کتاب‌ها و پژوهش‌هایادداشت‌ها و مقالات شخصی

نویسنده مسیحی‌ای که عاشق امام علی(ع) بود

نویسنده مسیحی لبنانی، کسی که امام علی(ع) را صدای عدالت انسانی نامیده بود، چشم از جهان فروبست.

جرج سجعان جرداق، به سال ۱۹۲۴ در یک خانواده مسیحی ارتدوکس دارای تبار قحطانی در منطقه مرجعیون (جنوب لبنان) به دنیا آمد. منطقه‌ای که خود او آنجا را یکی از زیباترین نقاط زمین و از پر رویدادترین و پر خاطره‌ترین مناطق آن توصیف می‌کند.

جرداق به دلیل علاقه وافرش به امام علی(ع) و نوشته‌هایش درباره او شناخته شده است. او در خاطراتش گفته است که بارها در نوجوانی از مدرسه گریخته و به آغوش طبیعت رفته است تا به مطالعه نهج‌البلاغه و دیوان متنبی(شاعر مشهور عرب) بپردازد. برادرش، فؤاد جرداق کسی بود که او را با نهج‌البلاغه آشنا کرده و به مطالعه آن توصیه کرده بود.

پدر و مادرش نیز به حضرت علی(ع) بسیار ارادت داشتند و بر سردر خانه خود، سنگی را نصب کرده بودند که روی آن جمله «لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار» حک شده بود.

او پس از پایان تحصیل در کالج کلیسایی بیروت، دو کار را باهم آغاز کرد: نوشتن مداوم برای نشریات لبنانی و عربی و نیز تدریس ادبیات عرب و فلسفه در بعضی از مدارس بیروت و آثار ادبی و فکری امام علی(ع) یکی از موضوعات موجود در برنامه‌های آموزشی این مدارس بود و از آنجا که داشته‌ها و دانسته‌های کودکی و نوجوانی فرد برای تدریس کافی نیست، جورج جرداق باید برای آگاهی بیشتر سراغ مطالب و کتاب‌ها و آثار جدیدی درباره شخصیت ادبی و فکری و اجتماعی این شخصیت می‌رفت و بدین ترتیب، شروع به مطالعه آثاری کرد که درباره امام نوشته شده بود و پس از آن برایش آشکار شد که بیشتر آنچه می‌خواند به مسائل ثانوی و محدودی برمی‌گردد که به زمان و مکانی مشخص ربط دارد که شاید در مرحله‌ای تاریخی برای بیشتر از مردم اهمیت دارد اما برای همه مردم در همه برهه‌های تاریخی مناسب نیست و بیشتر مطالب، به‌حق امام علی(ع) در خلافت برمی‌گشت و اینکه از دیدگاه مؤلفان این کتاب‌ها چه اندازه حق با امام علی(ع) بوده است و هرکدام هم برای ادعای خود دلایلی می‌آورند اما از دیدگاه امام علی(ع) نسبت به زندگی و انسان و ضرورت‌های جامعه بشری سخنی در میان نبود.

از این رو، جورج جرداق تصمیم گرفت به نهج‌البلاغه برگردد و دوباره آن را با توجه مطالعه کند و دریافت که امام علی(ع) عمیق‌تر و بزرگ‌تر از تمام آن چیزهایی است که گذشتگان و معاصران درباره‌اش نوشته‌اند و به این نتیجه رسید که انسانیت امام(ع) با تمام عناصر و خصایصش از اندیشه‌ای صاف و درکی عمیق نسبت به حقیقت وجود ناشی می‌شود و آنچه مردم را در زندگی خود بدان فراخوانده فراتر از همه مرزهای زمان و مکان است.

به این ترتیب او با انگیزه عشق به حقیقت، تصمیم گرفت کتابی دایره‌المعارفی شامل آنچه دیگران به آن پرداخته‌اند بنویسد و بدین گونه کتاب مشهور «امام علی(ع)، صدای عدالت بشری» را در چند جلد تألیف کرد که عبارت‌اند از: «علی(ع) و حقوق‌بشر»، «علی(ع) و انقلاب فرانسه»، «علی(ع) و سقراط»، «علی(ع) و روزگارش» و «علی(ع) و قوم‌گرایی عربی» و سپس کتاب «روائع نهج‌البلاغه» را به این مجموعه اضافه کرد.

جرج جرداق کتاب ارزشمند «امام علی، صدای عدالت انسانی» را در پنج جلد نوشت و خود هیچ یک از کتاب‌هایش را به اندازه این کتاب، دلچسب و دلپذیر نمی‌دانست. او در این کتاب در وصف حضرت علی(ع) نوشته است: «ای روزگار کاش می‌توانستی همه قدرت‌هایت را، و ای طبیعت، کاش می‌توانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع می‌کردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر می‌دادی.»

او درباره امام حسین (ع) نیز گفته است: «آن غیرتمندی که تا این پایه به ناموس و مردمان اهتمام می‌ورزید و در حمایت از همسر و خانواده و دیگران لحظه‌ای از مجاهدت باز نمی‌ایستاد، چون در میدان رزم یکه و تنها ماند و از زخم شمشیر و نیزه و زوبین بر زمین نشست و اوباش کوفه و سربازان مزدور دستگاه حاکم را دید که از هر سو به سرپناه زن و فرزاندانش حمله ور هستند، دست پولادین خونین برآورد و فریاد زد که: هان ای نامردان! اگر دین ندارید، در زندگی آزاده باشید.»

جرداق در گفت و گویی با سایت شفقنا درباره اینکه چه شباهت‌هایی بین امامان علی(ع) و حسین(ع) وجود دارد و اینکه چرا علی(ع) را برای نوشتن انتخاب کرده و امام حسین(ع) را انتخاب نکرده، گفته است: «پی بردم که حسین(ع) خط طبیعی پدرش علی(ع) است و به این موضوع نیز در نوشته‌هایم اشاره کرده‌ام. از فسق معاویه و جنایت وی و همچنین ظلم یزید و زورگویی‌های وی نیز نوشتم. حسین بن علی(ع) امام عادل بود و در جنگ با یزید فاسق دستور شرعی داشت.

هنگامی که از تمدن علی(ع) برای تاریخ انسانیت نوشتم، پی‌بردم که در ایشان وجوه مشترکی با ادیان کیهانی و ربانی وجود دارد، بنابراین ایشان را به عنوان نمونه‌ای برای موفقیت انقلاب فرانسه و عدالت و حقوق‌بشر انتخاب کردم و همچنین در اثر «علی و سقراط» ایشان را چراغی برای فلسفه و حکمت و اخلاق برگزیدم.»

روانش شاد و یادش گرامی

+منبع: وب‌سایت الف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 + 16 =

دکمه بازگشت به بالا