حمله به یمن ، فرصتی برای شناخت نگاه سعودی ها به خاورمیانه
تجاوز نظامی عربستان و متحدانش علیه یمن به بهانه حمایت از “عبد ربه منصور الهادی: رئیس جمهور فراری یمن از ششم فروردین ماه سال جاری تحت عنوان “توفان قاطعیت” آغاز شد و علی رغم اعلام پایان حملات نظامی در روز سه شنبه اول اردیبهشت ؛ تجاوزات عربستان به یمن تحت عنوان “بازگرداندن امید” همچنان ادامه دارد.
بنا بر اطلاعات منتشر شده آمار قربانیان تجاوزات عربستان به یمن از ابتدای جنگ تا کنون به بیش از ۵ هزار شهید و زخمی رسیده است . که شامل بیش از ۲هزار شهید و بیش از ۳هزار زخمی می شود. ۳۹۶ نفر از این قربانیان کودک و ۲۵۵ نفر دیگر زن هستند.
در این حملات که بالغ بر ۲۴۰۰ عملیات متجاوزانه بوده است به جز عمان تمامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از جمله عربستان، بحرین، امارات، کویت و قطر و همچنین مصر و سودان در حملات هوایی به یمن و غیرنظامیان این کشور مشارکت دارند.
آمریکا نیز در قالب پشتیبانی اطلاعاتی از حملات به یمن حمایت میکندو سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا، با صدور بیانیهای رسما اعلام کرد که اوباما، اجازه تدارک حمایت لجستیک و اطلاعاتی از عملیات نظامی شورهای شورای همکاری خلیج فارس را صادر کرده است.
حملات عربستان همچنین منجر به اوارگی ۱۵۰هزار یمنی شده است .
تخریب ۳۵۰ مجتمع مسکونی تخریب و ۲۰۰۰ باب منزل نیروگاهها و پستهای توزیع برق صنعا و چند شهر دیگر؛ انبارهای مواد غذایی و پل ها و راههای ارتباطی از دیگر پیامدهای حمله عربستان به یمن است .
این امار و اطلاعات تکان دهنده که که در پی نوعی سکوت و بی تفاوتی عامدانه رسانه ای غربی – عربی از سوی برخی رسانه های مستقل و نهادهای مدافع حقوق بشر منتشر شده است از اهداف و سیاست های آل سعود در عربستان پرده بر می دارد که تحلیل انها از ضروری ترین وظایف تحلیل گران و رسانه های مستقل و ازاد است .
عربستان سعودی با نگاهی کاملا واپس گرایانه به خاورمیانه از منظر دوگانه های مشهوری مانند شیعه – سنی و عرب و غیر عرب و با ما و برما و…. نگاه می کند و سیاست مداران این کشور نمی توانند و بهتر است بگوییم نمی خواهند نگاه نو و مدرنی به تحولات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی خاورمیانه داشته باشند. تعصب و لجبازی آل سعود در برابر تحولات منطقه ای به حدی پیش رفته است که ریاض ۱۰ سال است اتش بیار معرکه خاورمیانه شده و با ترور و خونریزی و بمبگذاری و در اخرین انها با تجاوز نظامی سعی می کند جلو تحولات طبیعی در خاورمیانه ایستادگی و مقاومت کند .مقاومت ال سعود در برابر تحولات خاورمیانه در دو میدان صورت می گیرد
- میدان داخلی : ال سعود جزو معدود کشورهای جهان است که همچنان با مدل ها و الگوهای واپس گرایانه و پدرسالارانه و سلطانیسم بر مردم عربستان حکومت می کند و رسما روش استبدادی و سرکوب را در برابر هرگونه نقد و اعتراضی بکار می گیرد و تبعیض علیه مخالفان و منتقدان غیر همسو با ال سعود را به خشن ترین شکلی بکار می گیرد . از سویی این حکومت در برابر خواسته های به حق و منطقی نسل جدید این کشور مانند حق رانندگی زنان و حق رای زنان مقاوت سرسختانه ای دارد و این رفتار موجب انباشت نارضایتی از ال سعود شده و بنابر یک قاعده اجتناب ناپذیر سیاسی افزوده شدن به نارضایتی های مردمی در نهایت به انفجاری اجتماعی و سیاسی منتهی خواهد شد. از این رو ریاض به خوبی می داند که دیگر راه بازگشتی برای این رژیم فرسوده سیاسی وجود ندارد از این رو با سرکوب سعی می کند چند صباحی به استمرار بقای خود بیفزاید . دخالت نظامی در بحرین و یمن در پی شکل گیری های جنبش های دموکراسی خواهانه و تغییر طلبانه در این کشور ناشی از نگرانی از سرایت این جنبش های به داخل عربستان بوده است.
