تفاوت پولدار و سرمایه دار و الزامات جذب حداکثری سرمایه گذاری
یکی از راهبردهای ناگزیر توسعه و پیشرفت در همه جای جهان سرمایه گذاری است . برخی از شاخص های محوری رشد مانند اشتغال بطور کامل وابسته به میزان سرمایه گذاری است و بدون نگاه مثبت و ایجابی و سازنده به امر سرمایه ، سرمایه گذاری و سرمایه دار رسیدن به توسعه و پیشرفت و زدودن چهره جامعه از عفریت فقر و فساد رویایی نوستالوژیک بیش نیست . در همین ابتدا باید دو نکته را متذکر شوم .
اولا سرمایه دار با پولدار متفاوت است . سرمایه دار در ادبیات توسعه ؛ شهروند صاحب تجربه و دانش و مهارت و تعهد و مسئولیت اجتماعی است که در کنار این سرمایه های ارزشمند از منابع مالی نقدی و غیر نقدی مانند زمین و کارخانه و مزرعه و کمپانی ومنابع انسانی و.. برخوردار است و به کارافرینی و تولید ثروت و تحرک و پیشرفت و رقابت مثبت می اندیشد . اما پولدار برخلاف اسم و صفتش شهروندی فقیر است زیرا فقط پول دارد و بس . پولی که یا از رانت و فساد و دلالی بدست امده یا از شانس و لاتاری و ارث باد اورده . پولدارها انانی هستند که سوار بر خودروهای چند صد میلیونی دستمال کاغذی به خیابان می اندازند و به همشهری ها و هم وطنان شان فخر می فروشند و با هم مسابقه مصرف گذاشته اند. در عروسی فرزندانشان سکه پخش می کنند و درواقع عقده گشایی می کنند. اما سرمایه داران با وجود امکان برخورداری های لوکس و انچنانی به جهت مناعت طبع و سرمایه های فرهنگی و اجتماعی متواضع و مردم دارند و به درست مصرف کردن می اندیشند نه اصراف و تبذیرو از همچون کریمان از اطعام لذت می برند نه طعام.
ثانیا سرمایه داری مفهومی است که متاسفانه تحت تاثیر سالها حکمیت ادبیات توده ای ها و کمونیستها بر فرهنگ سیاسی ایرانیان به غلط مترادف شده با پولداری و زالو صفتی و استکبار و نزول خواری و ویژه خواری . در حالی که منطقا هیچ ارتباطی بین این مفاهیم با سرمایه داری نیست . هرچند در تاریخ ایران بویژه در دوران ارباب – رعیتی ظلم و ستم های فراوانی از جانب اربابان به رعیت وارد می امد اما نسبت بین ارباب در فرهنگ سنتی با سرمایه دار در فرهنگ مدرن پیوندی لایتچسبک است .
همین اعوجاجات ذهنی وکژتابی های زبانی موجب شده است که ایران همچنان نتوانسته است در مسیر توسعه از سد سهمگین سرمایه گذاری عبور کند به عبارت دیگر حجم سرمایه گذاری داخلی و خارجی در ایران چندان قابل اعتنا نیست و سهم دلالی از اقتصاد ایران به مراتب بالاتر از تولید است . همچنان سرمایه داران از مقام و منزلت کافی و درخور در جامعه برخوردار نیستند و قوانین و نهادها و سیاست ها همسو و در راستای جلب و جذب حداکثری سرمایه نیست .
رهبر انقلاب در سخنرانی ابتدای سال در حرم مطهر رضوی با اشراف به این نکات و با جهت گیری زمینه سازی رفع این معضلات فرمودند:
((به نظر بنده آن چیزی که امسال و سالهای بعد از این باید بهعنوان هدف اقتصاد مورد توجّه باشد، عبارت است از سرمایهگذاری برروی تولید داخلی …. یکی از کارهای اساسی، تسهیل سرمایهگذاری است؛ یکی از لازمترین کارها این است که از بنگاههای تولیدی متوسّط و کوچک حمایت بشود؛….آن کسانی که قادر بر سرمایهگذاری هستند، سرمایهگذاریشان را متوجّه تولید کنند و در تولید سرمایهگذاری بکنند. ))
در چنین فضایی این امید در جامعه ایجاد شده است که رفتارها و مواضع غلط گذشته نسبت به امر سرمایه و سرمایه گذاری اصلاح شدهو متناسب با آن زمینه های تحرک و فعالیت سرمایه گذاران داخلی و خارجی در کشور با هدف رفع فقر و فساد و تبعیض و تحقق توسعه پایدارو پیشرفت همه جانبه فراهم شود. بر همین اساس در این نوشتار تنها به چند مورد از الزمات جذب حداکثری سرمایه گذاری اشاره می کنیم و امیدواریم هم علاقمندان به توسعه ایران با هر مسلک و مرام و اعتقادی و جغرافیایی زیستی اعم از داخل یا خارج از کشور وهم دوستداران انقلاب اسلامی و رهروان ولایت و رهبری با توجه و اعتنای جدی و کافی به این امر در سال ۱۳۹۴ سهم خود را در اعتلا و اقتدار و عزت روز افزون ایران عزیز ایفا نمایند.
