مصاحبه و گفتگو
مشروح مباحث برنامه زاویه درباره امکان یا امتناع بومی سازی علوم انسانی
امکان یا امتناع بومی سازی علوم انسانی
برنامه ی زاویه
قسمت دوازدهم : ۰۱/۰۵/۱۳۹۵
مهمانان : دکتر مهدی گلشنی (استاد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
دکتر سلیمان خاکبان (استاد دانشگاه و دکترای فلسفه)
مجری کارشناس : دکتر امیر دبیری مهر
در آغاز برنامه دکتر دبیری مهر با اشاره به مساله امکان یا امتناع بومی سازی علوم انسانی گفت دیدگاههای متفاوت و متضاد بسیاری در این خصوص وجود دارد که در این قسمت از برنامه به بخشی از آن خواهیم پرداخت.
دکتر دبیری مهر : بومی سازی علوم انسانی چیست و به چه معناست؟
دکتر گلشنی : ۲ برداشت افراطی در این خصوص وجود دارد. یکی آنکه آنچه در غرب و شرق است را بدون ذره ای تغییر پیاده کنیم و یکی دیگر اینکه هیچ کاری نداشته باشیم که چه اتفاقی در خارج می افتد و ما مستقل عمل کنیم. هر ۲ برداشت درست است. اما تلقی ما از علم نادرست است. علم دو بعد نظری و کاربردی دارد. در بعد نظری جهان بینی حاکم است. در بعد کاربردی به این مساله می پردازیم که چرا اصلا باید علم را به کار ببریم. چه مقتضیات و نیازهایی باید برطرف شوند تا به خودکفایی برسیم. این مساله اشتباه فهمیده شده است نه خودکفایی است و نه جهان بینی اسلامی. جهان بینی اسلامی نمی گوید هر چه بیرون است کنار بگذارید. بسیاری از جهان بینی های غربی به ما نزدیک است و این ما هستیم که باید گزینشی عمل کنیم. در بعد نظری جهان بینی اسلامی حاکم است ولی نه به این معنا که تئوری سازی کنار گذاشته شود. در علوم انسانی مفروضات متافیزیکی سنگین تر است.
دکتر خاکبان : وقتی ما در خصوص بومی سازی صحبت می کنیم علم به ماهو علم اساسا بوم زاد است و امروز هم که به دنبال استفاده از آن هستیم باید آن را بر اساس جامعه ویژه و تمدن خاصی بسازیم و حتما باید بومی شود و اگر نشود اشتباه و غیر علمی است. علم چیست و منظور از بوم چیست؟ علم بومزاد است و علم غیر بومی نداریم. حتما باید بومی سازی شود. علم ۳ رکن اصلی دارد : سوال، جواب و دلیل.
آیا خدا هست یا خیر؟ روح هست یا خیر؟ قیامت است یا خیر؟ این ها همگی سوال است. کسی که می گوید اینها هستند باید دلیل هم بیاورد. فردی هم که می گوید این ها وجود ندارند هم باید دلیل بیاورد. اساسا علم اینگونه تولید می شود. برخی سوال ها در طول تاریخ بشریت همواره یکسان بوده اند. ولی یکسری سوالات بومزاد است. مثل اینکه ایدز چیست؟ سوالاتی که برای یک دانشمند مطرح میشود هم اینگونه است. یک سلسله سوالات در جهان مدرن مطرح شده است. خاستگاه سوال بومزاد است. یک سوال در یک جغرافیای خاص پیدا می شود. سوالی ممکن است مطرح شود و جواب در چهارچوب تفکر ، نظام ارزشی و آداب و رسوم خاصی باشد. کسانی از دانشگاهیان در برابر بومی سازی گارد می گیرند که با مباحث علم آشنا نیستند. علم در خلا تولید نمی شود.
دکتر گلشنی :سوال می تواند بومی شروع شود و پرورش یابد. نیوتون در انگلستان مساله ای را بنا می کند و بقیه هم می پذیرند چون استدلالش را می پذیرند. علم از یک نقطه ای شروع می شود. بومی سازی را باید در چهارچوب خاص و در مقام کاربرد مناسب جهان بینی قرار دهید. اما فقط مسائل فلسفی نیست. بسیاری از اندیشه های علمی مطرح شده اند، هر کس پرسش مطرح می کند پیش زمینه دارد و با ذهن خالی وارد نمی شود.
وقتی از بومی سازی علوم انسانی صحبت می کنیم ۲ نکته و فضا ترسیم می شود : مبانی علم و روش ها. آیا هر ۲ بومی سازی می شوند و یا اینکه برخی هر دو را امتناع می کنند؟
دکتر خاکبان : حرکت بسیار بزرگی را باید طراحی کنیم و این حرکت زمانی پایدارتر است که جامعه نخبگان را با خود همراه کند. اگر ابهام باشد این جامعه همراهی نمی کند چرا که آنها به چهارچوب فکری خودشان متعهد هستند. در مباحث استراتژیک جامعه ی نخبگان جای سوال باقی نمی ماند. در یک غالب دیگر می توانیم بگوییم انقلاب ما یک شعار استراتژیک دارد :
نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی. این شعار یک کف و یک سقف دارد.
کف : باید ملت مستقلی باشیم و از بیگانه دستور نمی گیریم.
سقف : من نه تنها مستقل هستم بلکه باید برای بشریت الگو باشم و باید مدل و الگوی جدیدی را در حوزه تمدن سازی ارائه کنم.
