولوژیک کودتا نهفته بود برای کودتا با عملیاتی که احتمال می‌دادند از جمهوری اسلامی و امام خمینی (ره) کینه داشته باشند تماس گرفتند و از آن‌ها در خواست کمک نمودند که در رأس این افراد شریعتمداری قرار داشت برخی از ارتشی‌ها علی رغم اینکه در دوران طاغوت تربیت شده بودند خود را فرزندان ایران و اسلام و روحانیت می‌دانستند آن‌ها حاضر نبودند بر علیه اسلام و روحانیت کودتا کنند یا لا اقل نیاز یک دلیل شرعی نداشتند و برای اینکه به این افراد اطمینان دهند که کودتا علیه اسلام، انقلاب و روحانیت نیستان‌ها را به قم می‌فرستادند تا با آیت الله شریعتمداری دیدار کنند و پس از تأیید ایشان با اطمینان خاطر در عملیات شرکت کنند.

کودتا چیان به شریعتمداری وعده داده بودند که پس از بمباران جماران و کشته شدن امام خمینی و حذف ایشان از صحنه سیاست، رهبر مذهبی دولت جدید او خواهد بود و حتی در طراحی کودتا خانه ای در یوسف اباد برای انتقال شریعتمداری از قم به تهران اجاره شده بود و قصد داشتند شریعتمداری را در این خانه مستقر کنند و پس از کودتا ایشان از طریق نوار و اعلامیه با مردم سخن بگوید و مردم را به همکاری با کودتا چیان فرا بخواند.

عملیات کودتا قرار بود بطور همزمان در تهران وسایر شهرهای بزرگ به اجرا دراید و اماکنی مانند مدرسه فیضیه، اقامتگاه امام خمینی، کمیته مرکزی، ساختمان نخست وزیری، میعادگاه نماز جمعه و فرودگاه مهر اباد، مرکز ستاد سپاه پاسداران، پادگان ولی عصر (عج), پادگان امام حسین (ع), پادگان خلیج، کمیته انقلاب اسلامی، منطقه نه و چهار کاخ سعد اباد و پادگان لویزان توسط هواپیما بمباران شود.

– بمباران بیت امام خمینی (جماران) از اهداف کودتا

بنا به گفته بعضی از عناصری که دستگیر شده بودند بیت حضرت امام خمینی نخستین و مهم‌ترین هدف بود که باید بلافاصله بمباران می‌شد. برای سران کودتا کاملأ مشخص بود تا زمانی که امام خمینی زنده است مردم با یک کلمه ایشان به خیابان‌ها ریخته و عمل کودتا را عقیم خواهند کرد و به همین جهت از بین بردن امام خمینی یکی از مهم‌ترین هدف‌های کودتا بودو برای اجرایان بیش از سایر هدف‌ها هواپیما و مهمات سنگین در نظر گرفته شده بود. از نظر مسوؤلان کودتا از بین بردن بیت امام و فتح تهران مساوی با پیروزی در سراسر کشور بود و با تصویری که از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ داشتند فکر می‌کردند با سقوط تهران همه کشور تسلیمآن‌ها می‌شوند.

– انتخاب پایگاه نوژه

سران کودتا برای شروع کار در صدد به اختیار گرفتن یک پایگاه نظامی بر امدند که دارای هواپیما، به تهران نزدیک و در خارج از شهر قرار داشته و عناصر آن قابل جذب و رهبران عملیات هوایی با پرسنل و اماکن آن اشنایی داشته باشند به این ترتیب پایگاه هوایی شهید نوژه برای شروع کودتا انتخاب شد.

