کتاب انقلاب اسلامی ایران در دو حرکت (مهندس بازرگان)
چکیده: از شهریور ۱۳۲۰ هـ.ش به بعد که پهلوی اول ناگزیر از سلطنت کناره گرفت و اداره کشور را به ولیعهد جوان خویش محمدرضا شاه سپرد تا پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط سلطنت در ایران چهار جریان سیاسی عمده وجود داشته که تحولات سیاسی فرهنگی کشور ما را رقمزده است.
این چهار جریان عبارتاند از:
۱- جریان مارکسیستی که مهمترین نماینده آن حزب توده بود.
۲- جریان ملیگرایانه منتقد حکومت پهلوی که جبهه ملی و احزاب و تشکلهایی همچون نهضت آزادی ایران، حزب ملت ایران و… نمایندگان آن به شمار میرفتند.
۳- بخشی از روحانیت شیعه که به نهضت حضرت امام معروف شدند و بهتدریج براندازی حکومت پهلوی را بهعنوان هدف خویش انتخاب نمودند.
۴- تشکلهایی همچون سازمان مجاهدین خلق که با تمسک به مشی مسلحانه در پی براندازی حکومت پهلوی بودند.
متن سمینار: نویسنده کتاب «انقلاب ایران در دو حکومت» مهندس «مهدی بازرگان» است. مهندس بازرگان به لحاظ سیاسی و فکری به جریان ملیگرایانه منتقد حکومت پهلوی تعلق دارد. جبهه ملی همانگونه که از نامش پیداست جبههای بود که گروهها، افراد و تشکلهای سیاسی زیادی زیر چتر آن گردآمده بودند. مبارزه برای ملی گران صنعت نفت و حمایت از مصدق مهمترین محورهای وحدت و انسجام این جبهه به شمار میرفت. با کودتای بیستوهشت مرداد هزار و سیصد و سیودو ضربهای عظیم به این جبهه وارد آمد بهگونهای که چند سال طول کشید تا این جبهه توانست از شوک حاصل از کودتا خارج شود. جبهه ملی بعد از کودتا هیچگاه نتوانست وحدت و انسجام گذشتهاش را به دست آورد به همین دلیل احزاب و گروههای وابسته به این جبهه هرکدام راه خویش را جدا کردند و به شیوهای مستقل به فعالیت پرداختند. بخش مهمی از شخصیتهایی که به جبهه ملی تعلقخاطر داشتند و درعینحال دارای باورهای مذهبی نیرومندی هم بودند در اوایل دهه چهل خورشیدی نهضت آزادی ایران را تأسیس نمودند. برجستهترین نمایندگان این طیف آیتالله طالقانی، یدالله سحابی و مهندس مهدی بازرگان بودند. نهضت آزادی ایران از زمان شکلگیری تا پیروزی انقلاب و حتی چندی پسازآن در میان دانشجویان، جوانان و بخش قابلتوجهی از نخبگان نفوذ قابلتوجهی داشت. نهضت آزاد شیوه مبارزه مسالمتآمیز با حکومت پهلوی را در پیش گرفت و رهبران آن از دهه چهل به بعد با مشکلات و مضایق زیادی مواجه شدند. پس از پیروزی انقلاب، مهندس بازرگان بهفرمان حضرت امام (ره) دولت موقت ر آ تشکیل داد و اولین نخستوزیر بعد از انقلاب شد. مهندس بازرگان و سایر اعضاء بلندپایه این تشکل در دوره دوساله دولت موقت با حضرت امام خمینی (ره) و سایر شخصیتهای تأثیر گزار جریان موسوم به نهضت حضرت امام دچار اختلافات جدی شدند؛ اختلافاتی که سرانجام منجر به کنارهگیری مهندس بازرگان از نخستوزیری گردید و حذف همفکران وی را از عرصه اداره کشور در پی داشت. با منزوی شدن بازرگان و همفکرانش، جریان موسوم به نهضت حضرت امام قدرت را قبضه کرد. مهندس بازرگان و سایر اعضاء نهضت آزادی ایران از سال ۱۳۵۹ ش به بعد به منتقدین نظام حاکم که تبدیل شدند و با تمسک به همان شیوه مبارزه مسالمتآمیز فعالیتهای خویش را ادامه دادند. در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، جریان حاکم به این بهانه که برای مقابله با دشمن مهاجم میباید وحدت و انسجام داخلی کشور حفظ شود به آزار و اذیت منتقدین و مخالفین خویش پرداختند و فعالیت نهضت آزادی ایران را نیز ممنوع کردند. در آغازین سالهای دهه