یادداشتها و مقالات شخصی
نگاهی به تکنیکهای شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در حوزه مسائل هویتی
منتشر شده در شماره ۱۲ ماهنامه نامه هویت وابسته به موسسه مطالعات ملی نوشته دکتر امیر دبیری مهر
www.dabirimehr.ir
«هویت» تلقی از «خود» یا خود آگاهی فردی و جمعی است و آنگاه که در برابر «دیگری» و دیگران ترسیم می شود، ماهیت یا وجه تمایز «ما» از «دیگران» است و معرِّف مجموعه عناصر و ویژگیهایی است که «دیگران» فاقد و «ما» واجد آن می باشیم.
هویت(Identity) درواقع، فرایند پاسخگویی آگاهانه هر فرد یا قوم یا ملت به پرسشهایی از چیستی و کیستی خویش است. از گذشته و اینکه چه کسی بوده و متعلق به کدام گروه قومی، ملی، مذهبی و نژادی است؟ دارای چه فرهنگ و تمدنی بوده و در فرایند توسعه جهانی چه سهم و نقشی داشته و امروز صاحب چه جایگاه و منزلت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در نظام جهانی است. بنابراین، هویت مجموعه خصایلی است که موجب تمایز یک فرد از هم نوعانش شده و تعلق او را به گروه خاص بیان میدارد و ارزشهای او را از ارزشهای دیگران متمایز ساخته و هویت جمعی او را تعریف میکند.
به تعبیر دیگر، هویت، مجموعه خصایل و مشخصاتی است که «ما» را از «دیگران» مشخص و متمایز میسازد.[۱]
هویت ملی یک پدیده سیاسی و اجتماعی جدید و ناشی از شکلگیری پدیدهای به نام ملت است، برخی از نویسندگان مانند الکساندر ونت، از محققان روابط بین الملل، به چهار نوع هویت فردی، نقشی، نوعی و هویت ملی قائلند. اما به نظر میرسد بهترین تعریف، تقسیم بندی سه گانهای است که هویت را به هویت فردی، هویت اجتماعی و هویت ملی تقسیم میکند. در هویت فردی، فرد خود را با نشانهها و معیاهای شخصی و محیط کوچکی همچون خانواده، معرفی میکند. اما هویت اجتماعی از تنوع بیشتری برخوردار بوده و شامل لایههای متعدد و گونههای متفاوت میگردد، نظیر هویت نژادی، هویت قومی، هویت شغلی ـ حرفهای و یا هویت مذهبی که همه جنبههای گوناگون و مختلف هویت اجتماعی هستند. در سطح بعدی و بالاتر، هویت ملی مطرح است که برخلاف هویت اجتماعی، یکسان و منحصر به فرد بوده و در بالاترین سطح قرار دارد و هرکسی بیش از یک هویت ملی ندارد. احمد اشرف مینویسد:
«هویت ملی و قومی از انواع هویت جمعی است و به معنای احساس همبستگی بزرگ ملی و قومی و آگاهی از آن و احساس و فاداری به آن و فداکاری در راه آن است.» ظاهر این تعریف عدم تفکیک بین هویت ملی و هویت قومی است، در حالی که هویت ملی در بالاترین سطح طبقه بندی هویت قرار داشته و هویتهای دیگر نمیتوانند در برابر آن قرار بگیرند. چون هویت ملی، جمع هویتهای فردی و اجتماعی در محیط کلان ملی است و مقصود از محیط ملی هم چارچوب سرزمینی دولت مدرن است که به افراد ساکن این حوزه جغرافیایی هویت خاصی میبخشد.