برای تصرف پایگاه نوژه به عنوان کلید عملیات قرار بود ۱۲ تیم مرکب از صد تن از کلاه سبزها تیپ نوهد ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر از فریب خوردگان ایل بختیاری و ۱۲ نفر راهنما از داخل پایگاه به فرماندهی سرگرد کوروش آذرتاش (فرمانده تیپ ۲۳ نوهد پیش از انقلاب) جهت تصرف پایگاه نوژه وارد عمل شوند که پس از تصرف، تیمسار محققی برای رهبری عملیات هوایی در اتاق فرماندهی مستقر و همزمان سروان حمید نعمتی، سروان کیومرث آبتین و سروان فرخزاد جهانگیری که هر کدام فرمانده یک تیم بودند اولین اسکان هوایی را به پرواز در بیاورند.

این اسکادران شامل ۱۶ هواپیما از ۵۳ فروند هواپیمایی مجهز به سلاح سنگین بود که برای عملیات در نظر گرفته شده بود.

– افشای کودتا

سه روز مانده به موعود کودتا، یکی از خلبانان که برای همکاری انتخاب شده بود در تهران با سروان حمید نعمتی ملاقات می‌کند حمید به او می‌گوید مأموریت تو بمباران بیت امام خمینی است و ما می‌توانیم تا پنج میلیون نفر را بکشیم وخلبان در مقابل نوع مأموریت و وسعت کشتار مردم غافلگیر ومردد می‌شود اما به دلیل ترس از سران نمی‌دانست چه باید بکند که پس از خروج از خانه حمید نعمتی نگرانی بر او مسلط می‌شود و می‌خواست با یکی در این رابطه صحبت کند که به خانه خود می‌رود و آن شب جریان را با برادر و مادر خود در جریان می‌گذارد که مادرش می‌گوید که تو نه تنها نباید این کار را نکنی بلکه باید انقلابیون را از این کودتا با خبر کنی و جلوی این کار را بگیری که در بامداد چهار شنبه تصمیم خودش را می‌گیرد و با پذیرش کشته شدن توسط کودتا چیان ماجرای کودتا را افشا می‌کند از خانه خارج می‌شود و پس از جست و جوهای فراوان و دوندگی‌های مختلف خانه آیت الله خامنه ای را پیدا می‌کند و ماجرا را تعریف می‌کند. ساعاتی بعد از افشای کودتا یکی از درجه‌داران تیپ ۳۲ نوهد نیز به کمیته مستقر در اداره‌ی دوم ستاد مشترک مراجعه می‌کند و پس از افشای کودتا یک پاکت حاوی بخشی از عملیات را در اختیار کمیته فوق قرار می‌دهد که بدین ترتیب در عرض چند ساعت کودتا به ضد کودتا تبدیل می‌شود.

فصل سوم

گروه فرقان

فرقان نام گروهی مسلح مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران که با عملیات تروریستی بعضی شخصیت‌های نظام را ترور کردند. رهبری گروه فرقان علی گودرزی، طلبه ای جوان از اهالی لرستان بود که این گروه را ۵۰ تا ۶۰ نفر تشکیل می‌داد. قبل از انقلاب با این گروه با صدور اعلامیه و بیانیه وارد حوزه سیاست و مبارزه شد اما بعد از وقوع انقلاب فعالیت تروریستی خود را آغاز کرد و وارد مرحله عمل شد این گروه معتقد بود که پس از انقلاب روحانیون بدون خواست مردم به شکل کودتا به قدرت رسیده و به علت نداشتن تجربه کافی در زمینه اداره کشور، نداشتن تخصص لازم در امور فنی، مدیریت ارگان‌های کشوری. از دخالت در این گونه امور باید خود داری کند؛ اما در مورد جایگزینی روحانیت نظر خاصی ارائه نکردند. در نهایت تا ۱۸ دی ماه ۱۳۵۸ فعالیت کردند و گروه فرقان در یک اقدام حساب شده از طرف سپاه و با کشف ۲۰ خانه تیمی و تقریبأ دستگیری همه افراد وابسطه پایان یافت. اکبر گودرزی که در ۱۸ دی ماه ۱۳۵۸ دستگیر شده بود در ۳ خرداد ۱۳۵۹ اعدام شد. بدلیل اینکه اعضای گروه تنها دلخوش به افکار رهبر گروه بودند بعد از اعدام وی، ودستگیری اعضای اصلیان ازهم پاشید.

