جوانگرایی بهترین هدیه نسل اول انقلاب در سالگرد انقلاب
سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در حالی آغاز می شود که همچنان نسل اول انقلاب با تمام قوا و قدرت مصادر ومناصب اجرایی و مدیریتی را در اختیار و ید قدرت خود حفظ کرده و جز فرتوتی و از کار افتادگی و احیانا فرشته مرگ ظاهرا هیچ عامل دیگری توان کنار گذاشتن این عزیزان را از مسئولیتهای مختلف ندارد.
به دلایل زیر این مشی و شیوه و تعصب غیر معقول وناصواب ، خلاف مشی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره ) است و ضروری است به بهانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در این باره تامل و بازنگری جدی صورت گیرد و مدیران نسل اول به تبعیت از امام راحل و رهبر فرزانه انقلاب بر نفس و جاه طلبی خود غلبه کرده و به تدریج انتقال قدرت به نسل جدید را سامان دهند. قبل از اقامه ادله در این نوشتار لازم است به یک شبهه پاسخ داده شود و آن اینکه منظور از مسئولیتها و مناصب در این مقاله مسئولیتهای مهم و حساس کشوری است که حدود ۱۰۰۰ پست بالا در قوای سه گانه است .
۱- نسل اول انقلاب اغلب کسانی هستند که سنی بیش از ۶۰ سال دارند و دیگر توان کافی بدنی و ذهنی برای تصدی مسئولیتهای اجرایی در کشور را ندارند . این نسل اغلب برای تصدی مسئولیتهای نظارتی و مشورتی مناسب هستند و لاغیر . این نسل از نظر دانش روز و مهارتهای جدید نیز نتوانسته اند به روز شده و همپای نسل جدید حرکت کنند .
بسیاری از مسئولان کشور بیش از سه دهه است وزیر و وکیل و صاحب منصب هستند و کودکان دهه ۶۰ که امروز مردان دهه ۹۰ هستند ۴ دهه است تماشاگر استمرار قدرت این اقایان هستند. این نسل گاه از سر حب جاه و گاه با دلسوزی دچار این توهم شده اند که اگر میدان را برای نسل جدید خالی کنند مدیریت و اداره کشور دچار نقصان می شود در حالی که تجارب محدود گذشته نشان داده چنین نیست و نسل جدید یعنی متولیدن دهه های ۴۰ و۵۰ نشان داده اند به مراتب از تخصص و حتی تعهد بیشتری از نسل قبلی دارندو می توانند با تکیه بر تجارب نسل اول نقش موثری در سازندگی وپیشرفت کشور ایفا کنند.مثالها در این حوزه زیاد است .
۲- امام راحل در دوران حیات مبارکشان و دوران زعامت ۱۰ ساله خود در جمهوری اسلامی به اصل جوانگرایی و اعتماد به جوانان در واگذاری مسئولیتها پایبند بوده و آن را ترویج می کردند . نمونه مشهور آن واگذاری فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به یک جوان ۲۷ ساله بود و مثالهای فراوان دیگر که ذکر انها موجب اطاله کلام می شود.
ایت الله خامنه ای نیز در دوران حیات امام راحل علی رغم اینکه رابطه همکاری و دوستی و هم رزمی با بسیاری از مدیران نسل اول انقلاب داشتند بدون تعارف و رودربایستی در دوران رهبری شان سیاست جوان گرایی امام راحل را ادامه دادند . نمونه های بارز آن انتصاب اقایان لاریجانی در سال ۱۳۷۳ در سن ۴۰ سالگی ، ضرغامی در ۱۳۸۳ و سرافراز در ۱۳۹۳ به سمت ریاست صدا و سیماست و همچنین بسیاری از انتصاب های دیگر که طبق قانون اساسی بر عهده مقام رهبری است .
اما همه نسل اولی ها مانند امام و رهبری عمل نکردند و کشور را با بحران انتقال قدرت مواجه کرده اند. این نسل در عمل به رویش های انقلاب باور ندارندو خود را ریشه انقلاب می دانند و جالب اینجاست که برخی از پیرمردهای ۷۰ و ۸۰ ساله در کشور همزمان چند مسئولیت دارند که انجام وظیفه در هر کدام از انها نیازمند نیروی جوان و متخصص است .
