سهروردی : فیلسوف حکمت الاشراق یا عرفان اریایی یا حکمت خسروانی
هشتم مرداد روز سهروردی را گرامی می داریم. ۸ مرداد در تقویم ایران روز بزرگداشت «شهابالدین سهروردی» است؛ فیلسوف ایرانی که «فلسفه اشراق» را بنیاننهاد و خیلیها نمیدانند، او بود که عرفان را به فلسفه آورد و از این منظر فیلسوفی ممتاز در تاریخ بشریت محسوب میشود. سهروردی بزرگ که اسمش «شهابالدین یحیی» بود و در سال ۵۳۳ شمسی به دنیا آمد، مدتی در مراغه تحصیل کرد و بعد به اصفهان رفت که در آن روزگار مرکز علوم بود و بعد به ایرانگردی پرداخت و عرفای زمانه را ملاقات کرد و بعد به حلب در سوریه امروزی رفت و آنجا به دلیل حرفهایی که میزد مثل بسیاری از اهل معنا اسیر بدگویی اهل ظاهر شد و متهم شد و به زندان افتاد و همانجا درگذشت؛ ۳۷ ساله بود. پیش از آن اما یک کار بزرگ کرد که در تاریخ بشر بیسابقه بود؛ عرفان را به فلسفه آورد و فلسفه جدیدی بنیانگذاشت که نامش فلسفه اشراق است.
حالا چرا سهروردی فیلسوفی ممتاز در تاریخ بشر است؟ چون آنموقع آن راهنماییها را به بشر ارائه داد و تازه در دوران معاصر ما فیلسوفان از فلسفه عقلی محض به شهود معنوی انسان رسیدهاند و فیزیکدانها از طبیعت به ماوراءالطبیعه مایل شدهاند و عقلگراها بالاخره پذیرفتهاند که انسان فقط عقل نیست و آگاهی فقط ناشی از خرد نیست و «حقیقت» عظیمتر از آن است که عقل بتواند به تنهایی دریابد.فلسفه اشراق کلیتی پیچیده است و توضیح آن به اصطلاحات فلسفی و عرفانی نیاز دارد و البته به لغاتی که از نظر معنایی برای درک دشوار هستند. حالا اگر بخواهیم ساده بگوییم
اول باید بدانیم که حکمت خسروانی نوعی فلسفه و عرفان باستانی ایران است که فرزانگانی همچون «جاماسب» و «فرشوشتر» پیامآوران آن بودند و عرفای بزرگ ازجمله «ابوسعید ابوالخیر» و «ابوالحسن خرقانی» و «بایزید بسطامی» میراثداران آن. در واقع حکمت خسروانی که صاحبان آن را فرزانگان مینامند میراث معنوی کهن ایرانیان محسوب میشود. بر اساس حکمت خسروانی خدا یگانه است و خالق و فزاینده است و هستی شامل نور و ظلمت است و آدمی با کارهای نیک و پرهیز از خواهشهای نفسانی میتواند بر قوانین و محدودیتهای طبیعت چیره شود و صاحب نور ایزدی و شکوه و فرّ شود و در هستی به بالاترین درجات وجودیاش برسد. خیلی کلی و خلاصهاش این بود البته. فلسفه هم که معلوم است چیست؛ از یونان باستان و در واقع غربِ زمین آمده است و دنبال حقیقت میگردد از طریق روابط علّی و معلولی و خرد و عقل بشری. سهروردی این دو را با هم آمیخت.
حالا فلسفه اشراق چیست؟ بر اساس فلسفه سهروردی نور است که اصالت دارد و خداوند نور است و همه مخلوقات از نور هستند با درجات مختلف و روشنایی کمتر و بیشتر و غلظت کمتر و بیشتر و تمرکز و پراکندگی کمتر و بیشتر و همه این نورهای قوی و ضعیف بر هم میتابند و این تابش همان اشراق است. واژه اشراق نیز یعنی تابیدن نور یا تاباندن نور یا برآمدن خورشید.
بر اساس فلسفه اشراق خداوند نورالانوار است و انسانها نیز مانند باقی موجودات درجاتی از نورانیت دارند که میتوانند این نور را بر دیگران بتابانند و فیاض باشند و میتوانند از هستی و مخلوقات و از خدا نور بگیرند و فیض ببرند. دیگر اینکه واژه اشراق را بهدلیل همین فلسفه اشراق که بر کشف و شهود درونی تأکید دارد در زبان فارسی مجازا به معنی الهامگرفتن و اکتشاف درونی نیز به کار میبرند.سهروردی چگونه نور را در حکمت خسروانی گرفت و به نور در فلسفه اسلامی پیوند داد؟ چگونه به چنین نتیجهای رسید؟ از اشارات شگرف قرآن به نور؛ «الله نور السماوات و الارض»(خداوند نور آسمانها و زمین است) و «و من لم یجعل الله له نورا فما له من نور»(و کسی را که خدا برایش نوری قرار نداده، نوری برای او نیست).
«غلامحسین ابراهیمی دینانی» فیلسوف معاصر که از مهمترین شارحان فلسفه اشراق است و به جملاتی عمیق و عجیب از سهروردی اشاره میکند: «سهروردی در جایی میگوید: وقتی قرآن میخوانی بانشاط و شاد باش و فکر لطیف داشته باش. قرآن را چنان بخوان و چنان فکر کن که فقط در شأن تو نازل شده است و فکر کن که فقط تو مخاطب خدا هستی. و در جای دیگر میگوید: دستخوش بازی الفاظ نشوید زیرا در قیامت که پردهها کنار میرود از هر هزار نفر، نهصد و نود و نه نفر کشتهشده الفاظ و سربریده عبارات هستند. به زودی در رادیو گفتگویی با دکتر دینانی درباره سهروردی انجام خواهم داد.
مشروح برنامه را اینجا بنشوید
http://player.iranseda.ir/epg-player/?e=150386879