دو روی سکه سبک زندگی
دکتر امیر دبیری مهر، مدرس و پژوهشگر علوم سیاسی، در گفتگو با خبرنگار حرا با طرح این پرسش که آیا اساسا ارائه تعریف از سبک زندگی برای ما مفید است یا ما را محدود می کند، اظهار کرد: در بسیاری از مفاهیم دو نگاه وجود دارد برخی معتقدند تعاریف چون قدرت معانی را به چند واژه تقلیل می دهد و در مورد یک موضوع تعین ایجاد می کند و تکلیف مخاطب با آن مفهوم تا حدودی روشن می شود، خوب است، ولی برخی معتقدند که تعریف موضوع را بیش از بیش ساده می کند و اگر از این منظر موضوع را نگاه کنیم مخالفان سبک زندگی می گویند که سبک زندگی در یک دو جمله بگنجد.
وی با بین اینکه باید از این دو نحله عبور کرد اضافه کرد: ما باید درباره خود مفهوم سبک زندگی فکر کنیم و ببینیم این مفهوم در عالم واقع چیست، کجای زندگی ماست و چه نسبتی با حیات ما دارد. این رویکرد مقداری راهگشا تر است تا اینکه تعاریف ارائه کنیم. گذشته از این درباره مفاهیم مهمی مانند دین و فرهنگ و تمدن تعاریف متنوع ارائه شده اند اما لزوما گره گشای مشکلات جامعه در قبال این مفاهمی نبوده اند و و یا حداقل اینکه به لایه های عمیقی سرایت پیدا نکرده اند.
دکتر دبیری مهر اظهارنمود: در عین حال هم نمی شود نسبت به این مفاهیم بی تفاوت بود و در مورد آنها کار نظری انجام نداد. اما راه سوم تفکر و اندیشه و تامل پیرامون این مفاهیم از جمله سبک زندگی است که ما متوجه شویم که سبک زدگی فارغ از تعریف چه معنایی دارد.از این منطر دو نگاه می خواهم به سبک زندگی داشته باشم.
وی با اشاره به اینکه وقتی درباره سبک زندگی فکر می کنم و سبک زندگی را در شرق و غرب و در میان ملل مختلف تطبیق می کنم چند نکته به ذهنم می رسد، ادامه داد: اول اینکه سبک زندگی در ظاهر به حیات بشر فرم می دهد و در لایه دوم به زندگی معنا می دهد. اگر سبک زندگی فقط یک مفهوم فرمالیته بود و فقط به زندگی شکل می داد آنقدر محل تقابل فرهنگی و تمدنی نبود و به راحتی می توانستیم سبک زندگی را در مقابل کثرت گرایی فرهنگی بپذیریم و هر سبک زندگی را مباح بدانیم و بگوییم هر کسی هر طوری می خواهد لباس می پوشد و هر طوری بخواهد غذا می خورد و هر طوری بخواهد معاشرت می کند و هر طوری بخواهد تفریح می کند و مصداق های دیگری که مجموعا سبک زندگی را می سازد.
این مدرس دانشگاه گفت: همه مسئله این است که سبک زندگی معطوف به شکل و ظاهر نیست و از شکل و ظاهر به معنای زندگی پل می زند و اینجاست که فرهنگ ها و تمدن ها نمی توانند کاملا با تسامح و مدارا و کثرت گرایی با مسئله زندگی برخورد کنند به خاطر اینکه در حوزه معنای زندگی این رواداری ها وجود ندارد. چرا که ما نمی توانیم بگوییم که هرکسی هر معنایی که می خواهد به زندگی اش بدهد و همان معنا را تبلیغ کند.
وی با اشاره به اینکه نکته اصلی سبک زدگی همین مسئله است که از طریق شکل به معنا هدایت می شود، گفت: آنچه به عنوان مصداق های شکلی است اینها همه در زیر لایه های سطحی یک معانی متفاوتی از زندگی را ارئه می دهد. مثلا امروز در دنیا خوردن وآشامیدن یک سبک زندگی است این یک معنای لذت جویانه دنیوی را مطرح می کند. اگر تمام معنای زندگی را در اینها ببینید خوردن یک سبک زندگی است، اما برخی متون اسلامی ما مانند کیمیای سعادت غزالی نوعی سبک زندگی بر خلاف سبک زندگی متعارف را دارد. در زهن ما این است که خوردن امر مشترک جهانی است اما غزالی از جایی که می خواهد به زندگی معنای خاصی بدهد این را زیر سئوال می برد و و یک رفتار را به خاطر معنایی که از زندگی در ذهن دارد زیر سئوال می برد و می گوید خوردن زیاد مانع تکامل انسان است همچنان که در روایات داریم که قبل از سیر شدن دست از غذا بکشید.
دکتر دبیری مهر اضافه کرد: اینها همان معنایی است که پشت سبک زندگی پنهان است و من فکر می کنم هر زمان می خواهیم درباره سبک زندگی صحبت کنیم باید همیشه این دو روی سکه را ملاحظه کنیم که چه شکلی از زندگی چه معنایی را می خواهد انتقال دهد. حتی برخی از سبک های زندگی که از نظر ما مطرود است اتفاقا دنبال معنا زدایی از زندگی هستند و اصطلاحا این فرقه های انحرافی که وجود دارند اتفاقا سعی می کنند با رفتارها و مناسک و گفتارهای متعددی که مجموعا کنش فرد را در زندگی می سازند معنای خاصی را جایگزین کند.
وی با بیان اینکه این موضوع در همه عرصه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود را نشان می دهد، گفت: یکی از زوایای این موضوع تولید و مصرف است. سبک زندگی در اقتصاد هم سبک تولید را مشخص می کند و هم سبک مصرف. برای مثال در یک جامعه ای تولید مسکرات ممنوع است چرا که بر اساس سبک زندگی مصرف آن هم ممنوع است و با اهداف ارزشی آن جامعه سازگار نیست چون نافی یک معنا و جهت گیری ارزشی است.
دکتر دبیری مهر در پایان گفت: ما حتی در اقتصاد به عنوان بخش مهم زندگی بشر در دنیای کنونی همین رابطه شکل و معنا را در سبک زندگی می بینیم در واقع یک لایه زیربنایی تر از اقتصاد، سبک زندگی است. سبک زندگی هم تولید را هدایت می کند و هم مصرف را و ما می دانیم که تولید و مصرف دو وجه جانبخش اقتصاد است. در نتیجه سبک زندگی ایت که هدایت می کند در یک جامعه چه چیزی مصرف شود و چه چیزی تولید شود. اگر در یک جامعه ای محصولات فرهنگی بیشتر تولید شود حتما به این خاطر است که سبک زندگی فرهنگی تری در آن جامعه حاکم است.
http://haraa.ir/fa/news/60047/%D8%AF%D9%88-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%B3%DA%A9%D9%87-%D8%B3%D8%A8%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C