۳- یکی از عوامل اصلی نارضایتی نسل دوم و سوم انقلاب در کنار و حاشیه بودن این نسل است واینکه سازو کار صحیحی برای انتقال قدرت از نسل اول به این نسلها در کشور طراحی نشده است .در نتیجه ایده ها و توانایی های این نسل بجای سازندگی و پیشرفت کشور به سوی نقد و اعتراض و گاهی نا امیدی سوق پیدا می کند و کشور و نظام از ظرفیت بی نهایت و ارزشمند نسل جدید و تحصیل کرده و متعهد کشور بی بهره می ماند . یکی از دلایل مهاجرت ها را نیز می توان در این سطح از بحران مشارکت جستجو کرد .
۴- یکی از ضعفها و خطرات پیش روی انقلاب اسلامی که نگارنده بارها در نوشته ها به آن اشاره کرده ام عدم کادرسازی و جانشین پروری در جمهوری اسلامی است . انقلابی با مختصات انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی با ابعاد عقیدتی و ایدئولوژیک خود قویا نیازمند کادر سازی و تربیت نیروی انسانی و مدیران متخصص و کارامد و باورمند به ارزشهای اصیل انقلاب است اما متاسفانه این ضرورت همواره تحت الشعاع خود محوری نسل اول نقلاب قرار گرفته است . در بسیاری از ادارات و وزارت خانه ها و سازمان های دولتی و حاکمیتی مدیرانی وجود دارند که با وجود بازنشستگی چندین سال است دوران خدمت خود را تمدید کرده اند و اینچنین وانمود می کنند که اگر انها میدان را خالی کنند کارهای ملک روی زمین می ماند و باید دوران خدمت این نسل را مادام العمر تمدید نمود .
در حالی که روش صحیح این است که نسل جدید جوان کشور در کنار مدیران با تجربه کار ازموده و ماهر شده و در زمان مناسب مسئولیتها را برعهده گرفته و انتقال ارام قدرت صورت گیرد فرایندی که با وجود معقول بودن متاسفانه فرایند غالب در کشور نبوده و نیست و صرفا تعداد معدودی از مدیران نسل اول به ان پایبند هستند.
در مقام جمع بندی می توان گفت بهترین هدیه نسل اول انقلا ب در ایام سالگرد پیروزی انقلاب رجعت به سنت حسنه امام راحل و تبعیت از رهبر انقلاب در جوان گرایی و جانشین پروری و اماده سازی نسل سوم وچهارم انقلاب برای قبول مسئولیتهای خطیر کشوری و لشگری است . اگر امروز به این اندیشه نباشیم و آن را جدی نگیریم هیچ تضمینی وجود ندارد که در اینده کارامدی نظام بالا برود و در اینده شایسته ترین ها بر مصادر بنشینند.
امید است هم در سطح فرهنگی و هم در سطح ساختار و نهادی نیز مساله سیاست جوان گرایی و جانشین پروری وجهه عملیاتی و اجرایی پیدا کند.
متاسفانه این درد دل اکثر جوانان پویا و فهیم انقلاب اسلامی ایران است که عده ای به جهت زراندوزی و سوارشدن بر افسار شتر خلافت حاضر نیستند برای چند صباح باقیمانده از عمر پربرکتشان به گوشه ای اتراق نموده و از لذاید دنیا و اندوختن توشه آخرت برای خود بهره و نصیبی فراهم نمایند. از باقری و همت وباکری های جوان سخن می گوئیم اما تا به ما نسل جوان می رسد تجربه و بی اعتمادی را میخ گوشمان می کنند که چنین است و چنان می شود و… امید است مسئولین بدانند به هر گروهی و افرادی ,مهلت مقرری داده می شود تا خود را بیازمایند و بعد از آن نوبت به از ما بهتران می رسد!!!