کارزاری نا فرجام علیه برجام
اعتراف هفته گذشته باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا در خصوص شکل گیری کارزاری چند صد میلیون دلاری علیه توافق هسته ای ایران و و ۵+۱ پرده از برخی مناسبات خاص در سیاست امریکا برداشت . آنچه که در ادبیات سیاسی بین المللی از آن بعنوان پلوتوکراسی یا حاکمیت پول بر سیاست گفته می شود. لابی های متنفذ صهیونیستی اعم از یهودی و عربی آن که حدود ۲ سال برای به نتیجه نرسیدن دیپلماسی هسته ای از هیچ اقدامی فروگذار نمی کردند حتی بعد از توافق وین نیز از پا ننشسته و حتی با شدت بیشتر در حال رایزنی گسترده با اعضای کنگره امریکا برای سوق دادن کنگره برای مخالفت با برجام هستند. در مراحل گذشته این لابی های جنگ طلب سعی در اقناع افراد و گروههای ذی نفوذ در امریکا علیه ایران داشتندو بر این گزاره تاکید می کردند که ایران قابل اعتماد نیست اما در پی اقدامات اعتماد ساز ایران و فاز جدید بعد از توافق وین با پرداخت رشوه و پول های کثیف سعی می کنند بر آرای سبد ضد ایرانی بیفزایند و گزارش این مقادیر هنگفت پرداخت شده انقدر زیاد بوده که سرویس های اطلاعاتی امریکا گزارش ان را به باراک اوباما داده و اوباما نیز علی رغم مصلحت های سیاسی در امریکا محبور شده از آن پرده برداری کند. البته اوباما با هدف پیروزی در این هماورد و تقابل سیاسی در داخل امریکا دست به این اقدام زده است اما خواسته و ناخواسته از وجود مناسبات مالی و سیاسی فاسد در نظام سیاسی امریکا پرده برداشته است . مناسباتی که دران منافع ملی و حتی صلح جهانی صرفا با دریافت چند ده میلیون دلار معامله ومعاوضه می شود.به عبارت دیگر در ماجرای اخیر، لابی های ضد صلح در امریکا که از جانب رژیم تروریست صهیونیستی حمایت و هدایت می شوند تمام تلاش خود را بکار گرفته اند تا بتوانند رای دوسوم سناتورها را علیه برجام جذب کنند تا حق وتوی رئیس جمهور را نیز وتو و بی اثر سازند. نظر به اینکه جلب و جذب این آرا از طریق اقناع و استدلال ممکن نیست تنها راه جلب ارا علیه برجام پرداخت پول های زیر میزی و کثیف به سیاستمداران است و کار جنگ طلبان در امریکا انقدر بغرنج و پیچیده شده است که به این سمت سوق پیدا کرده اند این فرایند همان حاکمیت پول و سرمایه بر مناسبات سیاسی در امریکا ست که پلوتوکراسی خوانده می شود و با معنا و مفهوم کلاسیک سرمایه داری کاملا متفاوت است . اگر سرمایه داری یک الگوی مناسبات اقتصادی وسیاسی و فرهنگی است پلوتوکراسی یک ساختار فاسد و روبه اضمحلال است که نشانه های شکل گیری آن در ایالات متحده امریکا دیده می شود هرچند ساختار قدرتمند نقد درونی در همان سیستم در برابر این فساد رو به گسترش مقاومت خواهد کرد و اصطلاحا نظام خود درمان گر جلو شیوع سلول های سرطانی را در کل پیکره سیاسی امریکا خواهد گرفت .