گوشه ای از فعالیت‌های مسلحانه و ترور شخصیت‌های مذهبی و روحانیون تراز اول نظام توسط گروه فرقان

  1. ترور آیت الله مرتضی مطهری

فیلسوف و اندیشمند عالم اسلام، عضو شورای انقلاب از یاران حضرت امام در دوران مبارزه بارژیم پهلوی آیت الله استاد مرتضی مطهری بعد از عمری مجاهدت در راه خدا و تلاش خستگی ناپذیر در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی و مذهبی در شامگاه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ به دست کوردلان فرقان به شهادت رسید.

قاتل شهید مرتضی مطهری، محمد علی بصیری بود وی پس از دستگیری اظهار کرد که هیچ گونه شناخت قبلی نسبت به شهید مطهری نداشته است و تنها دلیلی که وی به این کار ترغیب کرده کینه شدید وی نسبت به روحانیت بود و بعد از این که جریان در بین افراد گروه مطرح شد که می‌خواهیم یک روحانی مهم انقلاب را ترور کنیم خود را داوطلب این کار کرده است. لذا اعدام انقلابی نام برده انجام پذیرفت.

  1. سوء قصد به جان اقای هاشمی رفسنجانی

در ساعت ۹ شب,۴ خرداد ماه ۱۳۵۸ دو نفر تروریست با مراجعه به منزل حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی و با این عنوان که قصد ملاقات با وی را دارند وارد منزل او شدند و اظهار داشتند که حامل پیام خصوصی برای ایشان هستند محافظین به ایشان اجازه ورود می‌دهند و پس از نشستن در اتاق از حرکات غیر عادی مراجعه کنندگان به قصد آنان اگاه می‌شوند و با آنان درگیر و پس از زدو خورد مختصری یکی از آن‌ها به اقای هاشمی تیر اندازی کرد و متعاقبان هر دو فرار می‌کنند اقای هاشمی که از نا حیه پهلو هدف قرار گرفته بود بلافاصله توسط نزدیکانش به بیمارستان شهدا انتقال میابد و پس از تلاش‌های پزشکان حال ایشان رو به بهبود می‌گذارد.

  1. ترور نا فرجام آیت الله سید رضی شیرازی

آیت الله سید رضی شیرازی رئیس کمیته منطقه ۳ تهران بعد از اقامه نماز جماعت در مسجد شفا واقع در بالای دوراهی یوسف اباد. هنگامی که از یکی از کوچه‌های فرعی محل راهی خانه‌اش بود با دو جوان موتور سوار رو به رو شد یکی از جوان‌ها مسلح به آیت الله شیرازی شلیک کرد بر اثر اصابت سه گلوله وی از ناحیه دست و پا مجروح شد و آن‌ها بلافاصله فرار کردند.

  1. ترور حجت الاسلام محمد مفتح

شهید دکتر محمد مفتح رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی و عضو شورای انقلاب پس از عمری تلاش و جهاد در راه اسلام در صبح ۲۷ آذر ماه ۱۳۵۸ در محل دانشکده الهیات مورد سوء قصد گروه فرقان قرار گرفت و در بیمارستان به شهادت رسید.

مهاجمین ابتدا دو پاسدار وی را به رگبار بستند سپس به طرف دکتر مفتح شلیک کردند پیکر نیمه جان دکتر بلافاصله به بیمارستان امید اعلم منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت و هر دو پاسدار محافظ دکتر نیز به بیمارستان جم تهران منتقل شدند گروه فرقان در اطلاعیه ای که به روزنامه‌ها فرستاد مسوولیت ترور شهید دکتر مفتح را بر عهده گرفت.