بنابراین، هم سطح قرار دادن هویت قومی با هویت ملی، احتمالاً ناشی از عدم درک و شناخت مفهوم امروزی «ملت» باشد. چنانچه کسی با تعریف علمی و امروزی ملت که براساس مفهوم دولت ـ ملت بنا یافته است، آشنا باشد، نمیتواند گروههای قومی را با اینکه دولتی در یک سرزمین شناخته شده تشکیل ندادهاند، ملت قلمداد کند. از اینرو، گروههای قومی متفاوتی که در یک کشور زندگی میکنند، دارای هویت ملی همان کشور بوده و این هویت همانگونه که منحصر به فرد است، در بالاترین سطح از سلسله مراتب هویتها هم قرار دارد.
به عبارت دیگر، میتوان هویت ملی را اینگونه تعریف کرد که آنچه به وسیله آن دو یا چند چیز، از هم شناسایی میگردد «هویت» نام دارد و این هویت بر دو قسم تقسیم میشود: هویت فردی و هویت جمعی.
هویت فردی، عبارت است از شاخصهها و نشانههایی که یک فرد را از فرد دیگر متمایز میسازد؛ و هویت جمعی، عبارت است از نشانههایی که یک جمع را از جمعی دیگر متمایز میگرداند. چنانچه این جمع یک ملت باشد، هویت آنان، هویت ملی نامیده میشود که با آن میتوان آن ملت را از دیگر ملتها باز شناخت.[۲]
هویت ملی، مجموعه ای از گرایش ها و نگرش های مثبت نسبت به عوامل و عناصر و الگوهای هویت بخش و یکپارچه کننده در سطح یک کشور، به عنوان یک واحد سیاسی، است. هویت ملی دارای عناصر سازنده ی گوناگونی چون ارزش های ملی، دینی، فرهنگی، جامعه ای، انسانی و در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی، سیاسی، زبانی و غیره است.
هویت ملی ایرانی نیز به انحای مختلف، دارای ابعاد و عناصر فوق هستند؛ اما مهم ترین مسایل آن، وجود دو عنصر اسلامیت و ایرانیت و تأثیرپذیری آن از فرهنگ غربی است.[۳]
در تعریف هویت ملی باید گفت که یکی از مفاهیم اساسی آن ، مسئله هم دلی بین اعضاء جامعه نسبت به واحد سیاسی موجود است : ” در تعریف هویت ملی نکته اصلی این است که فرد خودش را عضو چه واحد سیاسی ای می داند و تا چه اندازه با واحد سیاسی احساس یگانگی می کند؛ به عبارت دیگر مسئله این است که آیا افرادی که از لحاظ فیزیکی در یک جغرافیای سیاسی خاص و نظام حکومتی خاص قرار دارند ، خود را از لحاظ روانی هم عضو این نظام سیاسی می دانند یا نه؟”
پس هویت ملی نوعی احساس یگانگی و همراهی و هم دلی با نظام سیاسی حاکم است که این همراهی فقط در ظاهر کافی نیست بلکه باید پذیرش قلبی افراد و اطاعت محض آنها را در پی داشته باشد.[۴]
عناصر و جوهره هویت ملی ایرانیان عبارتند از:
-
روح معنویت، تعبد و توحید
-
اسلام مبتنی بر معارف قرآن و مودت اهل بیت (ع)
-
وِلایت مداری
-
سرزمین ایران
-
زبان و خط پارسی
-
تمدن و تاریخ ایران
-
مهدویت، انتظار و رسالت تاریخی ایرانیان [۵]
نظریهپردازان عرصه رسانههای نوین اعتقاد دارند این سه کارکرد مهم را از رسانه میتوان انتظار داشت و بر اساس همین ویژگیها باید برای تعیین نسبت میان پیام، فرستنده و گیرنده دست به اقدام زد: ۱. نقش رسانهها در شکلگیری هویت؛۲. نقش رسانهها در مسائل اقتصادی؛۳. نقش رسانهها در مواجهه با ایدهها و تفکرهای نوین .