از یک تحلیل گر و پژوهشگر سیاسی انتظار می رود که تا حدودی اینده نگری داشته و تحولات اتی سیاسی را پیش بینی کند . نگارنده نیز در تحلیل های ۲ سال اخیر تلاش کرد خود را از عافیت طلبی برکنار داشته و دستی بر اتش پیش بینی سیاسی داشته باشد که نمونه ان پیش بینی حصول توافق در نا امید کننده ترین وضعیت ها بود . امروز نیز در مقام پیش بینی سیاسی می توان گفت همه تلاشهای مذکور علیه برجام در نهایت نافرجام خواهد بود.. در خصوص مخالفتهای جاری با برجام که به حد پرداخت رشوه و تبادل پولهای کثیف نیز رسیده است می توان گفت به دلایلی به نظر می رسد این تلاشهای بی ثمر و بی نتیجه خواهد بودو سرانجام توافق هسته ای بین ایران و ۵+۱ به تصویب سنا خواهد رسید و شکل اجرایی خواهد یافت .یکی از مهمترین این دلایل عزم جدی رئیس جمهور و قوه مجریه امریکا برای حل و فصل دیپلماتیک این پرونده است که مبتنی بر یک رویکرد رئالیستی در سیاست خارجی امریکاست نه حسن نیت به جمهوری اسلامی ایران .
در فرهنگ سیاسی و ساختار سیاسی امریکا که منبعث از آن است رئیس جمهور نماد اقتدار و حاکمیت ملی است و در مسائل حساس و راهبردی در امریکا همه نهادهااز این نهاد تبعیت می کنند و مخالفت و تقابل با رئیس جمهور نوعی خیانت ملی محسوب می شود. در دیپلماسی هسته ای با ایران اوباما و تیم همراه او بارها اعلام کرده اند جز دیپلماسی و گفتگو و توافق با ایران هیچ راه و گزینه موثری پیش روی واشنگتن نیست و شعار همه گزینه ها روی میز است صرفا یک بلوف سیاسی محض است از این رو اوباما همه توان اجرایی دولت امریکا را برای حصول این توافق بکار گرفته است و اجازه نخواهد داد اقتدار و شکوه رئیس جمهور در این مساله خدشه دار شود. رسانه ها و گروههای مرجع نیز در امریکا همراه او خواهند بود.
دلیل دیگر ناکامی کارزار علیه برجام به مساله اقتصاد و نقش تعیین کننده طبقه متوسط و شرکت های فعال در عرصه تجارت و بازرگانی در امریکا باز می گردد که سالهاست از بازار جذاب ایران بدلایل سیاسی محروم هستندو حتی براساس برخی مستندات موجود در سالهای اعمال تحریم های نیز با چند واسطه در بازار تجهیزات نفتی ایران حضور داشتند . این شرکتهای بزرگ در حوزه های انرژی و نفت ، صنعت خودروسازی ، دارو و بهداشت و… نمی توانند از بازار ایران چشم پوشی کنند و برجام می تواند در صورت موفقیت در مرحله اجرا زمینه ساز حضور انها در بازارهای ایران باشد به همین دلیل این شرکت ها نیز از همه توان و نفوذ خود در نظام سیاسی امریکا در جلب موافقت سنای امریکا اقدام خواهند کرد . اما بعد مهم تر مساله این است که در صورت موفقیت برجام نه تنهابازار ایران از چتر ظالمانه تحریم خارج خواهد شد بلکه با شکل گیری تعاملات جدید سیاسی در منطقه ، بازار خاورمیانه نیز جذاب تر ؛ امن تر و با ثبات تر خواهد شد. بنابر این نفع و سود عینی بخش خصوصی در امریکا که بیش از ۹۰ درصد اقتصاد ۱۵ هزار میلیارد دلاری امریکا را شامل می شود در موفقیت برجام تامین خواهد شد و این بخش قدرتمند باز ساز و کارهای موجود و در اختیار خود اجازه نخواهد دادکه این توافق مهم سیاسی تحت الشعاع فساد سیاسی در امریکا به قهقرا رود.
بهر حال باید تحولات داخلی امریکا را به دقت رصد کرد و منتظر ماند تا تکلیف مهمترین پرونده سیاسی دهه های اخیر در عرصه بین الملل روشن شود.
منبع : پرس تی وی
http://www.presstv.ir/DetailFa/2015/08/12/424348/-US-Iran-Nuclear-agreement-Israel-Obama