  1. سوء قصد علیه آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای

آیت‌الله خامنه‌ای امام‌جمعه وقت تهران و نماینده امام در شورای عالی دفاع در تاریخ ۶ تیرماه ۱۳۶۰ در اثر انفجار بمبی که داخل ضبط صوت قرار داده شده بود مجروح و در بیمارستان تحت درمان قرار گرفت. بنابر قول شاهدان عینی شخصی ۲۵ ساله‌ای که قدی نسبتأ بلند و کت خاکستری بر تن داشت پیش از شروع برنامه ضبط صوت نسبتأ بزرگی را روی میز سخنرانی قرار داده بود که پس از شروع برنامه در اواسط کار همین ضبط صوت به طور ناگهانی منفجر می‌شود.

در روی قسمتی از ضبط صوت منفجر شده که داخل سوراخ وسطان مواد منفجره به کار گذاشته شده بود و روی قسمت دیگر از بدنه ضبط صوت که در محل انفجار افتاده بود عبارت هدیه گروه فرقان که با ماژیک نوشته شده بود به چشم می‌خورد.

فصل چهارم

ترور و مشی مسلحانه منافقین علیه انقلاب

  1. انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی

روز یک شنبه ۷ تیر ماه ۱۳۶۰ ساعت ۲۰.۳۰ تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و هیأت دولت و…بتدریج به سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران واقع در سرچشمه تهران وارد شدند؛ که پس از قرائت قران کریم و اعلام برنامه، آیت الله شهید بهشتی سخنرانی می‌کردند؛ که در میان سخنان ایشان، نور خیره کننده و صدای مهیب برخاست زمین تکان خورد و دیوارها به شدت لرزید در کمتر از ثانیه ای از سالن جز تلی از خاک چیزی نماند و بیش از ۷۲ نفر از بهترین عزیزان انقلاب به شهادت رسیدند و ۲۶ نفر مجروح شدند. عامل بمب گذاری منافقی بود به نام محمدرضا کلاهی که جز نیروهای خدماتی حزب به حساب می‌آمد و پس از انفجار موفق به فرار گردید و راهی فرانسه شد.

در این انفجار شخصیت‌های بسیار مهم نظام از جمله شهید بهشتی، شهید محمد منتظری، شهید قندی، شهید فیاض بخش، شهید عباس پور، شهید کلانتری و بسیاری از روحانیون طراز اول کشور حضور داشتند که به شهادت رسیدند طبق امار ارائه شده در این انفجار رئیس دیوان عالی کشور، چهار وزیر، سی نماینده مجلس با بغض منافقان پرپر شدند.

  1. انفجار ساختمان نخست وزیری

به دنبال برکناری بنی‌صدر به دلیل عدم کفایت سیاسی از مقام ریاست جمهوری و انتخاب رجایی به عنوان رئیس جمهور و دکترباهنر نخست وزیر ایشان در سال ۱۳۶۰ منافقین کوردل توسط مسعود کشمیری در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۶۰ دفتر ریاست جمهوری را منفجر کردند و درنتیجه رئیس جمهور و نخست وزیر محبوب ایران به شهادت رسیدند.

– شرح واقعه

ساعت ۳ بعداز ظهر روز ۸ شهریور ۱۳۶۰ جلسه شورای امنیت با حضور شخصیت‌های طراز اول مملکت تشکیل شد. مسعود کشمیری دبیر شورای امنیت ضبط صوت بزرگی که مخصوص ظبط جلسات بود را درست نزدیک باهنر و رجایی قرار داد و طبق معمول هر جلسه چای برای حاضرین میاورد پس از گفتگوی کوتاهی با خسرو تهرانی از جلسه خارج شد و پیش از خروج از جلسه کیف بزرگی که همیشه همراه داشت نزدیک پای رجایی هدایت می‌کند. کشمیری از ساختمان نخست وزیری خارج می‌شود و در میدان پاستور نزد کسانی می‌رود که منتظر اویند تا دبیر شورای امنیت را به یک نقطه امن انتقال دهند، همزمان انفجار شدیدی منطقه را می‌لرزاند.