[۶]
بنابراین، میتوان گفت ماهوارهها نقش مهمیدر جریان اجتماعی شدن انسانها در دنیای کنونی دارند. بر اساس نظریه دستورکار رسانهها از جمله ماهواره معمولا بر موضوعات خاصی تمرکز میکنند و به ملاحظاتی که مردم در تصمیمات اجتماعی و سیاسی و دینی خود در نظر دارند، شکل میدهند و باورها و رفتارهای دینی آنان را تحت تأثیر قرار میدهند. (افهمی و آقامحمدیان، ۱۳۸۹: ۶؛ به نقل از: برگر، ۱۳۷۹) در طول سالیان گذشته، شبکههای ماهوارهای بهویژه شبکههای فارسیزبان، رشد فزاینده داشتهاند و با اغماض نسبی در مورد استفاده از ماهواره، شواهد، مطالعات و آمارها بیانگر افزایش بهرهگیری خانوادههای ایرانی از آن است.
ماهوارهها تأثیرات متفاوت و مخربی روی خانوادهها و فرهنگ سنتی آنها داشتهاند که برخی از آنها در اینجا تبیین میشوند:الف) تأثیر ماهواره به عنوان رسانهای نوین درفرهنگ خانوادههای ایرانی؛ب) آسیبهای ماهواره بر ساختار وکارکرد خانوادهها؛ج) تأثیر ماهواره برتعهد زناشویی دربین خانوادهها.[۷]
– در حال حاضر، بر اساس آمار موجود، حدود ۱۷۶۶۶ شبکه ماهوارهای در ایران قابل دریافت است که از این تعداد، حدود ۲ هزار شبکه با وضوح بالا قابل مشاهده هستند. از ۲هزار شبکه قابل مشاهده درایران، ۳۸۰ شبکه به پخش موسیقی اختصاص دارند، به طوری که ۲۴ ساعته موسیقی و کلیپ تلویزیونی پخش میکنند، ۷۴ شبکه به مد لباس، آرایش و… و ۲۷۳ شبکه به ادیان و تاریخ و ۴۱۹ شبکه به ورزش، ۲۵۲ شبکه به کودکان و نوجوانان و ۹۲ شبکه به اقتصاد میپردازند.
در ضمن از میان شبکههای قابل دریافت، ۳۳۲ شبکه به مسائل سیاسی، قومگرایی و تبلیغات ضددینی میپردازند. (کفاش، ۱۳۸۹: ۴۱) مهمترین مسئلهای که باعث اقبال مردم به ماهواره شده، سریالهای عامهپسند و خانوادگی شبکههای فارسی زبان بوده است. راهکارهای پیشنهادی برای تلویزیون در قبال این موضوع عبارت است از: پذیرش واقعیتهای موجود رسانهای، اعتماد به دیدبانان رسانه، رو آوردن به ژانرهای نو، تمرکز بر خواستههای مخاطبان، تغییر ساختار صدا و سیما و فعالیت شبکههای موازی بهطور نظارت شده و رسمیتر.
حال اگر مبنای بحث در باره تاکتیک های شبکه های ماهواره ای را در خصوص مسائل هویتی همان ۷ محور فوق قراردهیم می توانیم در این خصوص بحث تفصیلی داشته باشیم با این فرضیه که شبکه های ماهواره ای نه تنها به تقویت مبانی هویتی ایرانیان نمی پردازند بلکه با طرق مختلف این مبانی را تضعیف می کنند.
قبل از هر چیز ضروری است یک دسته بندی کلی از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان ارایه شود . این دسته بندی شامل دو بعد می شود یکی بعد تاریخی و زمانی و دیگری بعد گونه شناسی که در دسته بندی زیر ترکیب این دوبعد مد نظر قرار گرفته است .
شبکه های ماهواره ای فارسی زبان از اواخر دهه ۷۰ شمسی وارد خانه های مردم شدندو تا امروز از نظر چیدمان و محتوا دچار تغییراتی شده اند.