شصت خورشیدی سازمان مجاهدین خلق که همچون گروههای دیگر از عرصه اداره کشور کنار گذاشتهشده بود علیه گروه حاکم اعلانجنگ مسلحانه داد و موجی از کشتار و ترور در کشور راه انداخت. حزب توده البته از مبارزه مسلحانه علیه گروه حاکم اجتناب ورزید اما برخی از گروههای چپ همچون چریکهای فدایی خلق و … به مبارزه مسلحانه با حکومت رو آوردند. دامنه مبارزه مسلحانه به برخی گروههای اسلامی نیز کشیده شد و کشور را دستخوش بحرانی شگرف نمود. مهندس بازرگان اوایل دهه شصت خورشیدی در واکنش به این شرایط «انقلاب ایران در دو حرکت» را به رشته تحریر درآورد. این کتاب متشکل از دو فصل اصلی و دو فصل الحاقی است. دو فصل الحاقی در چاپ اول و دوم وجود ندارد و از چاپ دوم به کتاب اضافه گردیده است. فصول اول و دوم که پیکره اصلی کتاب را تشکیل میدهند فصلهای بنیادی آن هستند. به نظر میرسد مهندس بازرگان از نگارش این کتاب در اوایل دهه شصت چهار هدف داشته است:
۱- این کتاب واکنشی است در مقابل روایت رسمی که از تاریخ انقلاب توسط نهادهای حکومت ارائه میشد. بازرگان سعی میکند روایت دیگری ارائه نماید؛ روایتی که با روایت رسمی از تاریخ انقلاب اسلامی تااندازهای تفاوت دارد و بر نقش سایر جریانها بهویژه نهضت آزادی ایران در مبارزه علیه شاه تأکید میکند.
۲- مهندس بازرگان در این کتاب تلاش میکند تفرقه پدید آمده را عادی و طبیعی قلمداد کند. وی دلبسته نگرش پوزیتویستی است و با تکیه بر این نگرش به تحلیل و تحولات انقلاب در مقطع پیش و پس از پیروزی پرداخته است. بازرگان به علوم تجربی، بسیار علاقه مند است و بر این باور پای میفشارد که قوانین علوم تجربی را میتوان در بررسی تحولات اجتماعی نیز به کار گرفت.
۳- دفاع از دولت موقت و کارنامه آن که از سوی جریان حاکم به شدت مورد هجمه قرار گرفته بود. مهندس بازرگان در مقدمه این کتاب نوشته است: در توصیف و تحلیل انقلاب اسلامی خیلی چیزها گفته و نوشتهاند که غالباً با دید تبلیغاتی تأیید و تملق یا تحریک و مصلحت خواهی بوده است و کمتر با نظر تحقیقاتی برای تحویل یا تعمق و انتقاد از خود و چاره جوئی های لازم را نشان داده است. معذالک آنچه با وجود تفصیل و تکرار و شعار، گفته و نوشته شده است نسبت به آنچه سزاوار و مورد نیاز میباشد کم بوده است. (مقدمه کتاب)
۴- مهندس بازرگان همانگونه که در مقدمه کتاب اشاره کرده سخت دلبسته انقلاب اسلامی بوده و آن را نه خاص یک طبقه یا یک گروه بلکه «واقعاً ملی وجوشیده و در برگزیده تقریباً کلیه طبقات و صفوف جامعه اسلامی ایران» ارزیابی کرده است. وی در آغاز کتاب چارچوب نظری کتاب خویش را به شیوهای روشن تبیین نموده و به خوانندگان گوشزد کرده است که تحلیل وی از تحولات انقلاب در مقاطع پیش و پس از پیروزی آن بر چه بنیاد نظری استوار است. مهندس بازرگان در این زمینه چنین نوشته است:
تا قبل از پیروزی انقلاب تا دیر زمانی که میتوانیم دامنهاش را به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲(آغاز حرکت اول) بکشانیم بیشتر تحریکات و تمایلها و تعهدها، خصوصاً در سالهای آخر، در جهت هم آهنگی، همکاری و ائتلاف، یا تمرکز و رهبری سیر کرده است. ولی پسازآن و بلافاصله پسازآن، از زمان تشکیل و خدمات دولت موقت، عموماً شاهد تفرق و تشتت و بلکه تخالف و تخاصم و طرد شدهایم و جامعه انقلابی ما از ائتلاف و اتحاد وحدت کلمه بهتدریج دور شده هرکس و هر گروه به سی خود رفته، تنها خود را محقق و موظف دانسته و خواسته سایر افکار و افراد و گروههارا حذف یا ادغام در خود نموده است.