- میدان منطقه ای و خارجی : عربستان سعودی در پی حمله نظامی امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی این سودا را در ذهن می پروراند که بعد از صدام عفلقی دولتی سنی و وابسته به عربستان در عراق روی کار خواهد امد . این خیال پروازی ناشی از بی اعتنایی و حتی خصومت ریاض با مدل های دموکراتیک حکومت است . سعودی ها تصور می کردند از انجا که امریکا در سرنگونی صدام ایفای نقش کرده است و امریکا همواره متحد راهبردی ریاض بوده است در نتیجه رای مردم در عراق نادیده گرفته خواهد شد و برخی از سرسپردگان ال سعود مانند کنعان مکیه و ایاد علاوی و.. زمام قدرت را در عراق بدست خواهند گرفت و عربستان برنده تحولات عراق خواهد بود اما اتفاقات بعدی و برگزاری انتخابات ازاد در عراق و روی کار امدن دولتهای مردمی غیر همسو با عربستان احساس شکست و ضرر از تحولات منطقه را در سعودی ها بیدار کرد از این روانها تا یک دهه میدان دار ترور و خشونت و جنگ مذهبی و فرقه ای از عراق شدند و بعد از صرف میلیارد ها دلار هزینه برای تجهیز تروریستها در عراق و بکار گیری لشگری از متعصبان جاهل برای انجام عملیات های انتحاری و بدست نیاوردن نتیجه مطلوب خود که روی کار امدن دولت وابسته به خود در عراق است مید ان ستیز و مقاومت در برابر تحولات خاورمیانه را به سوریه کشاندند . در این عرصه نیز ریاض طرفی نبست و چیزی بدست نیاورد فقط صدها هزار کشته و زخمی و میلیونها اواره سوری بهای ماجراجویی فرقه ای و مذهبی ال سعود را پرداخت کردند.عربستان در سالها یک شانتاز خبری و تبلیغاتی گسترده نیز علیه ایران بکار گرفته و ادعا کرده سرنخ این تحولات در خاورمیانه ایران شیعی و انقلابی است . در واقع سیاست مداران واپس گرای سعودی بجای همراهی و همگامی با خواسته های مردم خاورمیانه سعی می کنند با فرافکنی این خواسته ها در حد تحریک سیاسی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران تقلیل دهند .انچه که در یمن می گذرد نیز از همین زاویه قابل تحلیل است . واقعیت این است که یمن با انقلابی مردمی مواجه شده و رئیس جمهور وابسته و مستبد این کشور از صنعا فرار کرده است و جنبش انصارلله با خواست و حمایت مردم به قدرت رسیده است . از انجا این تحول اساسی در یمن برای ال سعود اولا قابل فهم و ادراک نیست و ثانیا این اتفاق مطلوب و قابل تحمل عربستان نمی باشد در برابر ان صف ار ایی نظامی کرده و با پرداخت رشوه و جایزه به کشورهای عربی صفی از متحدان خود را در برابر مردم یمن مجهز کرده است .و برای پنهان سازی واقعیات منطقه و یمن مدعی می شود که انصار الله و حوثی ها وابسته به جمهوری اسلامی ایران هستند در حالی که تا کنون نتوانسته حتی یک صفحه مدرک برای اثبات این ادعای خود ارایه دهد
بنابر این می توان گفت عربستان با حمله به یمن و کشتار غیر نظامیان و نقض همه قوانین و مقررات حقوقی و قواعد اخلاقی اخرین تیرهای خودرا علیه تغییرات خاورمیانه بکار گرفته است اما همچون ۱۲ سال گذشته طعم تلخ ناکامی را تجربه می کند . به نظر می اید حکام عربستان نمی خواهند یا نمی توانند ذهن و اندیشه و نگاهشان به جهان را از قرن ۱۹ به قرن ۲۱ منتقل کنند و الزامات حکومت و حکمرانی در دنیای جدید را بپذیرند و در این توهم هستند که می توان با ” زر و زور و تزویر” و “تیغ و طلا و تسبیح ” عمر حکومت واپس گرای خود را استمرار بخشند . تاریخ نشان داده است این توهم سرابی بیش نیست و فرجام ان به تباهی می انجامد.
توضیح : این یادداشت ابتدا در وب سایت شبکه پرس نی وی منتشر شده است و لینک آن در پایین صفحه قرار دارد
http://www.presstv.ir/DetailFa/2015/04/26/408130/yemen-saudi-aggression