مطابق نظر کارشناسان بمب از نوع خاص تخریبی آتش زا بوده که حدود ۲ پوندتی آن تی و مقداری منیزیوم تشکیل شده و در یک کیف دستی جاساز شده بود.

  1. انفجار دادستانی کل انقلاب

تشریح شخصیت آیت الله قدوسی و نحوه شهادت

شهید قدوسی از شاگردان بارز امام خمینی (ره) در استانه ورود ایشان به ایران از اعضای کمیته استقبال بود. پس از پیروزی انقلاب طی حکمی از سوی امام، مأمور ستاد انقلاب اسلامی گردید تا در دادگاه تهران متصدی مقام قضاوت شود. عضویت در شورای عالی قضایی و دادستانی کل از دیگرمسوولیت های ایشان بود و بعدها از سوی امام به سمت دادستانی کل منصوب گردید. گفته می‌شود فردی نفوذی از کارکنان دادستانی زیر اتاق شهید قدوسی بمبی جاسازی نموده و از آن مکان خارج می‌شود و درساعت ۲۰.۲۰

دقیقه روز شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ انفجار مهیب رخ می‌دهد به نحوی که دیوار پشت سر جدا شده و ایشان از اتاقشان یعنی طبقه دوم به کف حیاط پرتاب می‌شود و برای معالجه به بیمارستان ۵۰۱ ارتش و سپس بیمارستان شهدا انتقال میابد؛ و تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد و بر اثر خونریزی مغزی و شدت جراحت به شهادت می‌رسد.

– پیام امام خمینی به مناسبت شهادت ایشان

بسم الله الرحمن الرحیم

انا الله و انا الیه راجعون

شهید عزیزی که سالیان زیادی در خدمت اسلام بود؛ و مجاهدت ایشان در راه انقلاب برهمگان روشن است. این جانب سالیان دراز از نزدیک با او در ارتباط بودم آن بزرگوار به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت در تعهد و در راه هدف می‌شناختم و چه بهتر است در حال خدمت به اسلام و ملت اسلام شربت شهادت نوشیدن و با سرافرازی به لقاء الله رسیدن.

سخنان مقام معظم رهبری درباره شهید قدوسی

اشنایی با شهید قدوسی بسیار قدیمی است و ما بطور خانوادگی باهم در ارتباط بودیم. هنگامی که انقلاب اسلامی در سال ۱۳۴۱ آغاز شد در قم که محور مرکزی انقلاب بود تشکیلاتی را به وجود اوردیم. در جریانات دستگاه قضایی، دادسرا و دادستانی انقلاب در سطح گسترده فعالیت مشترک داشتیم یکی از خصوصیات ایشان صداقت و صفای این مرد بود که درکار ایشان هیچ کلکی نبود.

+ استاد ناظر: دکتر امیر دبیری‌مهر

+ تهیه‌کنندگان: مالک شه‌بخش، عبدالغنی شه‌بخش، بهزاد هاشم‌زهی و وحید ریگی

+ ویراستاری و انتشار: علی فتحی

+ تبصره ۱: نوشته‌های مندرج در سایت جهان‌سوم، نتیجه پژوهش دانشجویان است و نه‌تنها خالی از اشکال نبوده بلکه لزوماً مورد تأیید استاد و مدیر سایت نیست و گردانندگان سایت نیز از نقدهای مخاطبان استقبال می‌کنند.

+ تبصره ۲: وب‌سایت جهان‌سوم پیشاپیش از وجود اشکالات ویرایشی موجود در متن کنفرانس عذرخواهی می‌نماید.

اختصاصی وب‌سایت جهان‌سوم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × پنج =

دکمه بازگشت به بالا