در حرکت دوم از روحیه انقلابی و شور ایمانی یا عشق به ایثار و شهادت چیزی کاسته نشد، بلکه شدت و اشتعال بیشتر، خصوصاً در قشرهای جوان و خیلی جوان، پیدا کرد که نمونههای درخشان و آثار معجزه آسای آن را در جبهههای جنگ و جهاد دیدهایم. انرژی یا ارادههای بی نظیر و سرمایههای عظیم که میتوانست تولیدی حیات بخش و برکت باشد که راه تخاصم و تخریب را پیش گرفت.
دفاع از کارنامه دولت موقت نیز در این کتاب همواره محمله نظر مهندس بازرگان قرار داشته است از این رو؛ بلافاصله پس از ذکر الگوی نظری خویش در تحلیل و تحولان انقلاب به موضوع دولت موقت اشاره و نوشته است:
طبعاً دولت موقت که منتهی الیه دوران اول و شروع دوران یا حرکت دوم تشکیل یافته و مظهر و مجری شعار وحدت و ائتلاف بوده و مساعیش به جائی نمیرسید و میبایستی کنار برود. حرکت اول یا حرکت رو به وحدت و مرکزیت را به اصطلاح ریاضی و علم میکانیک حرکت رو به مرکز (سانتریپ centripte) میگوئیم و حرکت دوم را که فرار از وحدت است حرکت گریز از مرکز (سانتریفوژ cenripuge) مینامیم. انقلاب ما که نام اسلامی روی آن گذاشتهشده است و با سرعت تحولی که داشته و انقلابهای دوم و سوم را پشت سر گذاره است و از متحرکترین انقلابهای جهان میباشد تا این تاریخ به طور ساده و جامع در دو حرکت متقابل «رو به مرکز» و «گریز از مرکز» خلاصه میشود.
مهندس بازرگان تفکیک مراحل انقلاب ر آ به دو حرکت به معنای تأیید یکی و رد دیگری نمیداند بلکه این دو حرکت را طبیعی میانگارد و مینویسد:
نمیخواهم بگویم تمرکز و توحید کلمه در حرکت اول یا طرد و تفرقهای حرکت دوم حتماً درست است یا خطا بوده حسن نیت یا سوء نیت بر سراسر هر یک از آنها حکومت داشته بلکه هرکدام دلائل و موجباتی برای خود داشته است. غرض بیان مطالب و ارائه شواهد است تا حقیقی روشن و علل شکافته شود و شاید راههائی مشخص گردد.
مهندس بازرگان فصل اول و یا حرکت اول را از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ میداند. او دلبسته جبهه ملی است و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ش را مبدأ انقلاب اسلامی میداند. بازرگان علت اصلی توفیق کودتای ۲۸ مرداد را حزب توده و یا به قول خودش «توده نفتیها» میداند. او البته به «پاره ای سستیها و ندانم کاریهای خودیها و خودخواهیهای جناح ملی یون» هم اشاره میکند اما گناه اصلی شکست نهضت ملی را به گردن توده ایها میاندازد. با این وجود کودتای ۲۸ مرداد را یک «شوک بیدار کننده برای مردم ایران مخصوصاً روشنفکران و ملی یون میداند»؛ و تشکیل نهضت مقاومت ملی که از سال ۱۳۳۲ تا آغاز سال ۱۳۴۰ پرچم مقاومت و روح مبارزه را بر افراشته نگاه داشته از نتایج آن بر میشمرد و مینویسد:
در خلال این سالها بود که ضرورت حکومت همکاری و نزدیک شدن مسلمانان روشنفکر با روحانیت و حوزهها، در زمینههای فکری و اجتماعی و مبارزاتی سال به سال بیشتر احساس و روی آن اقدام میشود؛ و چون فعالیتهای سیاسی وسیع امکان پذیر نبود و فعالیت سیاسی مطمئن و صحیح نیز در حال احتیاج شدید به تربیت اجتماعی عملی مردم ایران برای کارهای دسته جمعی و انضباط شورائی، همکاری داشت یک نهضت نسبتاً وسیع خود جوشی در تهران و در غالب شهرستانها در میان مبارزین و جوانان مسلمانان و ملی برای تأسیس انجمنها و هیئتها و مؤسسان ملی و اسلامی با برنامههای امدادی، فرهنگی، تبلیغاتی، بهداشتی و حتی تولیدی و تجارتی براه افتاد. مدارس ملی اسلامی عدیده ای با موفقیتهای چشمگیر احداث شد شرکتها و بنگاههای نشریاتی فعال به وجود آمد، درمانگاها و بیمارستانهای خیریه به سبک اجتماعی درست شد، صندوقهای قرض الحسنه تأسیس گردید، انجمنها و مجامع ملی و اسلامی از هر طرف سر در آورد که هدف برنامههای آنها در حول محورهای خدمت، تربیت، وحدت، تشکل و آمادگی برای رسیدن آزادی و استقلال و حکومت اسلامی دور میزد. تفسیر قرآن و منبر مرحوم طالقانی که بعد از کوتای ۲۸ مرداد رنگ و بوی مبارزه سیاسی بیشتری علیه استبداد حاکم به خود گرفته بود، انتقال مرحوم مطهری به تهران در سال ۱۳۳۵ و پیوستن به فعالیتهای جوانان و روشنفکران و بالأخره سخنرانیها و کتابهای پر انتشار دکتر شریعتی از سال ۱۳۴۷ با رنگ انقلابی- اسلامی آن تأثیر بی سابقه ای روی روشنفکران و نسل جوان ایران در داخل و خارج داشته است، نقش بزرگی در توجه و تحریک و تجمع آنان علیه زور و تزویر ایفا میکرد. روحانیت جوان نیز آهسته آهسته تمایل و تحرک نشان میداد. البته زندانهای ساواک میعاد گاههای خوبی برای تبادل افکار و تقویت افراد بود و هم محکی برای آزمایش و شناسائی به شمار میرفت. از سال ۱۳۵۰ و قبل از آن گروههای تند انقلابی و فداکار پرشور مسلمانان نیز برنامههای مبارزه مسلحانه بدنبال احزاب کمونیستی وارد میدان شدند.
بازرگان سپس به تشکیل جبهه دوم در سال ۱۳۳۹ ش میپردازد و تأسیس نهضت آزادی ایران را در سال ۱۳۴۰ ش «بهعنوان اولین حزب سیاسی که بنا به وظیفه دینی ایدئولوژی منطبق و مأخوذ از اسلام، به دنبال سالیان طولانی، تدارک برای پر کردن جای خالی اکثریت مسلمانان در مبارزات ایران ایجاد شده ارزیابی میکند. سپس به نهضت روحانیت میپردازد و مینویسد:
حرکت مستقل و متشکلی از سال ۱۳۴۰ در روحانیت حوزه قم، در برابر برنامههای ظاهراً مترقی و انقلابی شاه و گستاخی او علیه روحانیت و مذهب به وجود آمد. ابتدا علیه اقدامات شاه در مشارکت دادن بانوان در انتخاب شوراها و در زمینه اصلاحات اراضی بود ولی بزودی، با پایداری و رهبری آیتالله خمینی، علیه خود شاه و حمایتی که آمریکائیها از شاه میکردند، توجیه گردید. در رابطه با استقبال و همکاری جوانان بازاری یا نهضت روحانی و رهبری در چارچوب وحدت و ائتلاف، جای دارد و نامی از «گروه هیئتهای مؤتلفه اسلامی» ببریم این جمعیت که افرادی از آن تحت تأثیر حرکت شهد نواب صفوی بودند و در ترور منصور در سال ۱۳۴۳ دست داشتند، منشاء تربیت عده ای و مصدر کارها و خدمات حساسی در جمهوری اسلامی شدند.