اگر قرار است سبک زندگی جدید پایه ریزی کنیم با چه چیزی تولید کنیم؟ این مساله احتیاج به نرم افزار دارد. علم یکی از همین کلیدی ترین نرم افزارهاست ولی مهم ترین نیست. ما معتقدیم علم قبل از اینکه Science باشد مبتنی بر یک سری پایه های معرفت شناختی است. در جهان مدرن این نوع ادبیات مدرن است. علوم انسانی در جهان مدرن و در تداوم بحث Science است. تمدن جدید احتیاج به نرم افزار دارد. اما از کجا قرار است گرفته شود؟ عده ای از حوزویان و سنت زدگان می گویند هر آنچه در غرب است اساسا نجس است و نمی تواند الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت را با آن ساخت. پس آن را با بسته معارف سنتی جامعه بسازید. عده ای هم می گویند بسته ی غرب را می گیریم ولی بومی و سنتی می کنیم.
۲ بسته نرم افزاری وجود دارد : سنت و مدرن و پست مدرن هم در کنار آنها قرار دارد.
شما وقتی می خواهید دست به انتخاب بزنید باید مبنای معرفت شناختی خودتان را مشخص کنید چون همان است که به شما می گوید علم چیست؟
معرفت شناسان جهان مدرن معتقدند که فلسفه، عرفان، وحی و دین علم نیستند و ارزش معرفتی ندارند و فقط علم Science است. آنها با یک پیش فرض خاص بسته تمدنی شان را ساختند.
دکتر گلشنی : علم قدیم کمتر Science داشت. الان برخی از علمای غرب برای افرادی چون ابن سینا اهمیت بسیاری قائل هستند و نکته مهم این است که پوزیتیویست حاکم شد. تحول بزرگی که در نیمه دوم قرن ۲۰ حاصل شد پایه های پوزیتیویست را شل کرد و بزرگان آن کناره گرفتند. برخی از بزرگان فیزیک و زیست شناسی هستند که تفکرشان بسیار به ما نزدیک است. الان بسیاری از مرزکشی های پوزیتیویست علم و معارف کمرنگ شده است. اخیرا یکی از کیهان شناسان بزرگ معاصر هم اذعان کرد که ما متافیزیک را از دین می گیریم.
پست مدرن به آن اندازه که در ایران محبوب است و از آن صحبت می شود در دنیا این گونه نیست. پست مدرن ها در دانش نسبیت گرا و ضدچهارچوب هستند. نکته ی مهم این است که علم باید مبتنی بر معرفت شناسی عام و کلی باشد که همه چیز را جواب بدهد. متاسفانه چنین چیزی الان در دانشگاههای ما حاکم نیست و بسیار نادر است که فرهنگ غیر غربی بر آنها حاکم باشد.
دکتر خاکبان : مبنای معرفت شناسی جهان مدرن فلسفی است. بهتر است کیفیت گرا باشیم. قصد جسارت به نظام دانشگاهی نداریم. یکی از کارهای خوبی که دکتر گلشنی انجام دادند تاسیس رشته فلسفه علم در دانشگاه صنعتی شریف بود. Science یک مبنای فلسفی دارد و راه خروج همین است که همه رشته های دانشگاهی ما برخی از واحدهای فلسفه علم را بخوانند تا بفهمند اساسا علم چیست و منحصر در Science نیست.
دکتر گلشنی : گروه مهندسی دانشگاه MIT آمریکا مقاله ای را در روزنامه نیویورک تایمز نوشتند مبنی بر اینکه فارغ التحصیلان ما موفق نیستند. در نتیجه مدیران این دانشگاه آمدند و گذراندن یک سری از دروس علوم انسانی را برای این افراد اجباری کردند و گفتند از ۱۷ درس، گذراندن ۸ درس اجباری است.
در ایران نیز شاه دانشگاهها را بر اساس الگوی MIT ساخت ولی نظام کنونی دانشگاهی ما برای این حوزه ارزشی قائل نیست و نمی خواهند بپذیرند که دنیای غرب تغییر کرده است. افراد آگاه و نخبه در این حوزه نیاز هستند تا در مقیاس مختلف تغییر حاصل شود.
نقطه ی آغاز بومی سازی توجه به بومی سازی علم است. دانش آموزان ما باید از سطح دبستان با فرهنگ دینی – ملی آشنا شوند.
دکتر دبیری مهر : زاویه دید شما با افرادی که طرفدار بومی سازی هستند، در این نقطه آشکار شد. شما قائل به آموزش از ابتدا هستید در حالیکه برخی معتقدند ما باید در نظام دانشگاهی و آموزشی نظریه بسازیم.
دکتر گلشنی : محیط ما از این منظر ضعیف است. باید نظریه ها سنجیده شود و علمای تراز اول آنها را بررسی کنند. تفکر و دانش یعنی همین.
دکتر دبیری مهر : چه موانعی برای بومی سازی علوم انسانی وجود دارد؟
دکتر خاکبان : علم اساسا بومزاد است و بومی سازی حتما باید انجام شود. مهم ترین مشکل ما این است که نظام دانشگاهی ما تصور درستی از چیستی علم ندارد و مفهوم مقدس و متعالی علم تنها در Science منحصر شده است. علم مساوی با Science نیست. بلکه فلسفه، دین و عرفان هم علم است.