نقد روششناسی کتابِ «در دامگه حادثه»
با سلام خدمت کلیه مخاطبین گرامی؛ آنچه در ادامه آورده شده عبارت است از: خلاصهای مباحث تحلیلی و اظهارات استاد گرامی، دکتر امیر دبیریمهر در نقد روش شناسانهی کتاب «در دامگه حادثه» که در کلاس درس دانشجویان مقطع کارشناسیارشد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان -طی روز جمعه مورخه ۱۵ اسفند ماه سال ۱۳۹۳ هـ.ش- مطرح شده است.
چنانچه استحضار دارید در مطالب قبلی سایت (این لینک) به صورت مفصل به معرفی کتاب آقای عرفان قانعیفرد که به صورت یک مصاحبهی مکتوب با پرویز ثابتی به بررسی دلایل وقوع انقلاب اسلامی ایران و سقوط رژیم پهلوی پرداخته است، اشاره نمودیم.
بنا به نظر دکتر امیر دبیریمهر، مقرر گردیده بود که این کتاب و اظهارات آقای پرویز ثابتی (مسئول امنیت داخلی ساواک در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ هـ.ش) به صورت یک کنفرانس علمی-دانشجویی در کلاس درس «سمینار انقلاب اسلامی ایران» مورد بررسی قرار گیرند، که این سمینار در روز جمعه مورخه ۱۵ اسفند ماه سال ۱۳۹۳ هـ.ش توسط آقای علی فتحی جمعبندی و به صورت خلاصه و محوری برای سایر دانشجویان ارائه گردید.
در انتهای این سمینار، دکتر امیر دبیریمهر ضمن ارائهی نکات و مطالب تکمیلی این کنفرانس، به نقد روششناسی این کتاب پرداختند که اهم این انتقادات در ادامه آورده شده است.
۱- کتاب در دامگه حادثه پس از حدود ۳۰ سال سکوت رسانهای و اختفای پرویز ثابتی در حالی منتشر شده است که پیش از آن هیچگونه مصاحبه، مقاله و یا دستنوشتهای از ایشان درخصوص ابعاد وقوع انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی منتشر نشده بود. از طرفی با عنایت به اینکه آقای ثابتی متولد ۱۳۱۵ هـ.ش میباشند و در زمان تهیه این کتاب حدود ۷۵ سال سن داشتهاند؛ بیم آن میرود که برخی وقایع، رخدادها و جریانات جاری در کشور ایران در سالهای پیش از انقلاب اسلامی ایران از یاد ایشان رفته باشد و یا آنان را به درستی در یاد نداشته باشد. هرچند در قسمتی از کتاب آورده شده بود که پرویز ثابتی در زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران برخی از خاطرات و اطلاعات خود را به رشتهی تحریر در آورده بود لیکن اشاره نشده است که این مصاحبهها با استناد به همین نوشتهها انجام شده است و یا خیر!
۲- آقای پرویز ثابتی در آبان ماه ۱۳۵۷ هـ.ش از کشور ایران خارج شده و از آن زمان تا کنون نه تنها در ایران حضور نداشته بلکه به واسطهی برقراری حکومت اسلامی در ایران و از دست دادن موقعیت شغلیش از اخبار، اطلاعات و جریانات حاکم در کشور بیاطلاع بوده است لذا نمیتوان به اظهارات وی درخصوص حوادث پس از وقوع انقلاب اسلامی و تحلیلهای کلان وی در مورد ایران و سران حکومت، تکیه کرد.
۳- آقای ثابتی ضمن تعلق خاطر شدید به رژیم پهلوی، از دیدگاه یک سلطنتطلب به روایت عوامل فروپاشی حکومت پهلوی و وقوع انقلاب اسلامی ایران پرداخته است و اظهارات تند و احساساتی سخن گفتن ایشان در جایجای مصاحبهها حکایت از صحت این ادعا دارد. لذا با توجه به وابستگی آقای ثابتی به حکومت پهلوی و بیطرف نبودنشان، چنین برداشت میشود که وی در صحبتهای خود صداقت تمام نداشته و به وضوح قابل مشاهده است که وی از طرح برخی مسائل ابا داشته و درخصوص برخی دیگر وقایع بزرگنمایی نموده است.
۴- هرچند اخذ مدرک لیسانس آقای ثابتی در دهه ۱۳۳۰ و طی کردن سریع مدارج ترقی در ساواک از جانب ایشان حکایت از نبوغ و هوش سرشار وی دارد لیکن چنین به نظر میآید که علیرغم تحصیلات دانشگاهی و آکادمیکاش، در این کتاب بدون در نظر گرفتن هیچ تئوری انقلاب و یا دیدگاه نظری به روایت تاریخ پرداخته است. لذا این تئوریزه نبودن مطالب کتاب تا حدی از اعتبار علمی کتاب کاسته است.
در نهایت علیرغم همهی انتقادات مطروحه باید اذعان داشت که تلاشهای آقای عرفان قانعیفرد برای تهیه و انتشار چنین کتابی از اظهارات و دیدگاههای یک فرد مطلع و آگاه همچون پرویز ثابتی آن هم پس از ۳۰ سال سکوت رسانهای، ستودنی است.
شایان ذکر است به زودی فایلهای مربوط به ارائه کنفرانس و خلاصهای از کتاب مذکور در وبسایت جهانسوم (همین آدرس) منتشر خواهد شد.
تهیه کننده: علی فتحی
اختصاصی وبسایت جهانسوم