بازرگان در این اثر به نقش تعیین کننده ساواک در گسترش خفقان و اختناق و همچنین به رهبری منفی شاه تأکید میکند و این دو موضوع را عامل وحدت گروههای مبارز میداند. آنگاه اشاره به مقاله معروف احمد رشیدی و تأثیر آن در اتحاد نیروهای مبارز مینویسد:
مقاله کذائی مورخه ۱۷/۱۰/۵۶ روزنامه اطلاعات که حملات توهین آمیز جاهلانه و مستانه به شخصیت آیتالله العظمی و به جامعه روحانیت داشت بهترین محرک برای عصبانیت و وحدت دادن مقامات مردد و مخالف مرجعیت گردیده شهر قم را میدان آتش خون کرد و یک برنامهی زنجیره ای ملی منظم انقلاب و اتحاد را براه انداخت که هیچ کس در اردوی اینطرف ابتکار و امکان آن را نداشت.
نویسنده کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» سپس به ذکر برخی از رویدادهای سال ۱۳۵۷ ش که تأثیر زیادی در ایجاد وحدت و همدلی در میان گروههای گوناگون مبارز داشت اشاره ای میکند و این روند را تا ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ بهعنوان حرکت اول ادامه میدهد و به تبیین این موضوع میپردازد که انقلابیون و مبارزین در این مرحله، حرکتی رو به مرکز داشتهاند. مهندس بازرگان ضمن طرح موضوعاتی مانند «اربعینهای زنجیره ای» «تحرک گروهها و آغاز عقب نشینی شاه» راهپیماییهای سرنوشت ساز و … تلاش وپیگیری به کار میبندد ودر نهایت این کتاب محورهای ذیل را به طور کلی تشریح مینماید:
۱- تا قبل از پیروزی انقلاب تا دیر زمانی که میتوانیم دامنهاش را به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بکشانیم بیشتر تحریکات و تمایلها و تعهدها، خصوصاً در سالهای آخر، در جهت هم آهنگی، همکاری و ائتلاف، یا تمرکز و رهبری سیر کرده است. ولی پسازآن و بلافاصله پسازآن، از زمان تشکیل و خدمات دولت موقت، عموماً شاهد تفرق و تشتت و بلکه تخالف و تخاصم و طرد آن شدهایم وجامعه انقلابی ما از ائتلاف و اتحاد وحدت کلمه بهتدریج دور شده هرکس و هر گروه به سی خود رفته، تنها خود را محقق و موظف دانسته و خواسته است سایر افکار و افراد و گروههارا حذف یا ادغام در خود نماید.
در حرکت دوم از روحیه انقلابی و شور ایمانی یا عشق به ایثار و شهادت چیزی کاسته نشد، بلکه شدت و اشتعال بیشتر، خصوصاً در قشرهای جوان و خیلی جوان پیدا کرد که نمونههای درخشان و آثار معجزه آسای آن را در جبهههای جنگ و جهاد دیدیم. ولی این شور و نیروها نیز تبعیت از تغییر جهت کلی انقلاب کرده و از عمومیت و وحدت به اختصاص و انحصار گرایش یافت و احیاناً به خدمت افتراق و اختلاف شتافته است. انرژی یا ارادههای بی نظیر و سرمایههای عظیم که میتوانست تولیدی حیات بخش وپربرکت باشد و کم کم راه تخاصم و تخریب را پیش گرفته است.
۲- طبعاً دولت موقت نیز که منتهی الیه دوران اول و تشکیل یافته و مظهر و مجری شعار وحدت و ائتلاف بوده و مساعیش به جائی نمیرسید، میبایستی کنار برود و انقلاب ما که نام اسلامی روی آن گذاشتهشده است و با سرعت تحولی که داشته و انقلابهای دوم و سوم را پشت سر گذاره است و از متحرکترین انقلابهای جهان میباشد تا این تاریخ به طور ساده و جامع در دو حرکت متقابل «رو به مرکز» و «گریز از مرکز» خلاصه میشود.
۳- نمیخواهم بگویم تمرکز و توحید کلمه در حرکت اول یا طرد و تفرقهای حرکت دوم حتماً درست است یا خطا بوده حسن نیت یا سوء نیت بر سراسر هر یک از آنها حکومت داشته بلکه هرکدام دلائل و موجباتی برای خود داشته است. غرض بیان مطالب و ارائه شواهد است تا حقیقی روشن و علل شکافته شود و شاید راههائی مشخص گردد.