نسل اول : این نسل از شبکه ها با هویت سیاسی پا به میدان گذاشتند و به صورت کاملا اشکار و بی پرده ناخن به صورت نظام اسلامی و انقلاب اسلامی می کشیدند البته در قالبی کاملا غیر حرفه ای و با محوریت شخصیهای معلوم الحال و ناموجه .عمر این نسل از شبکه ها حدود ۵ سال بود.
نسل دوم : شبکه های به اصصلاح فرهنگی و غیر سیاسی : این شبکه ها با پخش برنامه های زنده و فیلمهای سینمایی هالیوودی و بالیوودی و موزیک ویدیوهای مستهجن و مروج لاابالی گری محض هرچند رویکرد سیاسی معین و مشخصی نداشتند اما بطور ریشه ای تر مبانی فرهنگی جامعه را مورد خدشه قرار داده ومی دهند . این شبکه ها در حال حاضر نیز حضور داشته و فعال هستند و متاسفانه تاثیرات مخرب خود را بر عناصر هویتی ایرانیان ایفا می نمایند . ترویج بی حجابی و ولنگاری و اختلاط های نامشروع و غیر اخلاقی مهمترین تاکتیک مستقیم و غیر مستقیم این شبکه هاست.
نسل سوم : شبکه های سیاسی حرفه ای هستند که بطور مشخص میتوان از شبکه های بی بی سی فارسی و من و تو نام برد . این شبکه ها با بکار گیری تکنیک ها و تاکتیک های حرفه ای اهداف سیاسی خود را علیه نظام اسلامی و ارزشهای انقلاب اسلامی بکار می گیرند و بطور مشخص شکاف دولت – ملت و ارایه تصویری ناکارامد و غیر مردمی از نظام اسلامی که مطلوب نظام بین الملل نیست ارایه می دهند.در این نسل حتی برنامه های فرهنگی و اجتماعی نیز رویکردهای اشکار و پنهان سیاسی دارد.
نسل چهارم : نسل چهارم شبکه های ماهواره ای شبکه هایی هستند که با دوبله اثار نمایشی به زبان فارسی مسئولیت هجمه فرهنگی به هویت ایرانیان را برعهده گرفته اند . در ابتدا این برنامه های نمایشی از حوزه فرهنگی و اجتماعی امریکای لاتین تامین می شود اما بعلت شکافهای عمیق هویتی و فرهنگی با مقاومت مخاطبان ایرانی مواجه شد از این رو اثار نمایشی کشور ترکیه جایگزین انها شد و تا امروز ادامه دارد.
بعد از دسته بندی اجمالی شبکه های فارسی زبان به شرح تاکتیک های این شبکه ها برای تاثیر بر هویت ایرانیان می پردازیم.
-
روح معنویت و تعبد و توحید:
شبکه های ماهواره ای با این مولفه از هویت ایرانیان که می توان ان را مهمترین عنصر هویتی ایرانیان نامید هیچ نسبت و پیوندی ندارند . بررسی محتوایی این شبکه ها نشان می دهد این شبکه عامدانه در انواع و اقسام برنامه های خود سخنی از خدا و الله و ضرورت ارتباط و نیایش با خدا و تعبد در برابر فرامین الهی را نمی اورند و بطور اشکار مبلغ عملی نگاه سکولار و غیر معنوی به حیات هستند. شاهد این مدعا برنامه های سال تحویل شبکه های ماهواره ای است که برخلاف رسم و سنت ایرانیان این شبکه ها از خواندن دعای مشهور تحویل سال امتناع می کنند و در نهایت لودگی شمارش معکوس اعداد را جایگزین ان می کنند یا مثال دیگر خالی بودن این شبکه های از هر گونه معنویت و خداباوری ایام ماه مبارک رمضان است که این شبکه ها براساس بررسی ها و نظر سنجی های صورتگرفته از نظر مخاطب به پایین ترین حد خود می رسند و علت این امر نیز روشن است که مخاطبان این شبکه ها در این ماه مبارک که پیوند انسان و خدا به نزدیک ترین حد خود می رسد در برنامه های شبکه های ماهواره ای هیچ رد و نشانی از خدا و معنویت نمی یابند.