۱- در امر مبارزه با فساد نباید بجای اصلاح سازو کارهای فساد پرور به رفتارهای نمایشی با انگیزه های سیاسی روی اورد . در نهضت مبارزه با فساد امنیت سرمایه و سرمایه گذار و سرمایه گذاری باید بیشتر از هر مصلحتی مد نظر قرار گیرد.ورود انگیزه های سیاسی و انتخاباتی و پوپولیستی در این عرصه مانند سمی مهلک است و مصداق خیانت ملی است . اقتصاد و رفاه و زندگی مردم نباید هزینه کنش ها و رفتارهای سیاسی شود بلکه بالعکس سیاست ورزی باید معطوف به پیشرفت و عدالت و بهبود زندگی شهروندان شود. جنجال سازی های رسانه ای و نا امن کردن فضای ذهنی و امنی کارافرینان و سرمایه گذاران برای ژست های فساد ستیزی نه تنها هیچ خدمتی به کشور و انقلاب و اسلام نیست بلکه زمینه های بیکاری جوانان و تعطیلی بنگاهها و کارگاهها و دامن زدن به فساد و ناهنجاریها و نابسمانی های اجتماعی است و افزودن به تعداد ماموران و نگهبانان و انباشته شدن پرونده های قضایی .
۲- قانون در درجه اول باید حامی سرمایه و سرمایه گذاری و سرمایه گذاران و کارافرینان باشد و جلو تعرض متجاوزان دولتی و غیر دولتی را با اقتدار بگیرد . دادگستری و قوه قضاییه بعنوان حافظ قانون چنین شان و جایگاه استراتژیکی در توسعه کشور دارد.قوه قضاییه و دادگستری در دنیای جدید اصالتا محافظ و پاسدار حقوق شهروندان در برابر تعدیات یا کوتاهی های احتمالی نهادهای صاحب قدرت بویژه دولت است نه بالعکس . و سرمایه گذاران و کار افرینان به شدت به چیره شدن این زوایه دید در حاکمیت نیاز دارند. در چنین وضعیتی برای سرمایه گذار داخلی و خارجی اطمینان خاطر حاصل می شود.
۳-سرمایه داران و کارافرینان اصلی کشور باید نقش موثر در تصمیم گیری های اقتصادی و پولی و ارزی و مالیاتی داشته باشند .تقلیل جامعه سرمایه گذار و کارآفرین کشور به اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران نوعی فروکاهش ناشیانه است .بسیاری از سرمایه گذاران کشور در بخشهای مختلف الزاما با اتاق بازرگانی و نهادهای مشابه ارتباط ارگانیکی ندارند اما باید سازو کار مشارکت انها در تصمیم سازیها فراهم شود
۴-نهادهای و دستگاههایی که درانگاره سازی و تصویر سازی در جامعه نقش کلیدی دارند مانند رسانه های کشور عملکرد بسیار منفی در این حوزه داشته اند . این قضاوت مبتنی بر نتیجه پسینی است بدین معنا اغلب سرمایه داران و سرمایه گذاران کشور از مطرح شدن نام و نشان خود پرهیز دارندو از انعکاس رسانه های خدمات خود حتی کارهای خیریه و عام المنفعه نیز بیزارند.زیرا در عمل خیر و برکتی در این بازتابهای رسانه ای ندیده اند و هزینه های به مراتب بیشتری بر انها تحمیل شده است .در این خصوص باید تغییرات بنیادی فرهنگی و ارتباطی حاصل شود تا کارافرینان ایرانی نیز مانند همقطاران غیر ایرانی از حضور رسانه ای واهمه نداشته باشند.سیاست زده بودن و فوتبال زده بودن رسانه های کشور بدین علت است که این دو قشر از حضور رسانه ای منتفع می شوند ولی دیگر اقشار و طبقات او اصناف چندان بهره ای از حضور رسانه ای نمی برند و این اسیبی بزرگ و جدی به فضای تعاملی رسانه و جامعه است .