۴- در خلال این سالها بود که ضرورت حکومت همکاری اسلامی و نزدیک شدن مسلمانان روشنفکر با روحانیت و حوزهها، در زمینههای فکری و اجتماعی و مبارزاتی سال به سال بیشتر احساس و روی آن اقدام میشده و چون فعالیتهای سیاسی وسیع امکان پذیر نبود و فعالیت سیاسی مطمئن و صحیح نیز در حال احتیاج شدید به تربیت اجتماعی عملی مردم ایران برای کارهای دسته جمعی و انظباط شورائی و همکاری داشت یک نهضت نسبتاً وسیع خود جوشی در تهران و در غالب شهرستانها در میان مبارزین و جوانان مسلمانان و ملی برای تأسیس انجمنها و هیئتها و مؤسسان ملی و اسلامی با برنامههای امدادی، فرهنگی، تبلیغاتی، بهداشتی و حتی تولیدی و تجارتی براه افتاد. مدارس ملی اسلامی عدیده ای با موفقیتهای چشمگیر احداث شد شرکتها و بنگاههای نشریاتی فعال به وجود آمد، درمانگاها و بیمارستانهای خیریه به سبک اجتماعی درست شد، صندوقهای قرض الحسنه تأسیس گردید، انجمنها و مجامع ملی و اسلامی از هر طرف سر در آورد که هدف برنامههای آنها در حول محورهای خدمت، تربیت، وحدت، تشکل و آمادگی برای رسیدن آزادی و استقلال و حکومت اسلامی دور میزد. تفسیر قرآن و منبر مرحوم طالقانی که بعد از کوتای ۲۸ مرداد رنگ مبارزه سیاسی بیشتری علیه استبداد حاکم به خود گرفته بود، انتقال مرحوم مطهری به تهران در سال ۱۳۳۵ و پیوستن به فعالیتهای جوانان و روشنفکران و بالأخره سخنرانیها و کتابهای پر انتشار دکتر شریعتی از سال ۱۳۴۷ با رنگ انقلابی و اسلامی تأثیر بی سابقه ای روی روشنفکران و نسل جوان ایران در داخل و خارج داشته نقش بزرگی در توجه و تحریک و تجمع آنان علیه ظلم و ستم ایفا میکرد. روحانیت جوان نیز آهسته آهسته تمایل و تحرک نشان میداد. البته زندانهای ساواک میعاد گاههای خوبی برای تبادل افکار و تقویت افراد بود و هم محکی برای آزمایش و شناسائی به شمار میرود
۵- حرکت مستقل و متشکلی از سال ۱۳۴۰ در روحانیت حوزه ای قم، در برابر برنامههای ظاهراً مترقی و انقلابی شاه و گستاخی او علیه روحانیت و مذهب به وجود آمد. ابتدا علیه اقدامات شاه در مشارکت دادن بانوان در انتخاب شوراها و در زمینه اصلاحات اراضی بود ولی بزودی، با پایداری مردم و رهبری آیتالله خمینی حرکت عظیمی شکل گرفته است.
۶- در رابطه با استقبال و همکاری جوانان بازاری با نهضت روحانی و رهبری در چارچوب وحدت و ائتلاف، جا دارد نامی از «گروه هیئتهای مؤتلفه اسلامی» ببریم این جمعیت که افرادی از آن تحت تأثیر حرکت شهد نواب صفوی بودند و در ترور منصور در سال ۱۳۴۳ ش دست داشتند، منشاء تربیت عده ای و بانی کارها و خدمات حساسی در جمهوری اسلامی شدند.
۷- مقاله کذائی مورخه ۱۷/۱۰/۵۶ روزنامه اطلاعات که حملات توهین آمیز جاهلانه به شخصیت آیتالله العظمی خمینی و به جامعه روحانیت داشت بهترین محرک برای عصبانیت و وحدت دادن مقامات مردد و مخالف مرجعیت گردیده شهر قم را میدان آتش خون کرد و یک برنامهی زنجیره ای ملی و منظم انقلاب را به راه انداخت.
اختصاصی وبسایت جهانسوم
+ استاد ناظر: دکتر امیر دبیریمهر
+ تهیهکنندگان: آقایان قاسم سیاسر و محمد سرگزی
+ ویراستاری و انتشار: علی فتحی
+ تبصره مهم: نوشتههای مندرج در سایت جهانسوم، نتیجه پژوهش دانشجویان است و نه تنها خالی از اشکال نبوده بلکه لزوماً مورد تأیید استاد و مدیر سایت نیست و گردانندگان سایت نیز از نقدهای مخاطبان استقبال میکنند.
از همه تون متشکرم