-
اسلام مبتنی بر معارف قرآن و مودت اهل بیت (ع)
بدیهی است وقتی شبکه های ماهواره ای به رکنی مثل توحید و معنویت که وجه مشترک همه ادیان است بی اعتنا هستند و مبلغ نگاهی سکولار هستند به دین اسلام و معارف قران و مودت اهل بیت نیز بی اعتنا هستند . این اعتنا و بی اعتنایی مورد اشاره در این نوشتار در حد ظاهری است وگرنه ترویج و تبیین این معارف فرسنگها ازاهداف و عملکرد این شبکه ها دور است و اساسی قابل تصور نیست که این شبکه ها چنین اهداف مقدسی را داشته باشند. از این رو می توان گفت هر رقت و فرصتی که مخاطبان این شبکه ها به دیدن این شبکه ها اختصاص می دهند عملا منجر به فاصله گرفته انها از ارزشهای دینی و اسلامی و اموزه های اهل بیت عصمت و طهارت است .
-
وِلایت مداری
زدودن فرهنگ علاقه و محبت به ولایت و امامت به معنای عام و ولایت علما و عرفا و فقها بطور خاص و ولایت فقیه بطور اخص یکی از راهبردهای جدی و اصولی شبکه های ماهواره ای است . این تکنیک همواره در قالب القائات اموزه های مدرنیته مانند فرد گرایی ، خرد خود بنیاد ، دموکراسی ، بلوغ عقل بشری و ….به مخاطبان القا می شود. واقعیت این است که کارگزاران رسانه های ماهواره ای فارسی زبان تحت هدایت و راهنمایی اندیشکده های مطالعاتی نسبت به اهمیت فرهنگی و هویتی جایگاه امامت و ولایت در تاریخ و فرهنگ شیعیان توجیه شده اند . انها می دانند با وجود و محوریت امام عادل متقی و شجاع در جامعه هویت اسلامی از هر گونه گزندی در امان خواهد بوداز این رو در حمله و هجمه به این رکن رکین جامعه اسلامی به خود تردیدی راه نمی دهند. بررسی های محتوایی این شبکه ها نشان می دهد این شبکه ها نسبت به معرفی و حتی اشاره به سیره امامان معصوم و بعد از انها سلسله علما و فقها و عرفای متشرع کاملا خنثی بوده و خط مشی سکوت را اختیار کرده اند اما در قبال مساله ولایت فقیه سیاستی کاملا تهاجمی و منفی داشته و از تخریب این معنا در ذهن مخاطب دریغ نمی کنند . این شبکه ها در میزگردها و مصاحبه های به اصطلاح تخصصی خود با این همانی انگاری ولایت فقیه و استبداد فقیهان سعی در اشاعه شبهه در جامعه دارندو تصویر جامعه را نسبت به این مفهوم متعالی در اندیشه سیاسی شیعه سیاه می کنند.
