نظم تازه جهانی با آمریکای جدید
نویسنده: امیر دبیری مهر، پژوهشگر و استادیار علوم سیاسی
دیپلماسی ایرانی: ایالات متحده آمریکا در دوره ترامپ در سیاست های بین المللی، توافقات بین المللی و پیمان های جهانی، یک رفتار کاملا آگاهانه و متناقض دارد. ایالات متحده در عرصه های همکاری و کمک به کشور های جهان تصمیم بر ملی گرایی و نداشتن هیچ نقشی در عرصه های بین الملی گرفته است. به عبارتی دیگر ایالات متحده دوره ترامپ خیری به جهان نمی رساند.
ترامپ با نگاه به منافع ملی ایالات متحده قرار است رویکرد ها و سیاست های خود را اتخاذ کند. اما در حوزه دخالت در مسائل دیگران و مزاحمت برای دیگر کشور ها قرار است جهان گرا عمل کند و در این حوزه قصد دارد یک بازسازی استعماری از خود طراحی می کند؛ یعنی در دوره دونالد ترامپ، بازسازی چهره استعماری آمریکا را شاهد هستیم که این رویکرد به جد برای آمریکا در سال های پیش رو مشکلاتی را در مناسبات خود در عرصه جهانی ایجاد خواهد کرد. همین نگاه در اجلاس اخیر جی ۷ برای ایالات متحده مشکل به وجود آورد.
همان گونه که روسیه به خاطر اختلاف با آمریکا مجبور شد از جی ۷ کناره گیری کند و مدتی است در این گروه حضور ندارد، چه بسا اجلاسی که در سال آینده قرار است در فرانسه تشکیل شود، ما شاهد جی ۶ یا جی ۵ و کاهش کشور های عضو این گروه صنعتی باشیم. گروه جی ۷، ۶۲% تولید خالص جهانی را به ارزش ۲۸۰ هزار میلیارد دلار به خود اختصاص داده است. سیاست ها و توافق هایی که هفت کشور صنعتی جهان دارند، بر زندگی بشر تاثیرگذار است و این اعداد، اعداد قابل توجهی است. از سال ۱۹۷۵ که این گروه صنعتی شکل گرفت ما شاهد تاثیرگذاری اقدامات این کشور های عضو بر زندگی بشر بوده ایم. در چنین شرایط یکجانبه گرایی از جانب آمریکا و شخص رئیس جمهور به تضعیف این گروه منجر خواهد شد.
کشور ها امروزه با یک آمریکای جدید مواجه هستند که به صورت داوطلبانه دنبال تعمیق شکاف ها و اختلافات خود با دیگر کشور هاست. ترامپ به صورت داوطلبانه هنجار های بین المللی، دیپلماتیک و سیاسی را خدشه دار می کند و حتی با متحدین استراتژیک خود یعنی کشور های اصلی اروپایی، کانادا، ژاپن و… دچار مشکلات جدی شده است. به نوعی می توان از نظم جدید در حال شکل گیری در عرصه بین المللی نام برد.
از طرفی دیدار ترامپ و رهبر کره شمالی که در سنگاپور برگزار شد از بعد نمادین و سمبلیک دیدار بسیار مهمی است، از آن جهت که در سند امنیت ملی ایالات متحده آمریکا از کشور کره شمالی به عنوان یکی از دولت های متخاصم و سرکش نام برده شده است و پیشینه روابط خصمانه پیونگ یانگ و واشنگتن به حدود ۵۰ سال قبل باز می گردد.
از جهتی نفس این دیدار مربوط به امنیت است اما، اگر بخواهیم با اعداد این دیدار را بررسی کنیم باید این موضوع را مد نظر بگیریم که در روابط کره شمالی و آمریکا اگر درجه اهمیت را ۱۰۰ % تعریف کنیم اهمیت این دیدار هر چند بسیار بالا است اما ۱۰% بیشتر از روابط این دو کشور را پوشش نمی دهد. در تاریخ روابط بین الملل دیدار های مهمی بین مقامات ارشد دولت ها صورت گرفته است که نتوانسته مشکلات و موضوعات محل اختلاف کشور ها را حل کند. در مورد کره شمالی و آمریکا هم این ابهام وجود دارد. حتی بیانیه ای که بعد از این دیدار در سنگاپور منتشر شد تا حدود زیادی نشان می دهد که این دیدار ها نتوانسته مشکلات اصلی بین این دو کشور را حل کند به عنوان مثال تحویل دادن بازماندگان اجساد سربازان آمریکایی توسط کره شمالی در روابط دو کشور اهمیت ویژه ای ندارد جز اینکه طرفین تلاش می کنند یک موضوع کم هزینه را پیدا کنند تا بر اساس آن از یک توافق سخن بگویند. از بین بردن زیر ساخت های هسته ای توسط کره شمالی هم که بند مهمی دراین توافق است آن قدر مورد اطمینان نیست. پایبندی کره شمالی به این توافق هنوز مشخص نیست. از طرفی آمریکایی ها اگر به موضوعی متعهد بشوند دیگر امکان تکیه به آن موضوع وجود ندارد. ایالات متحده آمریکا در سال های اخیر نشان داده است با تکیه بر عناصر قدرت خود به اخلاق، هنجار و ارزش ها در روابط بین الملل پایبند نیست و به راحتی عهدشکنی می کند چنانچه بار ها و بار ها در روابط بین الملل ما شاهد چنین رفتاری از آمریکا بوده ایم. از جمله نقض برجام توسط دولت ترامپ! کره شمالی هم از این موضع مستثنا نیست!