۵-حوزه های فرهنگی و هنری کشور نیز بنابر دلایل اجتماعی و تاریخی جفای بزرگی به کشور از زاویه نوع گاه به سرمایه گذاری و کارافرینی کرده اند. چند فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی می شناسیم که واقعیتهای زندگی و تلاش کارافرینان ایرانی را در قالبی دراماتیک و جذاب به تصویر کشیده باشد؟ چرا نباید تعدادی از صندلی های وی آی پی جشنواره های هنری و فرهنگی کشور همیشه به این قشر اختصاص یابد تا شکاف هنر و فرهنگ با اقتصاد به تدریج پرگردد؟چرا همچنان در فیلمها ی سینمایی پرسوناژهای منفی اغلب خودروهای مدل بالا و خانه های اعیانی دارند و انگاره های کمونیستی و توده ای در قالب های جدید باز تولید رسانه ای می شود؟
۶- اصل اساسی برای جلب سرمایه بویژه سرمایه های خارجی وجود عرصه واقعی رقابت است . بدون وجود فرصتهای برابر و مبتنی بر قانون نمی توان انتظار داشت کسی در واحدهای تولیدی کوچ و متوسط و بزرگ سرمایه گذاری کند . صحنه سازیهای ظاهری از رقابت نیز فقط به درد عوام فریبی می خورد مانند بنگاههای خصولتی که در دهه اخیر در کشور ایجاد شده اند منظور بنگاههای حقیقتا دولتی ولی با ظاهر خصوصی است که وجود انها کاملا ضد رقابت و سرمایه گذاری است .بسیاری از فسادهای اقتصادی نیز از فقدان فضای رقابتی سر بر می اورد.روی اوردن مصرف کنندگان به مصرف کالاهای داخلی و ملی نیز در گرو همین فضای رقابتی است زیرا رقابت است که کیفیت می اورد . برای مثال وضع اسفناک صنعت خودروسازی کشور نتیجه طبیعی نبود فضای رقابتی در این صنعت در ایران است . شما تصور کنید بستر لازم برای تولید خودروی تویوتا و کیا در ایران فراهم شود و این خودروسازان بتوانند محصولات خود را با قیمت واقعی به مردم بفروشند ایا دیگر کسی پراید خواهد خرید ؟ و ایا دیگر پرایدی تولید خواهد شد؟
۷- یکی از الزامات جلب سرمایه داشتن رویکرد و نگاه بین المللی و جهانی به زندگی و مبادلات و ارتباطات است . با رویکردهای محلی و قومی و عقیدتی نمی توان زمینه سرمایه گذاری را فراهم ساخت . باید رقبا و کشورهای همجوارمان را به دقت و از سر درس اموزی ببینیم و فرایند عملکرد انها را تحلیل کنیم که چگونه توانستنددر بیابانها این حجم سرمایه خارجی را جذب کنند. در کنار عوامل گوناگون یکی از این عوامل داشتن نگاه بین المللی و مراودات جهانی است . اغلب مسئولان این کشورها ضمن دانستن یک یا دوزبان خارجی دائم در سفر هستند و نگاه و رویکرد خود را به جهان به روز نگاه می دارند .سعه صدر و مدارای فرهنگی و شکیبایی و بلند نظری در سفر و مراوده و جهان نگری حاصل می شود . تجارب جهانی کژاندیشی و تصعب و خود بزرگ بینی و مفروضات غلط را از ذهن انسان می زداید و عقلانیت و واقع بینی را می افزاید و اینها لازمه جلب اعتماد برای همکاریهای بین المللی است .
به نظر می رسد می توان این فهرست را همچنان ادامه داد ولی به منظور پرهیز از اطاله کلام پیشنهاد می شود در سال ۱۳۹۴ در باره مساله سرمایه گذاری و سرمایه داری و کارافرینی و نقش انها در توسعه کشور با محوریت چهر ه های موفق کارافرینی کشور نشستهای جدی و عملیاتی برگزار شود تا انشاالله با عزم این جامعه مسئول و متعهد زمینه های اشتغال و تولید و تحرک بیشتر اقتصادی فراهم شود.در این خصوص باز هم سخن خواهیم گفت .
با سلام موضوع بسیار ضروری است و باید در سطح کلان به ان پرداخت.متاسفانه الان وقت ندارم ان را کامل بخونم ولی دلم نیومد تشکر نکنم موفق باشید
پولدار همان سرمایه دار است و هردو زالوصفت هستند و باید حذف فیزیکی بشوند.