-
سرزمین ایران
شاید در ابتدای امر این تصور به ذهن بیاید که شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در خصوص سرزمین ایران و کشور ایران با شبکه های ملی همسو و هم داستان هستند و نسبت به این مساله سیاست سوئی ندارند. در پاسخ باید گفت ای کاش چنین بود و اگر اینچنین می بود می توانستیم این ویژگی را از مزایای این شبکه ها بدانیم .واقعیت این است که تصویر سازی شبکه های ماهواره ای فارسی زبان از سرزمین ایران نیز از چند بعد غیر واقعی و غیر سازنده و انحرافی است اولا انها بر طبل تفرقه و تجزیه در ایران می دمند ثانیا ایران غربگرا و لاییک را ستایش می کنند و ثالثا مروج نوعی ناسیونالیسم احساسی هستند . در توضیح این ویژگیها باید گفت از منظر گردانندگان و دست اندرکاران شبکه های ماهواره ای هویت ایرانی به برخی نمادهای سطحی و پیش افتاده مانند قلیان و آبگوشت و فالوده و …. تقلیل یافته است و گویی آن تاریخ و فرهنگ و تمدنی که ایرانیان به آن افتخار می کنند منحصر به این اقلام مبتذل است . این شبکه ها به گونه ای از حس نوستالوژی ایران قبل از انقلاب سخن می گویند و به برنامه سازی در این حوزه می پردازند که گویی ایران در سالهای پیش از سال ۱۳۵۷ گلستانی بود بی عیب و نقص که توفان انقلاب آن به جهنمی تبدیل نمود. ارایه تصویری گزینشی و یکسویه و احساساتی از زندگی مردم در سالهای قبل از انقلاب خط مشی ثابت و مشترک برخی از این شبکه های ماهواره ای است که بویژه در سالهای اخیر تشدید شده است . هجمه ای که رهبری انقلاب اخیرا از آن بعنوان تلاش برای بزک کردن رژیم پهلوی از آن یاد نمودند(سخنرانی ۱۹ دی ۱۳۹۳).
جهت دیگری از هجمه به هویت ایرانی که در شبکه های ماهواره ای تعقیب می شود عنصر وحدت و یکپارچگی سرزمین ایران است . از نظر صاحب نظران حوزه هویت سرزمین ایران هر چند از اقوام گوناگون و پراکندگی گسترده ای از نظر زیستگاه و سکونت گاهها برخوردار است اما این رنگین کمان هویتی حول هویت ایرانی سامان یافته است و هیچ تضاد و ستیزی بین این پاره ای هویتی وجود ندارد به عبارت دیگر اقوام کرد و لر و بلوچ و ترک و بختیاری و…به همان میزان که از هویت قومی برخوردارند و به آن می بالند به همان میزان یا بیشتر خود را متعلق به هویت ایرانی دانسته و به ان افتخار می کنند . اما شبکه های ماهواره ای به تبع از سیاست های اختلاف انداز دشمنان ملت ایران همواره وجود مشکلات جاری در میان اقوام و مناطق سکونتگاهی انان را به مساله هویت و قومیت و اقلیتها مرتبط کرده و سعی می کنند هویت یکپارچه ایرانیان را دچار انشقاق کنند.
-
زبان و خط پارسی
اگر زبان و خط فارسی را محور و تجلی هویت ایرانیان بدانیم و پاسداشت و گسترش زبان فارسی را در واقع مهمترین راهبرد حفظ هویت ایرانیان بدانیم می تواند گفت شبکه های ماهواره ای فارسی زبان نه تنها مروج زبان فارسی معیار نیستند بلکه با گویش ارتجالی و بی معیار و طراز به ساختار زبان فارسی آسیب می زنند . در مجموعه برنامه های شبکه های ماهواره ای هیچ گاه و به هیچ بهانه ای به منابع و کتابهای مرجع و کلاسیک زبان و ادبیات فارسی مانند گلستان و بوستان سعدی و مثنوی و شاهنامه مراجعه و استناد نمی کنند.و صرفا از زبان فارسی عامیانه در برنامه های خود استفاده می کنند.
-
تمدن و تاریخ ایران
تاریخ ایران در شبکه های ماهواره ای با روی کار امدن رضا شاه اغاز می شود و گویی پهلوی بنیانگذار تمدن ایرانی است . دفاع یکسویه و متعصبانه از عملکرد و سیاستهای پدر و پسر یعنی رضا و محمد رضای پهلوی و القای حس حسرت نسبت به پایان این دو ره مهمترین سیاست و تکنیک شبکه ها ی ماهواره ای فارسی زبان است .
نادیده گرفتن در هم تنیدگی فرهنگ اسلامی و فرهنگ ایرانی و جدا انگاری این دو از هم از دیگر تکنیک های شبکه های ماهواره ی فارسی زبان است .
-
مهدویت، انتظار و رسالت تاریخی ایرانیان